پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر
متن سند:
چون شاهنشاه اجازه فرموده بودند سفیر لبنان را طبق تقاضای خودش با
موسی صدر، رئیس انجمن شیعیان لبنان پذیرفتم1.
اینک گزارش مذاکرات به
پیوست تقدیم به پیشگاه مبارک می شود.
1ـ آن چه از مذاکرات مورد بحث استنباط گردید این بود که موسی صدر آمادگی
کامل دارد که خودش را در اختیار ایران بگذارد و عنوان می کند که او عاملی است
که باید مورد استفاده ایران قرار گیرد2.
همچنین درباره گذشته نظرش این است که متأسفانه به این علت که مأموران در
سطح پایین با بی اطلاعی مسائل را بررسی و گزارش کرده اند.
لذا سوءتفاهماتی
ایجاد شده است که او در به وجود آوردن آن دخالت یا گناهی نداشته است.
نامبرده ضمن تجلیل از شاهنشاه و ابراز احترام تأکید می کند که ایرانی است و
کشورش را دوست دارد و می خواهد به او اعتماد شود تا صداقت خود را در
خدمتگزاری نشان دهد و عنوان می کند که هرگز از راه راست منحرف نشده و به
بیگانه خدمت نکرده است.
2ـ می گوید علت این که در ایران از او به گرمی استقبال نشده است همان
سوءتفاهمات گذشته است و تقاضایش این است که موجبات دلگرمی او فراهم
شود.
تأکید می کند که تا به حال از هیچ مقام ایرانی کمک مادی دریافت نکرده
است و البته تقاضایی هم در این مورد نداشته است و عنوان می کند که من
آخوندی نیستم که پول را زیر عبا بگیرم و یا سوءاستفاده کنم.
3ـ می گوید جامعه شیعیان لبنان را به وجود آورده است و حاضر است تمام
امکانات خودش و این جامعه را در اختیار ایران بگذارد.
ولی انتظارش این است
که مأموران رده پایین با او در تماس نباشند، زیرا آنها به علت بی اطلاعی به
توسعه و تحکیم روابط لطمه وارد می سازند.
4ـ سفیر لبنان در صحبتهایش موضوع کمک ایران را به جامعه شیعیان لبنان
مطرح ساخت و موسی صدر گفت حالا که سفیر این موضوع را عنوان کرده است
من هم تقاضا دارم شاهنشاه مقرر فرمایند یک دانشگاه و یک بیمارستان برای
استفاده شیعیان تأسیس شود.
سفیر لبنان گفت شاهنشاه قبلاً در مورد ایجاد یک
بیمارستان برای شیعیان لبنان اوامر لازم صادر فرموده اند.
ولی این اقدام هنوز به
نتیجه نرسیده است.
نتیجه :
در صورتی که اراده سنیه اعلیحضرت همایونی بر آن قرار گیرد که به نامبرده روی
مساعد نشان داده شود بررسی لازم در این مورد به عمل خواهد آمد.
البته بعد از
آن که صدق گفتارش اثبات گردد.
ضمنا چون به یاد دارم موضوع تأسیس بیمارستان را قبلاً هم شاهنشاه فرموده
بودند اکنون می توان این مسئله را هم مورد بررسی قرار داد.
هم چنین می توان چند بورس تحصیلی در دانشگاه پهلوی به منظور کمک به
دانشجویان شیعه لبنانی در نظر گرفت تا مورد استفاده انجمن شیعیان لبنان قرار
گیرد.
چون تفصیل مذاکرات به نظر مهم می رسد عین مطالب مطروحه را نیز تقدیم
می دارد.
1چاکر امیر عباس هویدا
خلاصه مذاکرات سفیر لبنان، موسی صدر رئیس انجمن شیعیان لبنان در دفتر
نخست وزیر با حضور آزمون معاون نخست وزیر و سرپرست اوقاف
طبق قرار قبلی سفیر لبنان در دربار شاهنشاهی و موسی صدر رئیس انجمن
شیعیان لبنان ساعت 16 پنجشنبه 18 آذر ماه در کاخ نخست وزیری حضور
یافتند و مذاکراتی به این شرح با نخست وزیر به عمل آوردند :
اظهارات موسی صدر :
«لبنان کشوری است که به علت وضع جغرافیایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و
مذهبی خود می تواند از هر جهت مورد توجه ایران باشد.
