صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مجلس ترحیم منتسب به اللهیار صالح

تاریخ سند: 9 اردیبهشت 1340


موضوع: مجلس ترحیم منتسب به اللهیار صالح


متن سند:

شماره: 410/ س ت تاریخ:9 /2 /1340
موضوع: مجلس ترحیم منتسب به اللهیار صالح


روز پنجشنبه 7 /2 /40 مجلس ترحیم منتسب به اللهیار صالح از ساعت 1600 الی 1800 در مسجد مجد1 برگزار شده. عدۀ[‌ای] از دانشجویان دانشگاه کراوات مشکی بسته و در راهرو مسجد به عنوان صاحب ‌عزا سرپا ایستاده بودند.
آنهایی که شناخته شدند عبارت بودند از: اسکوئی دانشجوی سال چهارم حقوق ظریفی2 دانشجوی سال دوم حقوق . مهدی ابطحی دانشجوی سال دوم حقوق و عدۀ[‌ای] دیگر.
دو نفر در داخل مسجد به تلاوت قرآن مشغول بودند و اشخاص می‌آمدند و می‌رفتند. در ‌ساعت 1700 دکتر سنجابی و مهندس بازرگان آمدند که حاضرین اغلب به پا خاسته و نشستند. سپس گیتی بین وارد شده و عده‌ای نیز به پا خاستند.
در ساعت 1715 اللهیار صالح وارد شده که همه به احترام او صلوات فرستادند. در ساعت 1745 یک نفر روحانی به نام اسلامی صحبت نموده که در آخر سخنان خود اللهیار صالح را ستوده و برای او موفقیت و طول عمر درخواست[نمود].
دانشجویان شناخته شده عبارت بودند از: ارفع‌زاده دانشجوی سال دوم حقوق . اکبری دانشجویی سال دوم حقوق . برلیان3 دانشجوی سال پنجم پزشکی . ابطحی . عنبرانی . ظریفی . احمدپور . مظفری . نکوئی . حقیقی و عده‌ای دیگر که وابسته به جبهه ملی بودند. ضمناً علاوه بر این عده دانشجو (از دانشجویان وابسته به جبهه ملی) شخصی که در تظاهرات بهارستان در روز پنجشنبه گذشته به عنوان نماینده بازاری‌ها صحبت نموده بود و همچنین نماینده کارگران نیز در بین اشخاص حاضر در مجلس حضور داشتند. بهره‌برداری شد در پرونده اللهیار صالح بایگانی شود. کامیاب 24 /2 /40

توضیحات سند:

