تاریخ سند: 17 تیر 1354
متن سند:
به : 713
از : 213 شماره : 243 /213
سید موسی صدر اعلام کرد در پایگاه سازمان فتح در نزدیکی شهر بعلبک
101 نفر جوان شیعه تعلیمات نظامی می دیدند در حادثه انفجار بمب 26 نفر آنها
مقتول و 42 نفر دیگر مجروح گردیده اند.
سید موسی صدر تأکید کرد این عده
سازمانی1 به نام امید تشکیل داده و در اردوگاه مزبور تعلیمات نظامی برای
مقابله با حملات اسرائیل در
جنوب لبنان می دیدند و
شایعاتی که درباره این گروه
میلیشیا منتشر شده و آن را
المجاهدین نامیده اند
بی اساس می باشد وی در
پایان از جوانان شیعه دعوت
نموده به آن سازمان ملحق
گردند.
پس از این انفجار و
قتل جوانان شیعه در بیروت
شایع شده که جوانان مزبور
افراد همان سازمان جوانان
علی هستند که به قتل و
خونریزی بیرحمانه
مسیحیان در بیروت و در
یک دهکده شمالی دست
زده و به راهبه های مسیحی تجاوز کرده بوده اند و سید موسی صدر خواست با
این اظهارات ارتباط گروه میلیشیای خود را با سازمان جوانان علی تکذیب
نماید ولی گفته های موسی صدر با تردید تلقی شده و با این حادثه لطمه شدیدی
به حیثیت او در بین مسیحیان وارد آورده و به احتمال قوی مسیحیانی که از او
پشتیبانی می کردند دست از طرفداری او برخواهند داشت.
نظریه 213 : با توجه به خبر فوق امکان این که محبوبیت موسی صدر در بین گروههای مختلف
لبنان تقلیل یابد بعید به نظر می رسد.
توضیحات سند:
1ـ پس از آن که سازمانهای
اداری، تشکیلاتی و عقیدتی با
موفقیت کامل راه اندازی شد و
با استقبال پرشور مردمی روز به
روز پایه هاشان استوارتر
گردید، نوبت به مرحله سوم
سازماندهی رسد، در آن زمان
احزاب و گروههای چپی و
راستی هر کدام برای خود یک
ارتش کوچک تشکیل داده و
برای تحقق آرمانهای حزب
متبوع خود، هر چند گاهی از آن
استفاده می کردند.
این ارتشها
غالبا چون تهی از انگیزه و
آرمان دینی و مذهبی بودند در
برابر تهدیدات نظامی
کشورهای بیگانه، از کارآیی
لازم برخوردار نبودند، بدین
خاطر امنیت مرزهای کشور
لبنان به آسانی آسیب پذیر
می شد.
علاوه بر این که هر کدام
از این گروههای نظامی خود
بزرگترین عامل گسترش ناامنی
و درگیریهای قومی، قبیله ای،
دینی و مذهبی در آن کشور
محسوب می شدند.
برای از بین بردن چنین حالتی، و
به خاطر ایجاد امنیت داخلی و
خارجی کشور لبنان، تأسیس
یک سازمان نظامی قوی،
ضروری به نظر می رسید.
سازمانی که افراد آن با داشتن
آگاهیهای سیاسی، مذهبی و
نظامی.
پاسدار مرزهای عقیده
و نظام باشند.
سید موسی صدر
در روز هفتم محرم 1395 ق،
(1354 شمسی و 20 ژانویه
1975 م) در یک سخنرانی
پرشور که به مناسبت قیام سالار
شهیدان امام حسین
(علیه السلام) ایراد می کرد،
مردم لبنان را این گونه به
تشکیل نظامی دعوت نمود :
«دفاع از وطن تنها از وظایف
و مسؤولیتهای دولت نیست
بلکه همه افراد وظیفه دارند از
کشور ،سرزمین و خانه خویش
دفاع نمایند...
و اگر حکومت،
مسؤولیت دفاع از مملکت را
مهمل گذارد، ضرورت دفاع از
گردن ملت ساقط نخواهد
گردید...
