صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

پیوست: یک حلقه نوار کاست پرشده از سخنرانی منظور

تاریخ سند: 2 شهریور 1357


پیوست: یک حلقه نوار کاست پرشده از سخنرانی منظور


متن سند:

شماره: 78 – 12 – 4 -1 /04 تاریخ: 2 /6 /2537[] 0602
از: شهربانی بابل
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت شهرستان بابل
پیوست: یک حلقه نوار کاست پرشده از سخنرانی منظور

ساعت 2145 روز گذشته در مسجد جامع این شهرستان واعظ آقای هادی روحانی کلّه بستی مشغول سخنرانی شده ضمن اینکه سخنانش بسیار تحریک‌آمیز و علیه مصالح ملّی و مملکتی بوده یکبار هم مبادرت به ذکر نام (روح‌الله موسوی خمینی) نموده که جمعیت حاضر در مسجد شروع به فرستادن صلواتهای ممتد نموده‌اند. این است خلاصه متن سخنرانی وی به شرح زیر به عرض می‌رسد (امشب در زمینه هدف حکومت بحث می‌کنیم، زمامدار آن کسی که بر جمعیت حکومت می‌کند. باید چه کاری صورت بدهد، حاکم وظیفه‌اش این است که بتواند مشکلهای جمعیت را حل کند، دردهای آنان را درمان کند، به حقوق حیاتی و انسانی انسانها توجه داشته باشد. اختلاف طبقات منشأ دارد، ریشه دارد، چطور می‌شود که مردم دو دسته، سه دسته و چند دسته می‌شوند. یکی از ریشه‌های طبقاتی ایجاد تبعیض است. تبعیض یعنی چه در این جا از نظر نژاد، از لحاظ آب و رنگ تبعیض در اجرای قوانین کیفری و مجازات تبعیض در تقسیم بیت‌المال و حقوق همگانی این تبعیض خود به خود به وجود وقتی بیاید قهراً چند دستگی به وجود می‌آید. حاکم باید به قدری مقتدر باشد، به قدری مدیر باشد، به قدری باید بیدار باشد که نگذارد میان جمعیت تبعیض باشد. بین مردم تبعیض قائل نشود. مثلاً یکی از کارهای مهم و حساس حاکم و زمامداران این است که قانون را بر تمام شئون جمعیت حکومت بدهد. برای اینکه نظم به جریان بیافتد راهش این است هر کس تخلف از قانون بورزد، فوراً بدون ملاحظه شخص متخلف را کیفر کند. متخلف می‌خواهد هر که باشد در هر شأنی از شئون اجتماعی باشد. اما اگر در یک مملکتی زمامدار ملاحظه بکند طبقه 4 و 5 امنیت قانون را رعایت نکردند آنها را به محاکمه بکشاند، آنها را به زندان بنشاند، اما طبقه‌های اول و دوم آنها مستثنی باشند، ملاحظه کند آن یکی صاحب مقام است، آن یکی صاحب رتبه است، یک عدّه‌ای را کیفر بکند، یک عدّه‌ای را عفو کند، فقیر و ثروتمند منکر ارباب به وجود می‌آید و بدبختی، آتش افروزی و نابودی از اینجا پیش می‌آید. قانون آن روز می‌توان بگوید داد تمدن بزند، اگر استاندار جمعیت هم قانون شکنی کرد بدون ملاحظه او را به پای محاکمه بکشاند.
بالاتر از مقام استانداری، وزیر مملکت هم اگر قانون شکنی کرد ملاحظه نکند کیفرش بکند و از وزیر بالاتر اگر خود مجری قانون خلاف بکند به پای محکمه‌ قاضی برود، قاضی به قدری دستش باز باشد که بتواند حاکم جمعیت و سلطان جمعیت را به پای میز محکمه بکشاند، اگر یک همچین حسابی در کار باشد تمام به حق خودشان می‌رسند. در کجای دنیای کمونیست شما سراغ دارید که در آن مملکت قانون بر تمام فرد فرد حکومت کند و حتی شخص اول مملکت را هم به پای محکمه بکشاند و او را کیفر کند. کجا سراغ دارید یک همچون حکومت بتواند قدرت به خرج بدهد، هر کجا بری اصلاً قانون مجازات