تاریخ سند: 29 خرداد 1356
متن سند:
پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی
فزایندگی تنگناها و نابسامانی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور
چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که
امضاءکنندگان زیر بنا بر وظیفه ملی و دینی، در برابر خلق و خدا باتوجه به این که
در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و
تصمیم بوده و مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته
باشد نمی شناسیم و در حالی
که تمام امور مملکت از
طریق صدور فرمانها انجام
می شود و انتخاب نمایندگان
ملت و انشاء قوانین و
تأسیس حزب و حتی
انقلاب در کف اقتدار شخص
اعلیحضرت قرار دارد که
همه اختیارات و افتخارها و
سپاسها و بنابراین
مسئولیت ها را منحصر و
متوجه به خود فرموده اند،
این مشروحه را علیرغم
خطرات سنگین تقدیم
حضور می نماییم.
در زمانی مبادرت به چنین
اقدامی می شود که مملکت از هر طرف در لبه های پرتگاه قرار گرفته، همه
جریانها به بن بست کشیده، نیازمندیهای عمومی بخصوص خواروبار و مسکن با
قیمت های تصاعدی بی نظیر دچار نایابی کشته، کشاورزی و دامداری رو به
نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده،
تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشت آور گردیده، نفت این
میراث گرانبهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامه های عنوان شده اصلاح و
انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادی های فردی
و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونت های پلیس به حداکثر
رسیده و رواج فساد و فحشاء و تملق فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی
کشانده است.
حاصل تمام این اوضاع، توام با وعده ها و ادعاهای پایان ناپذیر و گزافه گویی ها و
تبلیغات و تحمیل جشنها و تظاهرات نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و
خروج سرمایه ها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه
و مرگ می گردند و دست به کارهایی می زنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری
و خیانت و خود آنها
فداکاری و شرافت می نامند.
این همه ناهنجاری در وضع
زندگی ملی را ناگزیر باید
مربوط به طرز مدیریت
مملکت دانسته، مدیریتی که
برخلاف نص صریح قانون
اساسی و اعلامیه جهانی
حقوق بشر جنبه فردی و
استبدادی در آرایش نظام
شاهنشاهی پیدا کرده است.
در حالی که «نظام
شاهنشاهی» خود برداشتی
کلی از نهاد اجتماعی
حکومت در پهنه تاریخ ایران
می باشد که با انقلاب
مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود
«حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملت»
و «شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شده است.
در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیایی حساس کشور ما اداره امور چنان پیچیده
گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانه تمام نیروهای مردم
در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسان ها امکان پذیر می شود.
این مشروحه سرگشاده به مقامی تقدیم می گردد که چند سال پیش در دانشگاه
هاروارد فرموده اند: نتیجه تجاوز به آزادی های فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسان ها ایجاد
سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش می گیرند تا ارتباط خود را با همه مقررات و سنن
اجتماعی قطع کنند و تنها وسیله رفع این سرخوردگی ها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این
حقیقت است که انسان ها برده دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است» و نیز به تازگی در
مشهد مقدس اعلام فرموده اند: «رفع عیب به وسیله هفت تیر نمی شود و بلکه به وسیله جهاد اجتماعی
می توان علیه فساد مبارزه کرد.
»
بنابراین تنها راه بازگشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و
دشواریهایی که آینده ایران را تهدید می کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت،
احیاء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد،
آزادی مطبوعات و اجتماعات، آزادی زندانیان و تبعیدشدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی
بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
22 خرداد ماه 1356
دکتر کریم سنجابی ـ دکتر شاپور بختیار ـ داریوش فروهر
در پرونده دکتر شاپور بختیار 28693 بایگانی شود.
29 /3 /36
منبع:
کتاب
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 406