تاریخ سند: 26 مهر 1352
موضوع: گفتگوی روحانیون در مسجد جامع
متن سند:
از: 4/ﻫ تاریخ:26 /7 /1352
به: 312 شماره: 40227/ﻫ
موضوع: گفتگوی روحانیون در مسجد جامع
ضمن گفتگویی که اخیراً بین روحانیون در مسجد جامع به میان آمد در مورد ترور نخستوزیر و نواب و خمینی مطالبی مطرح گردید و عبدالله1 قرهاوغلانی اظهار داشت من معتقد هستم خدمت نوّاب و یارانش بهتر از خدمت خمینی بود چون نواب اطرافیان زیادی داشت و به هر که فرمان قتل میداد یارانش فوراً او را میکشتند لیکن خمینی دست خالی بود
نظریه شنبه ـ مطالب فوق مورد تائید است
نظریه یکشنبه ـ منظور عبداله قرهاوغلانی از ترور نخستوزیر همان رزمآرا2 نخستوزیر وقت بوده که به دست نوابصفوی3 و توسط خلیل طهماسبی4 در شبستان مسجدشاه5 به قتل رسید و با توجه به نحوه افکار و عقاید وی و مطالب مطروحه احتمال دارد دارای افکار و ایدههای افراطی باشد که مراقبت از وی ادامه داشته نتیجه به موقع اعلام خواهد شد. داهی
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه جمعه ـ نظریه چهارشنبه مورد تائید است.
آقای .... ـ 29 /7
______________________
1. در اصل: عبداله
2. سپهبد حاجیعلى رزمآرا، فرزند محمدخان در سال 1280 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. وى یکى از مشهورترین افسران ارتش بود که پس از به پایان رساندن مدرسه نظام، با درجه ستوان دومى وارد ارتش شد. مدتى در رشت و آذربایجان خدمت کرد، سپس در سرکوب حرکت میرزا کوچکخان مشارکت داشت و پس از گرفتن درجه سروانى براى ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در مدرسه سنسیرو به تحصیل پرداخت. بعد از مراجعت به ایران در هنگ کرمانشاه مشغول به خدمت شد و در 1311 به فرماندهى تیپ مستقل لرستان ارتقای مقام یافت. در 1314 به تهران آمد و در دانشگاه جنگ مشغول به کار شد. در 1317 به درجه سرتیپى رسید و در 1320 ابتدا فرمانده لشکر یک تهران و سپس فرمانده آمادگاه تسلیحاتى ارتش و در 1323 ریاست ستاد کل ارتش را برعهده گرفت. رزمآرا پس از شهریور 1320 و اشغال ایران توسط متفقین، در رقابت و کشمکش با سرلشکر حسن ارفع، «حزب نهضت ملى» را براى جذب افسران علاقهمند به فعالیت سیاسى تشکیل داد که در شهریور 1324 تعدادى از اعضاى آن دستگیر و تبعید شدند و خود او نیز معزول و منتظر خدمت شد. در 1326 دوباره به ریاست ستاد کل ارتش رسید و در 1329 به نخستوزیرى برگزیده شد و در 16 اسفند همان سال به هنگام ورود به مسجد شاه با شلیک سه گلوله از سوى خلیل طهماسبى در 49 سالگى به قتل رسید. رزمآرا را از حامیان منافع شرکت نفت ایران و انگلیس دانستهاند.
رزمآرا در زمینههاى نظامى تألیفاتى داشته است که یکى از مهمترین آنها مجموعه «جغرافیاى نظامى ایران» است.