1. مسجد مجدالدوله واقع در تهران، خیابان امام خمینی (ره) و در مجاورت بیمارستان سینا قرار دارد. این مسجد که از آثار دوره‌ی قاجار می‌باشد، در سال 1376ش به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
2. حسن ضیاء ظریفی در فروردین 1318ش در لاهیجان به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه‌ را در همان شهر گذراند و در اوایل سال 1332 به عضویت سازمان جوانان حزب توده درآمد. ضیاء ظریفی در سال 1338 به دانشکده‌ حقوق دانشگاه تهران راه یافت و در فعالیت‌هایی که در چارچوب جبهه‌ ملی در دانشگاه انجام می‌داد با بیژن جزنی آشنا شد. پس از قیام 15 خرداد سال 1342 مدتی را در زندان سپری کرد و سپس به خدمت زیر پرچم اعزام شد. با شروع فعالیت‌های حزبی، از او نیز برای همکاری دعوت به عمل آمد. پس از آنکه بیژن جزنی و عباس سورکی در تاریخ 19 /10 /46 دستگیر شدند، حسن ضیاء ظریفی زندگی نیمه مخفی را آغاز کرد و به منظور پنهان شدن و یا خروج از کشور به ایرج واحدی‌پور، یکی از اعضای تشکیلات تهران حزب توده، مراجعه و به این ترتیب با عباسعلی شهریاری آشنا شد.
ساواک مصمم بود توسط منبع خود (عباسعلی شهریاری)، تمام اعضای گروه را دستگیر کند، بنابراین با اطلاعی که از طریق این منبع از زمان و مکان ملاقات ضیاء ظریفی و فرد دیگر گروه به دست آورده بود، آن دو را در تاریخ 25 /11 /46 دستگیر کرد. حسن ضیاء ظریفی به همراه جزنی و پنج تن از اعضای گروه خود و دو تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق در 29 فروردین سال 1354 در تپه‌های اوین به قتل رسیدند.
3. سیاگزار برلیان، فرزند یوسف در سال 1317ش در خانواده‌ای نظامی در اهواز به دنیا آمد. پدرش درجه‌دار ارتش بود که با درجه سرهنگی بازنشسته شد. سیاگزار، در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و در دوران نوجوانی، با حزب ملت ایران ارتباط گرفت و در سال 1335ش، عضو رسمی حزب شد. در سال 1336ش، در رشته پزشکی پذیرفته شد و با ورود به دانشگاه، فعالیت‌های خود را نیز گسترش داد. در جریانات پایانی دهه‌ی 30، از فعالین دانشجوئی بود و در فروردین سال 1340ش، که مراسم تجلیل از اللهیار صالح از مقابل مجلس شورای ملی تا منزل مسکونی او برگزار گردید، وی به نمایندگی از طرف دانشجویان، صالح را بوسید. در همین ایام بود که جزء دانشجویان جبهه ملی معرفی شد.
در خردادماه سال 1340، به علت پخش اعلامیه، مدت یک روز بازداشت بود که این اتفاق در آبان ماه همان سال نیز تکرار گردید که در همان روز دستگیری، پس از سپردن تعهد، آزاد شد. مشارالیه که دارای تهوّر خاصی بود و بی محابا علیه مقامات سیاسی سخن می‌گفت، در این موقع، یکی از جوانان فعال جبهه ملی بود که در بهمن ماه سال 1340 نیز، رهبری تظاهرات خیابانی را به عهده داشت و به همین علت در 7 بهمن ماه دستگیر شد که در این نوبت، به مدت دو ماه و هفت روز در بازداشت بود. نامه‌نگاری آیت‌الله علی نورمحمدی، که امام جماعت مسجد انصار در خیابان صفی علیشاه را به عهده داشت و دائی وی بود، به علوی کیا، موجب آزادی او در تاریخ 14 /1 /1341 گردید. در مهرماه 1341ش، تظاهراتی علیه حسین علاء که در این موقع وزیر دربار بود صورت گرفت، که ایشان و سه نفر دیگر به عنوان محرک این تظاهرات تشخیص داده شدند و تصمیم به اخراج آنها از دانشگاه گرفته شد. باوجود این تصمیم، مشارالیه به فعالیت‌های خود ادامه داد و در تاریخ 3 /12 /1341 نیز دوباره دستگیر و به مدت دو ماه زندانی شد که آزادی او در 2 /2 /1342ش، با بازگشت مجدد وی به دانشگاه همراه گردید.
سیاگزار برلیان که از سال 1341ش، گروه 16 آذر را تحت نظر حزب ملت تشکیل داده و نشریه‌ای نیز با همین عنوان منتشر می‌نمود، در جریان نهضت امام خمینی(ره) و کشتار مردم در 15 خرداد سال 1342ش، از جمله افرادی بود که به جبهه ملی در عدم حمایت از این نهضت، اعتراض داشت؛ ولی در عین حال، حزب ملت را تنها نجات دهنده! معرفی می‌نمود. تلاش برای برگزاری مراسم 16 آذر در سال 1342 و انتشار نشریه پیام دانشجو، موجب دستگیری مجدد او در 15 /9 /1342 گردید که در این نوبت، در زندان اعتصاب غذا کرد، به گونه‌ای که حال وی رضایتبخش تشخیص داده نشد و در 27 /10 /1343 از زندان آزاد و از دانشگاه اخراج و به نظام وظیفه معرفی شد. پس از پایان دوران نظام وظیفه، در تاریخ 23 /6 /1345 ، با ادامه تحصیل وی موافقت شد و باوجود اینکه با حزب ملت و داریوش فروهر ارتباط داشت، این بار به درس ادامه داد و پس از فارغ التحصیلی، ازدواج کرد و وارد بازار کار شد. در سال 1347، که در شرکت سهامی اونی شیمی تهران اشتغال داشت، قصد مسافرت به انگلستان را داشت که مورد مخالفت قرار گرفت. در اسفندماه همین سال، به همراه همسرش که چشم‌پزشک بود، به رشت رفت و با افتتاح مطب، به ویزیت بیماران اقدام نمود.
در سال 1348ش، در رشته تخصصی جهاز هاضمه در دانشگاه تهران پذیرفته شد و در همین سال نیز با مسافرت وی به انگلستان موافقت گردید که این موافقت، بعد از تماس داریوش فروهر با حسین‌زاده ساواک و پس از آنکه برلیان در تاریخ 17 /7 /1348 به دیدار حسین‌زاده رفت، صورت گرفت. این سفر، در تاریخ 12 /8 /1348ش، با مشایعت داریوش فروهر انجام شد. سیاگزار برلیان به انگلیس رفت و در شهر برادفود، در رشته تخصصی زنان مشغول تحصیل شد. در این موقع، به پاریس نیز تردد داشت و در محافل دانشجوئی نیز شرکت می‌کرد و به عنوان یکی از فعالین جبهه ملی مطرح بود. سیاگزار برلیان در انگلیس ماندگار شد و خود در بیمارستان سن مارگریت اپینگ (حومه لندن) و همسرش نیز در بیمارستان سوفلگ واقع در پری سنت ادمونه به کار مشغول گردیدند. یکی از اتفاقات زندگی سیاگزار، وابسته شدن پدرش به بهائیت بود که این مسئله موجب قطع ارتباط وی با او گردید. در سال 1354ش، از سران جبهه ملی در اروپا معرفی شد و این درحالی بود که در توزیع بیانیه‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نیز دارای نقش بود و پشتیبان مبارزات مسلحانه معرفی می‌شد. در همین سال بود که در حمله به سفارت ایران در لندن شرکت نمود و به همراه 21 نفر دیگر توسط پلیس انگلیس بازداشت شد. شرکت او در جلسات هفتگی کنفدراسیون و سخنرانی در رابطه با سیاهکل و تاریخچه زندگی حمید اشرف، یکی از اقدامات اوست که گزارش آن در تاریخ 18 /4 /1356، به ساواک ارسال گردیده است. سیاگزار برلیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از کشور رفت و در آنجا به فعالیت علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی مشغول شد. اسناد ساواک . پرونده انفرادی

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 242

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.