صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 24 آبان 1348


متن سند:

شماره: 21337 /20 ه 2 موضوع: ملاقات چند تن از عناصر حزب زحمتکشان با دکتر مظفر بقائی در منزل وی ساعت 30 /18 روز 21 /8 /48 چند تن از عناصر حزب زحمتکشان جهت ملاقات دکتر مظفر بقائی به منزل وی آمدند در این دیدار ابتدا محمدعلی غلامی عنوان نمود این هویدای بی حیا و بی...
خیلی از کارها را خراب کرده از جمله پائین آوردن حقوق کارمندان می باشد ولی مرتبا فریاد می زند که ما حقوق کارمندان را زیاد کردیم و با وضعیت پیش آمده روز به روز هزینه زندگی بالا می رود و خدا می داند که وضع ما چطور خواهد شد، ولی اللّه قدیمی اظهار داشت امروز در روزنامه خواندم که حسن البکر ماه مبارک رمضان را به شاه تبریک گفته بود اینها تا دیروز به یکدیگر فحش می دادند حالا چطور شده که حسن البکر به شاه تبریک می گوید من فکر می کنم که از روز سوم آبان ماه وضع عوض شده مثل این که ارباب حسن البکر دستور داده است که دیگر بس است، محمدعلی غلامی گفت پادشاه اردن واسطه شده است1 که بین ایران و عراق میانجیگری کند دکتر بقائی بیان نمود روابط ایران و عراق مثل روابط ایران و شوروی می باشد، ولی اللّه قدیمی گفت شیخ نشین های جنوبی خیلی نمک نشناس هستند چون ایران به آنها خیلی احترام کرد ولی آنها دوباره فدراسیون خلیج عربی را تشکیل دادند، محمد غلامی بیان داشت آنها ملیت خود را فراموش نمی کنند ایران، بحرین می خواهد.
ابوالفضل احمدی اظهار داشت ایران چنین ادعایی ندارد به مرگ می گیرند تا به تب راضی شوند ایران بحرین را نمی خواهد بلکه می خواهد چیزی را که دارد از دست ندهد ولی اللّه قدیمی گفت شاه دستور داده است که این موضوع رابه رفراندوم گذارند و ملت بحرین هر که را که خواستند انتخاب نماید.
محمد غلامی بیان نمود ملت بحرین اعراب را انتخاب خواهند کرد.
ابوالفضل احمدی گفت پس معلوم است که ایران تمایل زیادی به بحرین ندارد.
محمد غلامی اظهار نمود ایران بحرین را جزو استان چهاردهم می داند و بدبختی ایران از زمانی شروع شد که به اسرائیل کمک کرد و اعراب با ایران بد شدند.
ابوالفضل احمدی گفت ایران مجبور بود که اسرائیل را یاری نماید چون در غیر این صورت با گردن کلفت ها و قوی تر از خود در می افتاد محمد غلامی بیان داشت این طور نیست دکتر بقائی در این وقت عنوان نمود ایران به امام یمن خیلی کمک کرد ابوالفضل احمدی گفت چند روز قبل یک نفر که خودش را چریک معرفی می کرد سوار اتومبیل من شد و می گفت ایران به ملا مصطفی کمک می کند و برای او اسلحه می فرستد و اگر غیر از این عمل می شد وضعیت ایران و عراق غیر از این بود این شخص که جثه بزرگی داشت گفت، من اهل کرمانشاه هستم و در مرز ایران و عراق به خدمت مشغول می باشم و اکنون جهت دریافت حقوق به وزارت جنگ می روم البته ما در مرز چند پاسگاه عراقی ها را گرفتیم و آنها هم پاسگاه هائی را در نواحی مرز که متعلق به ما بود از چنگ ما درآوردند دکتر بقائی گفت این کاملاً درست است.
در این موقع ابوالفضل احمدی سئوال نمود این جریانات مربوط به ایران و عراق تاکنون به نفع کدام کشور بوده است.
دکتر بقائی در پاسخ بیان نمود ما نمی دانیم که چه چیز باعث اختلاف شد و نمی دانیم که این اختلاف به نفع کدام کشور بوده است.
محمد غلامی گفت این اختلاف به ضرر هر دو کشور بود و حساب لشگری را که در مرز مستقر شده بود بکنید که چقدر خرج دارد ابوالفضل احمدی اظهار داشت در حال حاضر ایران عوارضی بابت کشتی ها دریافت می کند، دکتر بقائی گفت درست است ولی بابت این عوارض پول زیادی به دست نمی آید.
ولی اللّه قدیمی اظهار نمود کشور عراق تا چند روز پیش به ایران فحش می داد و برنامه هایش هم خیلی درست نبود یکی از سخنرانی هایش این بود که انقلاب 28 مرداد را سپهبد زاهدی بوجود آورد و باعث از بین رفتن کابینه دکتر مصدق شد.
دکتر بقائی گفت خیلی از اخبار دروغ وجود دارد مثلاً در زمان 30 تیر قرار بود که مردم به مجلس بریزند و ما را بکشند من با سپهبد زاهدی نقشه ای کشیدیم که چطور از خودمان دفاع نمائیم من به دولت نوشتم که اگر گارد مجلس نتواند جلوی مردم را بگیرد من به اعضای حزب زحمتکشان بگویم که در مقابل مردم ایستادگی کنند و بالاخره چند روز به 30 تیر مانده یک نفر از طرف سپهبد زاهدی نزد من آمد و گفت من از جانب سپهبد زاهدی، خدمت رسیدم چون ایشان قصد مسافرت داشتند مرا جهت خداحافظی نزد شما فرستادند بعد معلوم شد دکتر معظمی که آن زمان رئیس مجلس بود به زاهدی پناه داده و روز 30 تیر مردم به بهارستان ریختند ولی داخل مجلس نشدند و دکتر معظمی با چند نفر دیگر خواستند که مرا از مجلس بیرون بیاورند ولی من راضی نشدم چند وقت قبل که من در زاهدان تبعید بودم در روزنامه خواندم که نوشته بودند تنها کسی که در روز 30 تیر در مجلس ماند سپهبد زاهدی شجاع بود.
در این هنگام ولی اللّه قدیمی عنوان نمود من بعثی های عراق را به توده ای های نفتی خودمان تشبیه می کنم.
دکتر بقائی گفت این موضوع کاملاً صحیح است.
محمد غلامی گفت تاکنون وضع این طور خراب نشده بود هویدا واقعا وضع کشور را خراب کرد سطح زندگی بالا رفته است.
ولی اللّه قدیمی بیان نمود چند روز قبل مقداری اسناد خزانه منتشر گردید اگر نخست وزیر عوض شود و فرد دیگری بیاید و نتواند این قرض ها را بدهد چطور می شود.
دکتر بقائی گفت این غیر ممکنست چون یک نوع قرض است مثل این که از خارج قرض کنند و حالا از مردم قرض می گیرند.
ولی اللّه قدیمی گفت تیمور بختیار را سردار ملی معرفی کردند نامبرده سپس در پایان سخنانش افزود ایران حکومت مصر را بهترین حکومت میانه رو در دنیا خوانده است و گویا قرار است بین ایران و مصر صلح برقرار شود.
در ساعت 45 /19 جلسه مزبور خاتمه پذیرفت و افراد به تدریج منزل دکتر بقائی را ترک نمودند.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه اعضای حزب زحمتکشان در منزل دکتر بقائی مورد تأیید می باشد و به احتمال قوی مطالب فوق نیز مطرح گردیده است.
نظریه 20 ه 2: 1ـ نظریه عملیات مورد تأیید می باشد.
2ـ شخص مورد بحث عبداللّه معظمی می باشد که برادرش ولی اللّه معظمی نماینده مجلس شورای ملی باجناق مرحوم سپهبد زاهدی2 است.