3. حجتالاسلام سید مجتبى میرلوحى (نواب صفوى)، فرزند سید جواد در سال 1303 ﻫ ش در یک خانوادهی روحانى در خانىآباد تهران متولد شد وی پس از تحصیلات ابتدایى و متوسطه در رشتهی مکانیک، در دبیرستان صنعتی آلمان، به تحصیل پرداخت. در کنار تحصیلات دبیرستانى، علوم دینى را در مسجدى در خانىآباد فرا گرفت. در سال آخر دبیرستان، در 17 آذرماه 1321 در مدرسه، علیه دولت قوام و هجوم اجانب و تهدید بنیادهاى مذهبى سخنرانى کرد. در پی این سخنرانى و تهییج دانشآموزان دیگر مدارس و همراهى عدهاى از مردم ناراضى، تظاهراتى علیه قوام در مقابل مجلس شوراى ملى صورت گرفت و به درگیرى با نیروهاى دولتى و کشته شدن یکى دو نفر از مردم انجامید. وى در شرکت نفت استخدام شد و به تشکیل جلسات شبانه براى کارگران و روشنگرى آنها مبادرت کرد. پس از چندى به آبادان منتقل شد و به دنبال برخورد شدید یکى از متخصصین انگلیسى شرکت نفت با یکى از کارگران، نواب کارگران را به اعتراض و اجراى قصاص دعوت کرد. با دخالت پلیس و نیروهاى نظامى، این جریان سرکوب شد، نواب فرار کرد و شبانه به وسیلهی قایق از آبادن به سوى بصره و سپس نجف اشرف روانه شد. او جهت امرار معاش به ساخت و فروش عطر روى آورد و مدت سه سال نزد برخى از علماى نجف همچون آیتالله العظمی حاج آقا حسین قمى و شیخ محمد تهرانى به فراگیرى علوم دینى پرداخت. هنگام تحصیل در نجف اشرف، با ملاحظه یکى از کتابهاى کسروى که در آن مقدسات دین مورد حمله قرار گرفته بود، حکم ارتداد او را از مراجع آن دیار گرفت و جهت اداى تکلیف روانه وطن شد و گروه فدائیان اسلام را تشکیل داد. از جمله اقدامات این گروه به هلاکت رساندن احمد کسروى، عبدالحسین هژیر وزیر دربار و رزمآرا نخستوزیر بود. وى در تیرماه 1330 در زمان نخستوزیرى مصدق دستگیر شد. با برکناری دولت مصدق، او و یارانش آزاد شدند و نواب با انتشار اعلامیهای حرکت مصدق را در جهت تحکیم مبانى ظلم و برخلاف مصالح عمومى قلمداد کرد. بعد از 28 مرداد 1332 نقشهی تطمیع نواب صفوى توسط شاه، ناکام ماند و چند روز پس از ترور حسین علاء - نخست وزیر - در سال 1334 وى دستگیر شد. نواب صفوى در 27 دیماه 1334 پس از محاکمه در دادگاه نظامى به شهادت رسید.
4. شهید خلیل طهماسبی، فرزند ابراهیم در سال 1302 ﻫ ش در تهران متولد شد. در سالهای 1327 با شهید سیّدمجتبی نوّاب صفوی، رهبر فدائیان اسلام آشنا شد. در سال 1329 سپهبد رزمآرا نخستوزیر وابسته که به دنبال تصویب قرارداد الحاقی واگذاری امتیاز نفت جنوب با انگلیسیها بود را از پای درآورد. وی با حمایت مجلس هفدهم، از زندان آزاد و در جمع فدائیان اسلام به فعّالیت و مبارزه مشغول شد تا اینکه در آذر 1334 به همراه نواب صفوی و سیدمحمد واحدی، بعد از واقعۀ ترور ناموفق حسین علا، نخستوزیر، بازداشت و در سحرگاه 27 /10 /1334 تیرباران شد.
از شهید طهماسبی، یک پسر باقی ماند که در ادامۀ حرکت فدائیان اسلام چندین سال بعد، با یکی از یاران شهید طهماسبی به نام محمّد بخارایی در تاریخ 1 /11 /1343، ساعت 10 صبح، با شلیک چند گلوله، حسنعلی منصور، عامل تصویب لایحۀ ذلّتبار کاپیتولاسیون را در جلو مجلس شورای ملّی کشت. منصور نیز در لحظهای به قتل رسید که قرارداد اعطای امتیاز نفت فلات قارّه را به شرکتهای امریکایی برای تصویب نهایی به مجلس میبرد. بر روی اسلحۀ محمّد بخارایی ـ که همان تپانچۀ شهید نوّاب صفوی بود ـ جملۀ «حکومت اسلامی، ایجاد باید گردد.» حک شده بود.
5. مسجد شاه (تهران): این مسجد زمانی مسجد سلطانی خوانده میشد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مسجد امام خمینی تغییر نام داد. بنای این مسجد مربوط به دوره قاجار (دوره فتحعلی شاه، تاریخ بنا بین سالهای 1222 تا 1240 ق /1186تا 1203ش) است و در مهرماه 1363 با شماره ثبت 1667، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. ساخت این بنا که از دوره فتحعلی شاه شروع شده بود در دوره ناصرالدین شاه به پایان رسید. مسجد شاه در خیابان 15 خرداد، شرق خیابان ناصرخسرو و در بازار تهران قرار دارد.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد اول صفحه 56