و طبقه بالاتر مفهوم ندارد، کیفر و مجازات مال شاگرد سبزی‌فروش است، مال عطّار، بقّال و بزّاز اگر تخلف کردند باید کیفر ببینند. تنها حکومتی که در پیشگاه قانون همه را به یک چشم نگاه می‌کند قانون حکومتی قرآن است و فقط قرآن است می‌توان[ند] حریف بشود، ملاحظه نکند، حکومت قرآن این حکومت است که می‌تواند درد را دوا کند، قانون مساوات را که ملاحظه می‌کنید، مربوط به اسلام است و پس اگر رفقای عزیزم یک مقداری به رژیم حکومت غرب به دست چپ و دست راست توجه کنید، شما خودتان از نزدیک دارید می‌بینید شبانه روز از آن روزی که برادر ما قرآن را پشت سر افکنده دیگه قانون قرآن حکومت نمی‌کند تماشا کنید بر سر ما ملّت چه بلائی دارد وارد می‌شود، تمام ما سوخته تبعیضات و بیچاره شده نظام ناقصیم. نه رحمی، نه انصافی، نه شرفی، اصلاً رعیت در نظر اینها گویا مرغ است، شاید مرغ از اینها بیشتر ارزش داشته باشد تا این جمعیت که می‌کشند. اینها همه قربانی حکومت جابرانه می‌شوند، کجا را می‌بینید که همچون حکومتی همه را به یک چشم نگاه کند، خوب چشمتان را باز کنید به حکومت‌های دیگر یک عده در اعلا درجه ثروت قدرت و یک عده دیگر آخه کی می‌تواند به اینها بگوید چکار دارید می‌کنید، کی می‌تواند بگوید شما حکومت می‌کنید، قدرت دارید، آخه کی این حکومت را به شما داده، مگر ما رعیت نداده‌ایم، کی جرأت می‌کند تا زبان باز بشود زبان از دهان بیرون می‌آید. برادرها باید سعی کنید تا بتوانی تا دوباره حکومت اسلام را سرجایش برگردانی و به هر چه تمام می‌شود دست بزنی، سیاه و سفید، غیرذالک دارند حق خودشان را می‌گیرند. حالا باز بار دیگر باید بجنبی تا بتوانی حکومت قرآن را بازگردانی تا این دستهای تبعیضی و دستهای اجحافگر قطع گردد تا قرآن حکومت نکند و مساوات را در میان جمعیت برقرار نکند نمی‌شود انسان به حق مشروع خود برسد. عجیب کار را به جایی رسانده‌اند که حق هرگونه اعتراض را از جمعیت بریدند.
این اسلام است که حقوق همه را حفظ می‌کند، کجا می‌توانی همچون حکومت عاقله پیدا بکنی، اینه که رهبران ما، مراجع تقلید ما، بزرگواران ما فریاد می‌زنند، مسلمان شما چند صد میلیون در عالم هستید، چرا باید قانون غیر قرآن حکومت کند، بیدار باش، داد بزن، بگو من قرآن را می‌خواهم. کدام سلطان، کدام رئیس جمهور می‌گوید هر کسی حقی از من دارد بیاید بگیرد، چرا باید سربازان امام زمان کشته بشود. آیت‌الله نجفی در دست چپ آیت‌الله خمینی سه بار صلوات متوالی، برادران عزیزم تمام مسلمین باید هدفشان این باشد هر کسی در هر مقامی است باید هدفش این باشد چه صاحب‌منصب باشد چه نباشد، ارتشی باشد غیر ارتشی باشد، چه نظامی باشد چه غیر نظامی باشد تا وقتی که لا اله الا الله می‌گوید باید این هدف را دنبال کند و به فریاد مرجع تقلید خودش جواب مثبت بگوید. هر [کس] مسلمان است باید هدفش این باشد. در خاتمه سخنرانی نیز برنامه مخصوص شب نوزدهم ماه مبارک رمضان انجام گرفت، ضمناً یک حلقه نوار کاست تهیه شده از سخنرانی واعظ مذکور به ضمیمه خبر جهت بررسی‌های بیشتر به سازمان اطلاعات و امنیت بابل ارسال گردیده است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 134



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.