تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1357
موضوع: برگزاری مجلس ختم در مسجد جامع
متن سند:
به: 312 شماره: 21184 /20 ﻫ 12
از: 20 ﻫ 12
در مجلس ختمی که روز 21 /2 /37 در مسجد جامع تهران به خاطر کشتهشدگان اخیر برگزار گردید شیخ عبائی منبر رفت و ضمن اهانت به منصور1 در میان گفتارش منصور را گرگ خونآشام خطاب کرد و گفت منصور از کشتن شیعیان باکی ندارد.
در میان شرکتکنندگان باقر آشتیانی ـ داریوش فروهر ـ یداله سحابی 2 ـ دکتر سنجابی3 ـ حاج سید جوادی4 و مهندس بازرگان5 شناخته گردیدند.
ضمناً در آخر مجلس تعدادی زیادی اعلامیه به امضای رفقای مجاهد و اتحاد نیروهای مبارز مسلمان در مسجد مزبور پخش گردید.
6
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: شنبه مورد اعتماد است و به صحت گزارش وی اطمینان حاصل است.
ضمناً عین اعلامیههای موصوف به پیوست ایفاد میگردد.
قهرمان
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید میباشد.
حاتم
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تائید میگردد.
آرزو
توضیحات سند:
1.
منصور: اسم مستعار محمدرضا پهلوی در ساواک بود.
2.
دکتر یدالله سحابی: فرزند علی در سال 1284 ﻫ .
ش در محله سنگلج تهران متولد شد.
وی پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی و متوسطه وارد مدرسه دارالمعلمین شد سپس در سال 1310 لیسانس خود را در رشته علوم طبیعی اخذ نمود پس از آن برای ادامه تحصیلات راهی فرانسه شد و موفق به اخذ دکترای زمینشناسی از دانشگاه لیل فرانسه گشت.
در سال 1315 به ایران بازگشت و در هنگام انجام خدمت نظام در دانشسرای عالی تهران به تدریس پرداخت.
در آبان ماه سال 1325 به ریاست اداره فرهنگ تهران منصوب شد و در دی ماه همان سال از این کار استعفا داد.
وی در سال 1330 به همکاری با دکتر مصدق و فعالیتهای سیاسی روآورد.
در سال 1332 به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت و پس از چند سال نهضت آزادی را به همراه مهندس بازرگان تأسیس کرد که در همان اولین دوره دستگیری سران نهضت آزادی در سال 1341 به 4 سال زندان محکوم شد.
وی قبل از انقلاب در سمتهایی همچون ریاست دبیرستان کمال، استاد دانشگاه، مشاور موضوعات زمینشناسی سازمان برنامه و بودجه فعالیت داشت تا این که پس از انقلاب از سوی امام به عضویت شورای انقلاب درآمد سپس در مجلس خبرگان قانون اساسی و اولین دوره مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به این مجالس راه یافت، همچنین معاونت نخستوزیر در دولت بازرگان را بهعهده داشت نامبرده عضو شورای عالی فرهنگ و وزیر مشاور در امور طرحهای انقلاب بود و پس از مدتی از کار استعفا داد.
دکتر سحابی صاحب تألیفاتی همچون تکامل و قرآن، طبیعت بشر، کتاب زمینشناسی عمومی و خلقت انسان در بیان قرآن میباشد.
او در فروردین سال 1381 در تهران درگذشت.
(ر.ک : یادنامه یدالله سحابی، محمد ترکمان)
3.
کریم سنجابی: فرزند قاسم سنجابی (سردار ناصر، رئیس ایل سنجابی) در سال 1283 شمسی در سنجابی از محلات کرمانشاه متولد شد.
تحصیلات ابتدایی را در قصر شیرین و دورۀ اول متوسطه را در کرمانشاه و دوره دوم متوسطه را در تهران و دورۀ لیسانس را در مدرسه عالی حقوق گذارند.
وی در سال 1307 جزو اولین گروه محصلین اعزامی به فرانسه رفت و در آنجا مجدداً دورۀ لیسانس حقوق را در دانشگاه نانسی و دورۀ دکترای حقوق را در دانشگاه پاریس گذراند و رسالۀ خود را راجع به کشاورزی و روستاییان و مالکیت ارضی در ایران به زبان فرانسه در سال 1313 ارائه نمود و در همان سال به ایران بازگشت.
سنجابی مشاغلی را در اداره کل اوقاف، وزارت فرهنگ و وزارت دارایی به عهده داشت و در همین حال ابتدا دانشیار و سپس استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد.
در سال 1322 به سمت رئیس دانشکده حقوق برگزیده شد.
در سال 1325 جزو هیئتی بود که اولین برنامۀ هفت ساله صنعتی ایران را تدوین کرد.
در سال 1330 در کابینه مصدق وزیر فرهنگ بود، امّا برای شرکت در انتخابات دورۀ هفدهم از این سمت استعفا داد.
وی در سفرهای مصدق به شورای امنیت سازمان ملل و دیوان داوری لاهه با وی بود و در لاهه به عنوان قاضی اختصاصی ایران در دادگاه شرکت کرد.