»
و از این تاریخ پایه های یک
سازمان نظامی به نام «افواج
مقاومت لبنان» (اَمَل) پی ریزی
گردید.
نخستین کسانی که به
ندای دلسوزانه رهبر
دوراندیش خود لبیک گفتند،
جوانان پرشور مدرسه صنعتی
جبل عامل بودند که اولین گروه
هفتاد نفره را تشکیل داده و
شروع به آموختن فنون نظامی
کردند.
مرکز آموزش این
سازمان، نخست در دهکده ای به
نام «یمونه» در حومه بعلبک
قرار داشت که بعد از مدتی با
توافق سازمان فتح فلسطین به
مرکز بزرگ آموزش نظامی آن،
یعنی محلی به نام «عین النبیه»
منتقل گردید.
و در آنجا زیر نظر
مربیان آن سازمان به تربیت
نیروهای خود پرداخت.
فعالیتهای این سازمان هفت ماه
به صورت مخفیانه ادامه داشت
ولی پس از گذشت هفت ماه
سرنوشت آن تغییر یافت؛ زیرا
یک روز در حین آموزش «مین
ضدتانک» ناگهان مینی در
دست یکی از مربّیان منفجر شد
و 27 نفر از بهترین اعضای
سازمان را به شهادت رساند و
بیش از پنجاه نفر را نیز زخمی
کرد.
این جریان تأسف بار خود به
خود موجب آشکار شدن
سازمان اَمَل گردید.
در پی این انفجار امام موسی
صدر روز یکشنبه 26
جمادی الثانی 1395 ق، (6
ژوئیه 1975 م و 1354
شمسی) در یک کنفرانس
مطبوعاتی به طور صریح به
موجودیت یک سازمان نظامی
به نام «اَمَل» اشاره کرد و آن را
چنین معرفی نمود :
«...
پایگاه جوانمردان، فداکاران
و جانبازانی که می خواهند به
فریاد مظلومانه وطن مجروح و
خون آلود خود که هماره و به
طور مستمر، از هر سو و به هر
وسیله مورد تعدّی قساوت بار
اسرائیل قرار دارد، پاسخ مثبت
و مناسب دهند...
»
پس از حادثه انفجار، پایگاه
«عین النبیه» که زیر نظر
مبارزان فلسطینی اداره می شد،
تعطیل گردید و مرکز آموزش به
محل دیگری به نام «جَنَتا» تغییر
مکان داد، و در آن جا به وسیله
اعضای خود سازمان اَمَل
آموزشها نسبت به اعضای
جدید ادامه یافت.
تا این که
سازمان در عرض چند سال
تبدیل به یک قدرت نظامی
ممتاز شد و همه گروهها،
احزاب، و دولتها را به وحشت
انداخت.
این سازمان علاوه بر افراد
لبنانی، بسیاری از جوانان
کشورهای مسلمان دیگر را نیز
زیر پوشش آموزشی خود قرار
می داد، از جمله حدود دویست
نفر از فرزندان سلحشور ایرانی
در آن مشغول یادگیری فنون
مختلف نظامی بودند و همین
موضوع نیز هراس و خشم رژیم
شاه را نسبت به امام موسی
صدر شدت بخشیده بود ،به
طوری که «منصور قَدَر» سفیر
وقت ایران در لبنان، در این
مورد به دولت لبنان اعتراض
کرد.
و نظام طایفگی آن کشور
هم که دنبال چنین بهانه ای
می گشت به مخالفت گسترده ای
علیه امام موسی صدر دست زد.
از طرف دیگر، چون با توسعه
قدرت نظامی شیعیان به وسیله
این سازمان، گروهها و
سازمانهای راستی و چپی
موجودیت خود را به روشنی در
خطر و نابودی می دیدند، هر
کدام با دولت لبنان دست
همکاری داده و از هر سو و با
روشهای گوناگون در پی متزلزل
کردن سازمان امل برآمدند.
ر.ک : امام موسی صدر امید
محرومان صص 141 ـ 145
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 504