تاریخ سند: 23 اسفند 1343
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 1872 /322 اداره دوم عملیات
پیش از ظهر روز جمعه 21 /12 /43 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان
تشکیل شد و در حدود یکصد نفر اشخاص مختلف و از جمله: مهندس انصاری
کارمند وزارت آبادانی و مسکن ـ مهندس مدنی کارمند وزارت پست و تلگراف
و تلفن ـ مصطفوی رئیس اتحادیه گرمابه داران ـ حدود بیست و پنج نفر از
دانشجویان آموزشگاه
شرکت هواپیمایی ایران
گودرزی کارگر راه آهن به
اتفاق حدود بیست نفر از
کارگران راه آهن
شریعتمداری (شاعر) عباس
درودیان ـ پوررازقی رئیس
بیمه های اجتماعی شمیران
جهانگیری مقاطعه کار و
پاکدامن در آن شرکت
داشتند.
در این جلسه شریعتمداری
با کسب اجازه از رشیدیان
به مدت نیم ساعت برپا
خواست و به صورت
سخنرانی اظهار داشت:
آقای اسداله رشیدیان و برادران ایشان از سالهای پیش خدمتگزار مردم و
مملکت و شاهنشاه بوده و هستند و بدون هیچگونه طمع مادی برای رضای خدا
به مردم ایران و کشور ایران خدمت می نمایند.
1 از جمله رجال شریف و
سیاستمدار نامی ایران که تا به حال تاریخ ایران نظیرش را ندیده جناب آقای
سیدضیاءالدین طباطبایی می باشد که این مرد شریف و خدمتگزار ایران در سال
1299 و ماقبل آن که کشور ایران دچار هرج و مرج و تجزیهطلبی شده بود و چه
پس از شهریور ماه 1320 بزرگترین خدمت را به این کشور و شاهنشاه ایران
کرده است و قسمت اعظم استقلال ایران مدیون خدمات آن بزرگوار بوده است و
خدمات ایشان را تاریخ فراموش نخواهد کرد و ملت قدرشناس ایران همواره سر
تعظیم و تکریم به نام ایشان فرود می آورد.
شریعتمداری سپس به شجاعت و شهامت سید ضیاءالدین قبل از کودتای 1299
اشاره کرد و گفت ایشان در سن 22 سالگی مدیریت روزنامه های شرق و رعد را
عهده دار بودند و در مقابل استبداد و ظلم و بیگانگان ایستاده و مبارزه کردند و در
جریان کودتا هم با همکاری اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر کشور را از نابودی
نجات داد.
مشارالیه افزود پس از آنکه
جناب آقای سیدضیاءالدین
طباطبایی از کشور ایران
مهاجرت و پس از چند سال
اقامت در کشور سویس
برای امور کشاورزی در
کشور فلسطین اقامت کرد.
پس از شهریور ماه 1320
هنگامی که ایران در اشغال
بیگانگان بود و تنها یک
زمامدار لایق قادر به حفظ
استقلال کشور بود آقای
اسداله رشیدیان به اتفاق
برادرانش آقایان سیف اله و
قدرت اله رشیدیان به کشور
فلسطین رفتند و از جناب آقای سیدضیاءالدین طباطبایی تقاضا کردند برای
نجات کشور ایران به ایران برگردند و کشور را نجات دهند و معظم له پیشنهاد
آقایان رشیدیان را پذیرفته و به ایران آمدند و فعالیت سیاسی خودشان را در
مبارزه با بیگانگان شروع کردند و ملت ایران همواره مدیون خدمات و زحمات
ایشان است و امروز هم آن جناب به امور کشاورزی اشتغال دارند و به طور کلی
آقای سیدضیاءالدین در تمام رشته ها فیلسوف و دانشمند و از همه بالاتر
خدمتگزار رژیم سلطنت و ملت ایران هستند.