در آغاز انقلاب در نوفل لوشاتو به دیدار حضرت امام (ره) رفت و با اعلام موافقت با مواضع امام، با حرکت انقلاب اسلامی همگام گشت و در کابینه بازرگان مدتی کوتاه سمت وزارت امور خارجه را داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جبهه ملی در یک موضعگیری سیاسی اعلام کرد که حکومت اسلامی به بن بست رسیده است.
حضرت امام (ره) با مرتد دانستن افرادی که چنین بیانی دارند، باعث برچیده شدن این گروه از کشور شد و سنجابی از ایران گریخت.
وی نهایتاً در اول تیر ماه سال 1374 در سن 90 سالگی درگذشت.
بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد آمریکا خاطرات او را تحت عنوان «امید و ناامیدیها» پس از مرگش منتشر کرد.
4.
سیداحمد صدر حاج سید جوادی: فرزند سیدعلی در سال 1296 ﻫ .
ش در شهر قزوین متولد شد.
وی همراه تحصیل علوم ابتدایی، ادبیات عرب را هم در حوزه علمیه التفاتیه فرا گرفت و پس از آن به تهران عزیمت کرد و پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده حقوق شد و به دریافت لیسانس در رشتههای سیاسی و قضایی نائل گشت وی پس از انجام خدمت وظیفه در دانشکده افسری و تصدی سمت رابط بین ارتش متفقین و ارتش ایران وارد خدمت دادگستری شد و با ستمهای دادیاری، بازپرسی، دادستانی و ریاست دادگستری در شهرستانهای رشت، اراک و ساوه اشتغال داشت و در تهران نیز به شغل قضاوت پرداخت.
در سالهای 1340 و 41 که با نهضت آزادی ایران همکاری داشت و سمت دادستانی شهرستان تهران را عهدهدار بود، به علت فشار ساواک تقاضای بازنشستگی کرد و به شغل وکالت دادگستری پرداخت.
وی در سالهای 52 ـ 51 وکالت آیتالله خامنهای را که از سوی رژیم شاه محکوم شده بود، به عهده گرفت؛ سپس در بهمن سال 57 از سوی امام خمینی (ره) به وزارت کشور منصوب شد و پس از آن در تیر 58 به وزارت دادگستری منصوب گشت.
وی در سال 1359 از سوی مردم قزوین به مجلس راه یافت و مدتی بعد در سال 1361 با سمت سرپرستی دائرۀالمعارف تشیع به فعالیتهای خود ادامه داد.
نامبرده روز 11 فروردین 1392 در بیمارستان آبان تهران در سن 96 سالگی درگذشت.
5.
مهندس مهدی بازرگان: در سال 1278 هجری شمسی در تبریز به دنیا آمد.
وی جزو اولین کسانی است که پس از اتمام دوران متوسطه در تبریز و تهران برای ادامه تحصیلات عالی به فرانسه عزیمت کرد و در رشته مهندسی ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان برد.
مهندس بازرگان پس از بازگشت به ایران به عضویت کادر علمی دانشگاه تهران نایل گردید.
وی فعالیت سیاسی خود را از جبهه ملی آغاز نمود.
در دوران نخست وزیری دکتر محمد مصدق ریاست شرکت ملی نفت ایران و بعد سازمان آب تهران را عهدهدار گردید.
پس از تعطیلی و توقف کار جبهه ملی اول و با سقوط دکتر مصدق بر اثر کودتای 28 مرداد 1332، از جمله کسانی بود که جبهه ملی دوم را تأسیس کرد و در سال 1334 به دلیل فعالیتهای سیاسی دستگیر و زندانی گردید.
به دنبال ایجاد اختلاف در جبهه ملی دوم به دلیل عدم عکسالعمل مناسب این جبهه در قبال ارتحال مرحوم آیتالله العظمی بروجردی در سال 1340، وی به همراه مرحوم آیتالله طالقانی، دکتر یدالله سحابی، رحیم عطایی، منصور عطایی، عباس سمیعی و حسن نزیه از جبهه ملی دوم کناره گرفتند و نهضت آزادی ایران را تأسیس نمودند.
در سال 1342 سران نهضت آزادی دستگیر و مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی به 10 سال زندان محکوم شدند.
لیکن پس از سپری شدن شش سال مهندس بازرگان آزاد گردید.
مهندس بازرگان به اتفاق جمعی از سیاسیون و حقوقدانان نظیر کریم سنجابی، ناصر میناچی، حسن نزیه و...
جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر را تأسیس کردند.
لذا از طرف گروه انتقام که ساخته و پرداخته رژیم شاه بود، در تاریخ 11 /2 /1352 یک بمب در مقابل درب منزل وی منفجر شد.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف امام در رأس هیئتی به آبادان رفت تا جریان اعتصاب کارگران نفت را علیه رژیم که کمر آن را در بعد اقتصادی شکسته بود سامان بهتر و بیشتری دهد و به مسایل آنان رسیدگی کند.