کما این که بررسی
روابط دو کشور در گذشته و حال مؤید این واقعیت است و من فکر می کنم از آن
جا که شیعیان لبنان از قدرت قابل ملاحظه ای در این کشور برخوردارند اهمیت
موضوع بیش از پیش احساس می شود.
همان طور که اطلاع دارید هم اکنون در
لبنان 16 فرقه مذهبی دست در کار فعالیت هستند و از آن جا که در لبنان یکی از
شرایط احراز مشاغل عمده حکومتی مانند ریاست جمهوری، نخست وزیری و
ریاست مجلس بستگی به وابستگی های مذهبی دارد می توان گفت که در این
کشور مذهب در کار حکومت نقش مؤثری دارد.
ولی متأسفانه در سالهای
گذشته شیعیان لبنان که برابر با آمارهای رسمی یک پنجم سکنه لبنان را تشکیل
می دهند ولی در واقعیت امر یک سوم جمعیت این کشور شیعه هستند و به همین
مناسبت هم دولت از تجدید سرشماری و آمارگیری جدید احتراز نموده است.
به
علت اختلافاتی که بین آنان وجود داشت و به این علت که هر دسته از آنها یک
نوع وابستگی سیاسی داشتند
عملاً از به دست آوردن حق قانونی خود در سازمان حکومتی محروم مانده بودند
تا این که با فعالیت و تلاشی که از چند سال پیش به عمل آوردم موفق شدم
وحدت و همبستگی بین شیعیان لبنان را که اساس هر گونه پیشرفتهای بعدی بود
پایه گذاری کنم و اکنون در سایه همین وحدت انجمن واحد شیعیان لبنان به وجود
آمده است.
من خودم ایرانی هستم.
اجداد من نیز ایرانی بوده اند و هم اکنون اقوام و
بستگانم در قم، اصفهان و تهران سکونت دارند.
من همیشه به کشورم و رژیم
سلطنتی آن که شاهنشاه در واقع غیر از رهبری ایران در نقش تنها رهبر شیعیان
جهان قرار دارند عشق ورزیده ام و خواسته ام با تمام امکاناتم در اختیار کشورم
باشم و در این راه تا به حال هیچ گونه تقاضای مادی هم نداشته ام.
ولی متأسفانه
از جانب کشورم کمتر به این هدف من توجه شده است و گاهی هم اتفاق افتاده
است که به علت بروز سوءتفاهماتی که نتیجه دخالتهای بعضی از مأمورین پایین
و گزارشهای غلط آنان بوده کدورتهایی به وجود آمده است.
از جمله چند سال
پیش که یک ایرانی به دلایل امنیتی در لبنان زندانی شد و دولت ایران تقاضای
استرداد او را داشت.
جریاناتی اتفاق افتاد که آن چه در آن میان مربوط به من
می شد به آن اندازه بی اهمیت بود که من اصولاً خودم را بی نیاز از آن می دانم که
بخواهم در آن مورد و برای تبرئه خودم دفاعی کنم.
زیرا من که عاشق کشورم
هستم انتظار دارم دولت بداند که هرگز از طریق راست خارج نخواهم شد و با
دشمنان کشورم همکاری نخواهم داشت.
ولی باید بررسی کنیم که چرا چنین
سوءتفاهماتی ایجاد شده است که در نتیجه آن من نتوانم در شش
سال و نیم گذشته به کشور قدم بگذارم.
به نظر من دلیل این وضع آن بوده است که
شما کمتر به رابطه مستقیم و بلا واسطه خود با شیعیان لبنان توجه کرده اید و
همیشه گزارشهایی را قبول کرده اید که مأمورین در سطح پایین تهیه کرده اند که
البته خالی از اشتباه و بی اطلاعی نبوده است.