شریعتمداری آنگاه اشعاری از میرزاده عشقی را که در مدح وصف
سیدضیاءالدین طباطبایی سروده بود قرائت کرد و گفت میرزاده عشقی شخص
متملقی نبوده و در زمان خود به غیر از سیدضیاءالدین به همه رجال کشور
پرخاش کرده و در کتاب اشعار خود به آنها مخالفت کرده لیکن سیدضیاءالدین را
مورد تعریف و تمجید قرار داده است و بالاخره هم میرزاده عشقی کشته شد و این
بهترین نمونه راستگویی و وطن پرستی آن مرحوم می باشد.
شریعتمداری ضمن اظهارات خود چند مرتبه گفت که چون این مطالب را بدون
اطلاع و اجازه قبلی جناب
آقای رشیدیان می گویم
قطعا مورد انتقاد و
بازخواست ایشان قرار
خواهم گرفت زیرا ایشان به
طور قطع مایل به تعریف و
تمجید از دوست عزیزشان
جناب سیدضیاءالدین
نمی باشند و اصولاً مقام
سیدضیاءالدین بالاتر از این
است که در محافل و
مجالس (ولو از راه تعریف)
نامشان برده شود.
اسداله رشیدیان به طور
سخنرانی ضمن اظهار
تعجب از اینکه بحث سیاسی
سید ضیاءالدین طباطبایی به میان کشیده شده و شریعتمداری از ایشان یاد کرده
گفت گرچه خود آقای سیدضیاءالدین قلبا مخالف هستند که نامشان برده شود و
من هم مخالف بودم که آقای شریعتمداری در اطراف ایشان مطالبی بگویند ولی
حال که نام ایشان برده شده من هم به آقایان حضار عرض می کنم که آقای
طباطبایی تنها فرد سیاستمدار است که بزرگترین و مهم ترین خدمت را به مملکت
و شاه و مردم مملکت کرده است و هیچگونه نظر جاه طلبی و پاداش را نداشته و
ندارد.
معظم له صرفنظر از اهمیت مقام سلطنت اصولاً شاه را مثل فرزندش
دوست دارد و به شاه عشق می ورزد و هر موقع که اعلیحضرت همایونی را
ملاقات می کند شاهنشاه را مانند یک فرزند در آغوش می کشد و ایشان را از
فرط علاقه می بوسد.
و شاهنشاه هم کمال علاقه و مرحمت را به آقای
سیدضیاءالدین دارند و ایشان را واقعا مانند پدرشان دوست دارند.
آقای
سیدضیاءالدین دوستی و علاقه شدیدی که به شاه دارند موقعی که راجع به
مسایل مملکتی و سیاسی باهم مذاکره و مشورت می کنند هر موقع که اختلاف
سلیقه بین این دو نفر باشد آقای سیدضیاءالدین عصبانی می شود و فریاد می کشد
و درب را محکم می کوبد و
از اتاق به صورت اعتراض
خارج می شود و این بهترین
دلیل علاقه مندی کامل و
حُسن روابط بین شاه و
مملکت و آقای سید
ضیاءالدین است.
رشیدیان اضافه کرد: پس از
شهریور ماه 1320 که کشور
ایران در اشغال بیگانگان
قرار داشت و کشور احتیاج
به یک سیاستمدار لایق و
بی غرض داشت که به نفع
مقام و جیب خود فعالیت
نکرده و هدفش فقط خدمت
به کشور باشد من به
فلسطین رفتم و از جناب ایشان استدعا کردم برای نجات ایران به وطن خودشان
بازگردند و ایشان هم فقط برای رضای خدا قبول و بزرگترین خدمت را کردند و
هرگز نه مقام خواستند و نه پول خواستند و ثابت کردند در این کشور اشخاصی
هستند که بدون توقع و یا قبول پست و مقام حاضرند و می توانند به جامعه خدمت
کنند.
آقای طباطبایی سیاستمدار شایسته و غیر عوام فریب بوده و هستند و
بزرگترین مبارزه را علیه بیگانگان و بیگانه پرستان کرده اند امروز شاهنشاه و
آقای سیدضیاءالدین به شدت مورد علاقه یکدیگر می باشند.
