برگ بازجویی و صورتجلسه اسداللّه اوسطی
برگ بازجویی و صورتجلسه اسداللّه اوسطی
متن سند:
س ـ هویت شما محرز است (اسداللّه اوسطی) لازم است توضیح دهید در عرض چند سالی که شیخ عباس تهرانی (سید علی اندرزگو) با شما در ارتباط بود چه نوع تبلیغات و تحریکاتی را از نظر مخالفت با رژیم و اوضاع فعلی مملکت به شما می کرد و شما چطور قانع شدید که در امر حفظ و مخفی کردن و نگهداری سلاحهای یک فرد خرابکار با نامبرده همکاری نمائید.ج ـ این هر وقت صحبت می کرد از دروغ، غیبت، تهمت، نماز، روزه های مستحبی و تعریف از خمینی می کرد و می گفت مرجع او است و او از همه با سوادتر است و باید از او تقلید کرد و می گفت غیبت کردن روز قیامت خدا آدم را می اندازد توی آتش جهنم و مار و افعی به جانش می اندازد.
مس داغ شده می دهند بخورند.
غیبت کردن یعنی حرف کسی را جای دیگری بزنی، تهمت یعنی اگر چیزی کاری کسی انجام نداده به او نسبت بدهی و چند دفعه به من همین که گفت مجلس قانون ضد دینی تصویب کرده گفتم با من از این صحبت ها نکن و من اسلحه ها را از ترسم قبول کردم.
چون که دیدم این چند سال نباید او را راه می دادم راه دادم و می ترسیدم قبول نکنم لج کند و برود لو بدهد و دفعه های بعد می ترسیدم لو بدهم خود مرا هم بگیرند و بعضی وقت هم که خیلی ناراحت می شدم فکر می کردم نماز و قرآن می خواند.
یک خورده ناراحتی ام کم تر بود و به خدا قسم خیلی ناراحت بودم معطل مانده بودم چکار کنم که دیگر این منزل ما نیاید.
س ـ شما که چندین بار سلاحهای کمری نامبرده را نگهداری کردید و آخرالامر نیز متوجه شدید نامبرده اقداماتی را بر علیه امنیت کشور شروع نموده است.
پس چگونه به همکاری خود با نامبرده ادامه می دادید.
ج ـ من اگر نمی ترسیدم دفعه دوم و سوم او را لو می دادم.
من از او نمی خواستم قبول کنم.
س ـ افرادی که به نحوی با شیخ عباس معاشر بوده اند یا شما را به آنان معرفی نموده بود و یا بالعکس مشخصات آنان را بنویسید.
ج ـ از دوستانش من کسی را نمی شناسم و او کسی را به من معرفی نکرده.
زیرا او به قدری مرموز و آدمی بود اسرارش را به من نمی گفت و فقط از سادگی من استفاده کرده بود.
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی می نمایید.
ج ـ صحت اظهارات خود را با امضا گواهی می کنم.