وی همچنین سفری به پاریس نمود تا حضرت امام را از طرح شعار «شاه باید برود» منصرف کند، چه به اعتقاد او طرح شعار رفتن شاه با وجود برخورداری از ارتش و ساواک و پشتیبانی آمریکا، شعاری مناسب و راه کاری عملی نبود.
آقای بازرگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام (ره) به عضویت شورای انقلاب درآمد و با پیشنهاد اعضای شورا به امام از طرف ایشان مسئولیت تشکیل دولت موقت که اولین دولت اسلامی پس از پیروزی انقلاب بود را بر عهده گرفت.
دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل اتخاذ روشهای غیر انقلابی به خصوص اتخاذ مواضع مخالف با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و نیز اصرار بر انحلال مجلس خبرگان و رد این پیشنهاد از سوی امام از کار استعفا داد که بلافاصله مورد پذیرش امام واقع گردید.
او در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به مجلس راه یافت.
مهندس بازرگان در تاریخ 30 /10 /1373 در تهران درگذشت.
از جمله آثار قلمی مهندس بازرگان عبارتند از : «مطهرات در اسلام،» «راه طی شده» و «عشق و پرستش» یا «ترمودینامیک انسان.
»
6.
تظاهرات روز 21 /2 /57: امروز (21 /2 /57) به مناسبت چهلمین روز شهادت تظاهرکنندگان در یزد، جهرم و اهواز مجلس فاتحهای در مسجد جامع بازار تهران برگزار گردید که پس از خاتمه مجلس، حاضرین با ورود به خیابانهای اطراف و به ویژه ناصرخسرو اقدام به تظاهرات علیه رژیم نمودند.
روزنامه کیهان در مورد تظاهرات امروز تهران نوشت: «تظاهرات پنجشنبه که از ساعت 12 ظهر تا 4 بعدازظهر طول کشید، در حدود محدودۀ خیابانهای ناصرخسرو، بوذرجمهری، سیروس و چهارراه سرچشمه، کوچه دردار، خیابان امیرکبیر و ری اتفاق افتاد.
در این تظاهرات ضمن زد و خوردهای پراکنده بین مردم و مأموران انتظامی عدهای مجروح شدند و به چندین شعبه بانک و اتومبیل خسارت وارد آمد.
در تظاهرات بازار مأموران انتظامی عدهای مجروح شدند و به چندین شعبه بانک و اتومبیل خسارت وارد آمد.
در تظاهرات بازار مأموران انتظامی کلانتریها 12، 13، 14 کلانتری تهراننو و کلانتری 16 حدود صد نفر را به اتهام اخلال در نظم و تظاهرات بازداشت کردند.
همچنین در تظاهراتی که توسط گروهی از جوانان در خیابان ژاله روی داد، 4 نفر دستگیر شدند.
این گروه صبح امروز در خیابان ژاله اجتماع کرده و از مقابل مسجد فاطمیون در حالی که شعارهای ضد میهنی میدادند و مردم را به پیوستن به گروه خود دعوت میکردند به طرف سه راه ژاله حرکت کردند و هنگامی که مأموران خواستند آنان را متفرق کنند تظاهرکنندگان با سنگ به طرف مأمورین حملهور شدند.
این گروه که در مسیر خود قصد داشتند پمپبنزین ژاله را آتش بزنند توسط مأموران متفرق شدند.
مأموران چهار نفر از آنها را دستگیر کردند.
«اومانیته» هم در شماره خود تحت عنوان »ایران کشتهشدگان را میشمارد»، نوشت: «...
بسیاری از شهرها توسط نیروهای نظامی اشغال و محاصره شده است.
در قم زرهپورشها و هلیکوپترها به مداخله پرداختند ولی آیا اوضاع تهران آرام گرفته است؟ به گفته منابع رسمی همین طور است ولی در تظاهرات امروز در خیابانهای مرکزی تهران پس از باران گازهای اشکآور و هنگامی که تیرهایی در هوا شلیک شد، بسیاری از تظاهرکنندگان زخمی شدند...
»
«مرگ بر شاه» تیتر مقالهای از مطالب روزنامه لوکوتیدین بود.
در این روزنامه میخوانیم: «نیروهای دولتی برای پراکنده کردن تظاهرکنندگان به استعمال گاز اشکآور مبادرت کردند.
امروز هزاران نفر از ایرانیها در مسجد جمعه در قلب بازار برای گوش کردن سخنان رهبران مذهبی شیعه بر ضد دولت اجتماع کرده بودند.
سپس جمعیت در حالی که فریاد میکشیدند: مرگ بر شاه، روانۀ خیابان ناصرخسرو شده و به سمت مرکز ارتباطات و مخابرات هجوم آورد.
در این هنگام بود که نیروهای انتظامی به پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی برای پراکنده کردن تظاهرکنندگان مبادرت کردند.
حداقل دو هزار نفر از افراد انتظامی، مسلح به مسلسل در بخشهای مختلف مرکز تهران موضع گرفته بودند.
»
(روزشمار انقلاب اسلامی، جلد سوم، صفحه 307 و 312، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1378)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 425