مثلاً در مورد همان مرد ایرانی که در
لبنان زندانی بود باید عرض کنم همان کسی که واسطه آن مرد با عراقیها شد بعدا
آمد با مقامات ایرانی توسط مأمورین شما تماس گرفت و سعی کرد منافعی هم از
این طریق بدست آورد و مأمورین شما به علت کم اطلاعی در واقع تحت تأثیر او
قرار گرفتند و گزارشات ناصحیح دادند و درست به همین علت است که تقاضای
من اکنون این است که شما با ما رابطه نزدیکتر و مستقیم برقرار کنید و ما هم با
تمام امکانات خود در اختیار شما هستیم.
من باید تأکید کنم که همه شیعیان جهان و همچنین شیعیان لبنان نسبت به
شاهنشاه حس احترام قلبی دارند و معظم له را رهبر خود می دانند»!
اظهارات سفیر لبنان:
«من خیلی خوشوقتم که از فرصت به دست آمده می توانم برای ابراز
مکنونات قلبی ام استفاده کنم.
جناب آقای نخست وزیر تردید نفرمایید که لبنان
خواستار توسعه و تحکیم روابط دوستانه و برادرانه خود با ایران است.
ایران
کشور پیشرفته منطقه ما به شمار می رود و به همین مناسبت می تواند نقش بزرگی
در حفظ صلح منطقه بر عهده داشته باشد و ما به خوبی به رسالتی که ایران در این
مورد دارد پی برده ایم.
ما تردید نداریم که ایجاد یک محیط مناسب و دوستانه
مسلما از بروز سوءتفاهمات جلوگیری خواهد کرد و موجبات همبستگی بیشتر ما را
برای تأمین منافع عمومی دو ملت و مسلمانان فراهم می سازد.
متأسفانه در
گذشته پاره ای مسائل به صورت لاینحل بین ما باقی می ماند.
ولی اکنون همه
تلاش ما این است که اجازه ندهیم چنین مسائلی آسمان صاف روابط دو کشور را
تیره کند.
ما از این فکر که نباید زیاد به گذشته پرداخت، بلکه باید آینده را در نظر
داشت کاملاً جانبداری می کنیم.
زیرا واقعا می خواهیم آینده را بر اساس صمیمت
و دوستی بسازیم و من فکر می کنم آقای موسی صدر در صحبتهای خود به عنوان
یک روحانی و از موضع برداشتهای اسلامی به این موضوع توجه کرد.
ما
می توانیم با توسعه روابط فرهنگی خود خیلی از راههای دوستی آینده را هموار
کنیم و به همین مناسبت به اطلاع جنابعالی می رسانم که ما هر گونه همکاری
فرهنگی ایران را در زمینه های مختلف استقبال می کنیم همان طور که
همکاریهای ما در زمینه های دیگر نیز کاملاً ثمربخش بوده و خواهد بود.
چندی
پیش شاهنشاه ایران در مورد ایجاد یک بیمارستان برای شیعیان در لبنان دستور
صادر فرمودند.
ولی هنوز این کار عملی نشده است و یا فکر ایجاد یک دانشگاه
برای شیعیان را ما استقبال می کنیم.
جناب آقای نخست وزیر همه لبنانی ها و رجال کشور ما شما را خوب
می شناسند.
ما امیدواریم روابط دو کشور با توجه به هدفها و نظریاتی که
شاهنشاه در این زمینه دارند روز به روز توسعه بیشتری پیدا کند».
اظهارات مجدد موسی صدر:
«جناب آقای نخست وزیر اجازه می خواهم با صراحت بیشتری چند مطلب
دیگر را هم عنوان کنم.
لذا باید به عرض برسانم که نباید با مسائل خیلی کوچک
و بی اهمیت از منافع بیشتری چشم پوشی کنیم.
من یک بار دیگر در این مورد به
عرض جنابعالی می رسانم که با تمام امکاناتم در اختیار شما هستم.
من هر وقت
فکر می کنم مدت شش سال و نیم نمی توانسته ام به ایران بیایم خیلی ناراحت
می شوم.
وقتی گفته می شود موسی صدر ترک تابعیت ایران را کرده است، دلسرد
می شوم.
