تاریخ سند: 6 شهریور 1357
موضوع : شیخ محمد کفعمی خراسانی پیشنماز مسجد جامع زاهدان
متن سند:
از : 11هـ
به : 312 شماره:11568/ 11هـ
نامبرده بالا ظهر روز 3 /6 /37 [1357] ضمن سخنرانی در مسجد مذکور اظهار داشته «از طرف مراجع تقلید و روحانیون تا کنون آنچه اعلامیه پخش گردیده هیچ کدام راجع به شکستن شیشه و یا خرابکاری نبوده است من هم با این کارها مخالف هستم در مورد سینمای آبادان هم به طوری که همه تون میدانید خواستار مجازات عاملین شدم ولی میگویند که کار دولت بوده است.
این تظاهرات نیز به علت آن است که روزنامهها به آیتالله خمینی اهانت کردهاند او را هندی خواندند و کار به اینجاها کشید.
تعدادی را کشتند حتی پسر آقای خزعلی که خودش در تهران متواری است و پسر آقای انصاری را کشتند اینها واقعا شهید راه حق و اسلام میباشند تعداد زیادی از روحانیون را تبعید نمودند ما میگوییم ظلم بد است اصلاحات ارضی1، تنظیم خانواده حرام است و الا کسی راضی به خرابکاری نمیباشد.
»
نظریه شنبه : خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه : نظریه شنبه مورد تایید است.
عیار
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه تایید میشود.
قابوس نظریه چهارشنبه : در ماموریت
توضیحات سند:
1.
اصلاحات ارضی: یکی از عمدهترین اصول سیاست استعماری جدید بود که در تمام کشورهای تحت سلطۀ استعمار از آمریکای لاتین تا آسیا و آفریقا به وسیله حکومت این کشورها به صورت تقریباً مشابه به اجرا درآمد.
شاه در سال1341ﻫ ش.
از یک سو به منظور جلب اعتماد سرمایهداری آمریکا و نشان دادن موافقت و همکاری خود با استراتژی جدید و گشودن بازاری تازه برای اقتصاد غرب و از سوی دیگر برای کاهش وخامت اوضاع داخلی و جلوگیری از گسترش نارضایتی مردم که خطر انفجارات اجتماعی را درپی داشت، برنامۀ «اصلاحات ارضی» را به عنوان اولین اصل از اصول ششگانه «انقلاب شاه و مردم»! در کشور آغاز کرد و اقتصاد ایران را به ورشکستگی کشانید.
«اصلاحات ارضی» در ایران که با سرمایهگذاری خارجی و عمدتاً آمریکایی در بخشهای تجارت و صنایع وابسته همراه بود، آسیب شدیدی بر کشاورزی ایران وارد آورد بهطوری که کشور در طی چند سال از مقام صادرکنندهی گندم به یک کشور وارد کنندۀ عمدۀ گندم تبدیل شد! از سوی دیگر، بر اثر مهاجرت روستاییان به شهرها و جذب آنان به عنوان نیروی کار ارزان توسط صنایع و سرویسهای خدماتی وابسته، طی 11 سال (1345 تا 1356) 000 /20 روستای ایران خالی از سکنه گردید!
منبع:
کتاب
آیتالله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 395