صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 29 اردیبهشت 1352


متن سند:

درخواست کننده : آقای بطحایی معاون وزارت آموزش و پرورش موضوع : در گزارش تقدیمی بعرض رسانیده اغلب تفاسیر قرآن مجید که در سنوات اخیر نوشته شده نقل از روایات یهود و نصاری و توام با خرافات و بدون تحقیق و عاری از حقیقت است که نه تنها قرائت آنها جوانان را معتقد به مبادی دین نمی کند بلکه دارای اثرات منفی است و اضافه کرده در بین تفاسیری که مطالعه کرده، به تفسیری در سطح بسیار عالی برخورد کرده که اصل آن به زبان اردو و اثر سیداحمد خان هندی است که مرحوم فخر داعی گیلانی اقدام : قسمتی از آن را به فارسی ترجمه کرده است که اکنون بسیار کمیاب و تقریبا نایاب است و استدعا دارد در صورتی که اراده عالی تعلق گیرد امر به ترجمه این اثر بسیار مفید صادر فرمایند.
1 اوقاف 29 /2 /52

توضیحات سند:

1ـ فرقه سازی و جلوه دادن آن به عنوان جنبش های اجتماعی، یکی از حربه های کاری انگلستان در مراکز مختلف به ویژه در کشورهای اسلامی برای تقویت سلطه خود، بوده از جمله فرقه های ایجاد شده شیخیگری، وهابی گری و ...
می باشد.
یکی از این افراد که در زمان سلطه انگلستان بر شبه قاره هند، مورد توجه واقع شد و به پاس خدمات خود، لقب «سر» از انگلستان گرفت و به عنوان یکی از پیشگامان تجدیدنظر دینی در هند مطرح شد، «سیداحمد خان هندی» بود.
او به بهانه صیانت از اسلام و جلوگیری از تزلزل افکار مسلمانان در قبال پیشرفت اندیشه های غربی و علوم تجربی، تلاش کرد تا اسلام را مطابق با علوم جدید معرفی کند و برای تحقق این منظور، مرکزی را با کمک انگلیسی ها برپا کرد که به نام «کالج محمدی انگلیس» مشهور شد.
او در این کالج ـ که مسئولان آن انگلیسی بودند ـ ریاست هیئت امنا را به عهده داشت.
با انتشار نظرات و آرای او که منکر بسیاری از مبانی و اعتقادات اصولی دین اسلام شده بود (آتش اختلاف) بین علما شعله ور شد تا جایی که برخی به تکفیر او همت گماشتند.
تدوین گران آثار او یعنی «محمدامام الدین گجراتی» «احمد بابایی مخدومی» بر روی جلد کتب او، عنوان: مجتهد، مجدد رهبر امت و امام دوران را به نام او اضافه کردند و این در حالی بود که سیدجمال الدین اسدآبادی او را «دهری» معرفی می کرد.
و مسلمانان او را ملحد می خواندند و به همین دلیل مطرود اکثریت هم مذهبان خود بود.
تیتر برخی از اعتقادات «سید احمدخان هندی» که باعث این برخوردها بود، به این شرح است: ـ هر تئوری علمی را قطعی و نهایی تلقی می کرد.
ـ نبوت را اعتقادی فرعی و برگرفته از اعتقاد پیشین می دانست و جبرئیل را نه به عنوان یک وجود معین و خارجی که پیام خدا را می رساند، بلکه ملکه مخصوص پیامبر که حجاز به این نام نامیده شده، معرفی می کرد.
ـ معتقد بود هر موجودی ملکه مخصوص وحی را داراست.
ـ روح را به عنوان جسمی ظریف و ماده ای مستقل می شناخت.
ـ معتقد بود جسم مرده انسان ها مجددا از گور سر برنمی آورد.
ـ بهشت و جهنم را دارای واقعیت زمانی و مکانی نمی دانست.
ـ اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (عج) را انکار می کرد.
ـ معجزه را قبول نداشت.
و...
هر چند او مدعی بود که قرآن کلام خدا و برای همیشه حق و سخن آخر است و هیچ دانشی توان تکذیب آن را ندارد ولی به سادگی بسیاری از نظرات علمی را به عنوان «سخن آخر» پذیرفت و مغلوب آن شد و مدعی شد که «آنچه اسلام آورده امروز به شیوه تجربی و توسط علم کشف و اثبات شده است.
علیرغم موارد فوق، معاونت پارلمانی وزارت آب ـ مهدی بطحائی ـ پیشنهاد ترجمه و چاپ تفسیر سیداحمد خان هندی را داده است.
جالب آن که علت انتخاب این تفسیر برای ترجمه، برای مقابله با خرافات و روایات یهود و نصاری ذکر شده است.

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرح پهلوی - جلد اول صفحه 286

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.