توضیحات سند:

1ـ در تاریخ 7 /3 /48 حسین، شاه اردن برای میانجیگری و مذاکره در مورد اختلاف ایران و عراق وارد تهران شد.
2ـ سپهبد فضل اللّه زاهدی رهبر کودتای نظامی علیه دولت قانونی دکتر محمد مصدق در 28 مرداد سال 1332 بود.
وی در سال های ابتدائی جنگ جهانی به صفوف قشون قزاق پیوست و از افسران تیپ همدان بود که برای سرکوبی نهضت جنگل عازم شمال شد.
به فرمان رضاخان کودتای 1299 را به فرجام رساند.
در سال 1302 ریاست قشون فارس را بر عهده داشت.
در این سمت مأمور حل غایله شیخ خزعل شد و سپس به استانداری خوزستان رسید.
زاهدی در سال های 1306 ـ 1305 فرماندهی لشکر شمال و حکومت این خطه را بر عهده داشت و در اردیبهشت 1308 به فرماندهی ژاندارمری کشور رسید.
وی در سال های پس از جنگ دوم جهانی چهره ملی گرا به خود گرفت تا جائی که در کابینه دکتر مصدق به سمت وزارت کشور رسید.
با این حال او با اختیارات و قدرت به دست آمده توانست در 28 مرداد 1332 مجری سیاست آمریکا و انگلیس در کودتای نظامی علیه مصدق شود.
او با پیروزی کودتا در رأس دولت قرار گرفت و در تاریخ 17 فروردین 1334 کنار گذاشته شد.
وی پس از برکناری برای خوشگذرانی و عیاشی به ژنو رفت و مجددا در اردیبهشت 1337 به ایران بازگشت.
او سپس به عنوان نماینده دائمی ایران در دفتر اروپائی سازمان ملل مجددا عازم ژنو شد و تا پایان عمرش (شهریور 1348) عهده دار این سمت بود.

منبع:

کتاب مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 346


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.