زیرا من ترک تابعیت ایران را نکرده ام، بلکه به این علت که من رئیس
شیعیان لبنان هستم ریاست جمهوری لبنان شخصا به من شناسنامه لبنانی داد؛
بدون این که من در این مورد تقاضایی کرده باشم و بدون این که ترک تابعیت ایران
را بکنم.
من ایرانی هستم و می خواهم ایرانی باقی بمانم.
جناب آقای نخست وزیر حال که اجازه دادید همه مطالبم را با شما در میان
بگذارم احساس آرامش می کنم و تردید ندارم که همین آرامش به من فرصت
بیشتری خواهد داد که در جهت خواسته های کشورم بیشتر کوشا باشم.
زیرا
معتقدم که تلاشهای من برای کشورم و برای جامعه شیعیان لبنان بسیار مفید
خواهد بود.
در مورد توسعه همکاری های فرهنگی حال که آقای سفیر اشاره کردند باید
به عرض شما برسانم که اکنون ادامه تحصیلات عالیه برای شیعیان لبنان بسیار
مشکل است.
زیرا هر اقلیت مذهبی برای خودش مدرسه عالی دایر کرده است و
طبیعی است به اقلیتهای دیگر مذهبی اجازه تحصیل در این مدارس را نمی دهند.
من با زحمات زیاد توانسته ام شش محل تحصیلی برای جوانان شیعه لبنانی در
این مدارس به دست آورم و حال آن که اگر دانشگاهی برای شیعیان در لبنان
تأسیس شود تأثیر آن بسیار قابل توجه خواهد بود.
و یا همچنین ایجاد یک
بیمارستان عملاً موجب نفوذ بیشتر معنوی ایران در بین شیعیان لبنان می شود.
من امیدوارم جناب آقای نخست وزیر به پیروی از منویات اعلیحضرت که
همیشه همه مسلمانان و جامعه روحانیت را حمایت فرموده اند در مورد تأسیس
دانشگاه و ایجاد بیمارستان بررسی بفرمایید و بذل توجه کنند».
اظهارات نخست وزیر:
«از احساساتی که نسبت به شاهنشاه و ایران دارید بسیار متشکرم.
همان
طور که می دانید امروز ایران دارای قدرت کافی برای حفظ صلح منطقه و تأمین
منافع مردم منطقه است و ما از این قدرت در راه صلح و تأمین همزیستی استفاده
می کنیم.
روش و نظر ما درباره برادران مسلمانمان همیشه روشن بوده است و بر
این اساس هیچ وقت از حمایت برادران عرب و مسلمان خود عدول نکرده ایم و
تلاشمان این بوده است که از قدرت خود در راه تأمین منافع مسلمانان استفاده
کنیم و تا به حال هم همین طور بوده است.
از این رو در روابط خود با برادران
مسلمانمان همیشه طالب همزیستی شرافتمندانه و صمیمانه بوده ایم و چون خود
را منطقا برادر بزرگتر می دانیم در مورد برادران لبنانی خود اغلب اغماض
کرده ایم و هر گاه اختلاف نظری پیدا شده است با این که لبنان مقصر بوده است از
آن گذشته ایم.
زیرا که اساس سیاست ما مبتنی بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز
است.
البته اکنون ما بسیار خوشحالیم که می بینیم یک واقع بینی بیشتری در لبنان
نسبت به سیاست ایران پیدا شده است و من امیدوارم دوستان ما از گذشته برای
بنای دوستی آینده پند گرفته باشند و دیگر این طور نباشد که مطالب دور از
حقیقتی را درباره کشور ما عنوان کنند.
شما که اکنون در ایران هستید مسلما فرصت این را دارید که از نزدیک شاهد
پیشرفتهای سریع ما باشید و البته این را هم بدانید که ما همه قدرت خود را صرف
این می کنیم که تا چند سال دیگر به کلی سیمای کشور خود را تغییر دهیم و در پناه
امکانات ملی خود سطح رفاه عمومی را در جامعه به حد کاملاً مطلوب برسانیم.
در هر صورت با توجه به مطالبی که گفتید ما خود را موظف می دانیم که از
حقوق همه شیعیان جهان دفاع کنیم.