توضیح آنکه شریعتمداری ضمن اینکه شاعر است و اشعار می گوید تا آنجا که سابقه نشان می دهد و
واقعیت هم دارد شخص مادی و حتی قدری کلاش است و هر چند یک روز از رشیدیان با اصرار و
پافشاری کمک های مادی دریافت می کند و در مقابل در وصف ایشان شعر گفته و تعریف می نماید (و
همین رویه را با سناتور فتح اله فرود داشت و قطعا با اشخاص دیگری هم دارد) و حتی از مراجعین منزل
رشیدیان هم تا حد امکان اخاذی می کند و به گرفتن سیگار یا به عنوان بیست کرایه تاکسی از بعضی مطالبه
وجه می نماید (منتها به عنوان مسایل مطالبه نمی کند بلکه به عنوان اینکه اشتباها پول تاکسی همراه خود
نیاورده مطالبه می نماید).
به هر حال آنچه که قطعی است اظهارات شریعتمداری با اطلاع و دستور قبلی
خود رشیدیان بوده و رشیدیان قبلاً بیوگرافی سیدضیاءالدین را به او داده و او هم به دستور رشیدیان
مطالب بالا را بیان کرده است و حتی در پایان جلسه امروز شریعتمداری انتظار می کشید که رشیدیان را در
محل خلوتی دیده و شاید مطالبه وجهی از ایشان بکند.
و به این ترتیب معلوم نیست در امور سیاسی چه
تغییراتی حاصل شده که رشیدیان مصلحت دیده و یا مأموریت یافته که از سیدضیاء که وابسته به
انگلیس ها شناخته شده در اجتماع خود تعریف و تمجید می نماید.
ضمنا در همین جلسه مهندس انصاری بطور خصوصی گفت که سیدضیاءالدین که هفته قبل مصاحبه ای با
مدیر مجله تهران مصور کرده و اظهارات و مطالب وی در مجله تهران مصور درج شده است.
جلسه در ساعت نیم بعدازظهر پایان یافت.
ریاست بخش 321 جهت استحضار
در پرونده اسداله رشیدیان بایگانی شود.
رئیس بخش 322 رشیدی 25 /12
توضیحات سند:
1ـ برادران رشیدیان و بویژه
اسداله تنها هدفی که از جمع
کردن اصناف و گروههای
کارگری و امثالهم به دور خود
داشتند، حفظ سلطنت محمدرضا
پهلوی و کسب نفوذ و ثروت
مادی بوده است.
در این ارتباط
در کتاب دو دهه واپسین
حکومت پهلوی چنین
می خوانیم: نقش کلیدی که گروه
مأموران اطلاعاتی امریکا در
کودتای 28 مرداد ایفا کرده
بودند، یکی از عمده روابط
نزدیک پهلوی و امریکا بود.
نقطه اتصال این روابط، اتحاد
اقتصادی و سیاسی روزولت
رشیدیان بود که در حمایت از
محمدرضا پهلوی عمل می کرد.
برادران رشیدیان به
مقاطعه کاران و دلالان
ثروتمندی مبدل شدند.
که
معاملاتشان جنبه بین المللی پیدا
کرد مؤسسه روابط عمومی
روزولت از منافع شاه در
امریکا دفاع می کرد، برادران
رشیدیان اغلب از دوستشان کیم
روزولت یاد می کردند که در
سفرهای متعددش به ایران در
خانه آن ها اقامت می کرد.
خط
ارتباطی روزولت از طریق
برادران رشیدیان و سپهبد
هاشمی نژاد (فرمانده گارد
شاهنشاهی) به شخص شاه
می رسید...
.
خانه مجلل
رشیدیان در شمال تهران و
بانک اختصاصی آنان نزدیک
میدان فردوسی مراکز همکاری
مداوم روزولت ـ رشیدیان بود.
رک: دو دهه واپسین حکومت
پهلوی، حسین آبادیان، ص
117 و 118.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 248