شاهنشاه ما همان طوری که اشاره کردید
تنها رهبر و پادشاه شیعه جهان هستند و طبیعی است که علاقمند به زندگانی و
رفاه حال همه شیعیان می باشند.
من امیدوارم شما بتوانید در اجرای سیاست واقع بینانه ما که سیاست دوستی
با برادران مسلمانمان است
واقعا موفق باشید».
توضیحات سند:
1ـ همانطوریکه سند تصریح
دارد، امام موسی صدر تا آخر
حاضر نشده اند از هویدا
تقاضای ملاقات کنند، و چون
بنابر اسناد گذشته، رژیم به
انجام این ملاقاتها مصر بوده
است، سفیر لبنان به عنوان رابط،
وسیله ملاقات هویدا با امام
صدر را فراهم ساخته است.
آنطوریکه در اسناد بعد خواهد
آمد، رژیم از این برخورد از
موضع بالای امام موسی صدر
ناراضی، اما بنابر مصالح خود
آنرا متحمل می شده است.
2ـ نکته مهم دیگری که در این
سند وجود دارد و از این نظر آن
را به یکی از مهمترین اسناد این
مجموعه مبدل می سازد،
ظرافت های روان شناختی حاکم
بر روابط نیروهای زیردست و
بالادست، در بالاترین سطوح
نظام شاه می باشد.
چنان که
ملاحظه می شود، هویدا گزارش
ملاقات را در نهایت چاپلوسی
چنان تنظیم کرده است، که بیشتر
بیانگر آن چیزی است که او میل
داشته است رخ دهد، نه آن
چیزی که در واقع رخ داده است!
همین روحیه موجب گردیده
است تا جریان اطلاعات غلط از
پایین به بالا برقرار شود، و نهایتا
اسباب اضمحلال نظام شاه را
فراهم آورد.
1 ـ در خصوص دلایل و فلسفه
تحرکات دیپلماسی امام موسی
صدر به طور مشروح در مقدمه
و به مناسبت، در برخی از
پاورقیهای این کتاب مطالبی
ذکر شده است.
2 ـ آیت الله موسوی اردبیلی در
خصوص ارتباط امام موسی
صدر با مقامات ایرانی در طی
مصاحبه ای با فصلنامه مفید
می گوید :
حرکات شما زیر ذره بین است.
آنها را تعبیر و تفسیر می کنند.
مقداری وضع جامعه را ملاحظه
کنید ! این هم لازم است ! اتقوا
من مواضع التهم ! ایشان به من
گفت اولا این را بدانید که شاه
در داخل ایران، با شاه در خارج
ایران خیلی فرق دارد.
شما در
داخل ایران کارهای منفی او را
می بینید .
این که زنش بی
حجاب است ! خودش مشروب
می خورد! دروغ می گوید!
مستبد است! برادرانش چکار
می کنند ! درباریانش چه
می کنند! اینها همه درست است،
اما اینها در خارج که منعکس
نمی شود.
آن چیزی که در خارج
منعکس می شود آن است که او
پادشاه یک مملکت اسلامی
است! خودش شیعه است ! تنها
پادشاه شیعه است! گاهی هم بنا
بر منافعش حرکتهایی می کند که
ظاهرش طرفداری از اسلام و
تشیع است.
از این کارها هم
می کند.
لذا آن نفرتی که در
داخل ایران از او وجود دارد، در
خارج وجود ندارد.
من هم الان
در خارج از ایران زندگی
می کنم.
فعالیتم در آنجاست.
به
همین جهت شما نباید متوقع
باشید که من با ایشان همانطور
برخورد کنم که شما می کنید.
محیط شما با محیط من فرق
می کند.
البته من برخورد شما را
در داخل قبول دارم.
این که
سلطنت در اسلام هست یا نیست
را قبول دارم.
این که پدرش
چکاره بوده را می دانم.
خودش
چکاره هست را می دانم.
در
داخل چه کارهایی می کند را هم
می دانم.
همه اینها درست است.
اما من تنها بر اساس دانسته های
خودم نمی توانم با ایشان
برخورد کنم.
ذهنیتها و فضای
خارج از کشور را هم باید در
نظر بگیرم.
(فصلنامه مفید ص 17)
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 295








