تاریخ سند: 29 اردیبهشت 1349
موضوع: ملاقات و مذاکره آقای پیرنیا استاندار با آیتالله میلانی درباره ورود جهانگردان به اماکن مقدسه
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:29 /2 /1349
به: 316 شماره: 10504 /9ﻫ
موضوع: ملاقات و مذاکره آقای پیرنیا استاندار با آیتالله میلانی درباره ورود جهانگردان به اماکن مقدسه
عطف 637 /316 ـ 19 /2 /49
ساعت 9:15 صبح روز 27 /2 /49 آقای پیرنیا استاندار به منزل آیتالله میلانی میرود و تا ساعت 11:15 با میلانی در زمینههای مختلفی گفتگو مینمایند:
1. استاندار به میلانی اظهار مینماید: «راجع به تشرف توریستها به حرم مطهر من قبلاً با شما صحبت کردم، موافقت کردید. چطور شد بعداً در جلسه درس مخالفت خود را اعلام کردید؟» میلانی اظهار مینماید: «شرایطی که من گفته بودم رعایت نشده. اولاً گفته بودم یک نفر روحانی راهنمای اینها باشد و قبل از تشرف، حضرت را به آنها معرفی کند. دوم اینها بهطور ناشناس و بدون تظاهر وارد شوند که جلب توجه مردم نکنند و حوادثی رخ ندهد، چون ممکن است یک نفر عوام ندانسته اهانتی بکند و درست نیست، توهین به اسلام و مملکت است. سوم گفتم اینها فقط با خضوع و احترام زیارت کنند و جنبه تماشا، عکسبرداری [و] فیلمبرداری نداشته باشد، چون اگر این آستانه مقدسه به تماشاخانه مبدل شود عظمتش در هم شکسته میشود و مردم با این ایمان و عقیدهای که از اطراف ایران و جهان میآیند نخواهند آمد و جلال این دستگاه از بین میرود و سازمان جلب سیاحان در رادیو و روزنامههای محلی اعلام کرده که از ساعت 9 تا 12 ورود خارجیان به حرم مطهر آزاد است و اینها فکر نمیکنند فردا یک عدد بیتل و هیپی و افراد ناباب با این قیافههای زننده وارد شوند، چه سر و صدایی به پا خواهد کرد. بهعلاوه، دیگر مردم که این همه نذورات موقوفات را روی عقیده میدهند از آنها سلب عقیده میشود و چون تولیت این مکان مقدس با شاه مملکت است، اگر اینها موهون شود اهانت به شاه هم شده است و این تظاهر جلب سیاحان و تعیین وقت و آزادی مطلق به همه خارجیها دادن درست نیست و تمام علماء مشهد و مردم به من مراجعه کردند و ناراحت بودند و من با این وضع ناچار بودم حرفی بزنم و وقتی به من اطمینان دادند که با آن صورت نیست، من هم ساکت شدم.»
آقای استاندار در جواب میلانی اظهار مینماید: «وقتی من به عرض اعلیحضرت رساندم که خارجیها مشرف شوند، ایشان هم فرمودند تظاهر نشود و سازمان جلب سیاحان اشتباه کرده و مطمئن باشید به همین صورت انجام خواهد شد.»
2. میلانی اظهار مینماید: «شنیدم میخواهند مدرسه پریزاد1 و بالا سر2 را خراب کنند و این دو مدرسه را به حرم ملحق نمایند؟ این کار شرعاً درست نیست، یا اقلاً در زمان شما که محبوبیت دارید این کار نشود تا بعد هم خدا چه خواهد.» آقای استاندار اظهار مینماید: «این کار باید بشود چون به عرض اعلیحضرت رسیده و دستور فرمودند برای رفاه زوار این کار بشود. چون نهصد متر مربع به حرم اضافه میشود.» میلانی اظهار مینماید: «تکلیف طلاب چیست؟» استاندار اظهار مینماید: «برای آنها فکری میکنیم و مدرسه خواهیم ساخت که به آنجا منتقل بشوند و اگر دو مدرسه مزبور خراب میشود با ساختن مدرسه جدید جبران نداشتن جای طلاب میشود.»
3. میلانی اظهار مینماید «خوبست روز ولادت پیغمبر در مملکت تعطیل رسمی اعلام شود، چون مسیحیان روز ولادت حضرت مسیح را اول سال خود قرار دادهاند و چند روز تعطیل رسمی دارند و در کشور جعفری به پیغمبر بیاعتنایی بشود، درست نیست.» استاندار اظهار مینماید «چند روز دیگر به تهران میروم و این مطلب را به عرض اعلیحضرت خواهم رسانید.»
4. میلانی اظهار مینماید: «از شما میخواهم که به عرض برسانید که کسانی که از دانشکده معقول و منقول فارغالتحصیل میشوند بهطور اجبار و الزام حتماً کارهای دینی به آنها داده شود، چه در فرهنگ [و] چه در مؤسسات دیگر تا آنها که در این رشته درس خواندهاند، خدمات دینی داشته باشند.» استاندار اظهار مینماید: «به عرض میرسانم.»
5. میلانی اظهار مینماید: «شنیدهام امتحان طلاب شروع شده و نمیدانم این کار مصلحت است یا نه و خوبست دولت امتحان طلاب را به خود آقایان علما در همه جای مملکت واگذار نمایند تا اختلافی نباشد و سوءتفاهمی پیش نیاید.» استاندار اظهار مینماید «بلی! امتحان طلاب شروع شده، آموزش و پرورش صورت امتحانات را برای من هم فرستاده. بالاخره باید روحانیت سروسامانی بگیرد. یک عده درس نخوانده و بیسواد و بیکار از این لباس سوءاستفاده مینمایند. با این اقدام آنها [را] از این لباس خارج نموده، جلو این قبیل افراد گرفته میشود. آقایان علما این کار را نمیکنند یا احتیاط میکنند یا ترحم مینمایند و این درست نیست. افراد شناخته یا نشناخته در این لباس باشند، باید رفرمی3 به وجود آید.»
سپس آقای استاندار شرح مبسوطی درباره آستانه و کارمندان آستانه صحبت نموده، اظهار مینماید «یک عده در اینجا ریشه گذاشته و هر کار میخواهند میکنند و نمیگذارند وضع آستانه خوب شود و من به عرض اعلیحضرت رساندم. فرمودند باید آستانه تصفیه شود و تا چند روز دیگر مقدمات فراهم شده که انقلاب در آستانه بشود و عده زیادی بروند4 و به جای آنها جوانان تحصیل کرده بیایند تا کار آستانه از هر جهت اداره شود و یک دستگاه آبرومندی بشود.»
در خاتمه میلانی اظهار مینماید: «موضوع بیمارستان مسیحی چه شد؟» استاندار اظهار مینماید «در سفر اخیری که به تهران خواهم رفت از محمدعلی پیرنیا میپرسم که به چه قیمت میشود بیمارستان مزبور را خرید. بعداً نتیجه را به شما اطلاع خواهم داد.» و در ساعت 11:15 ملاقات بین میلانی و پیرنیا خاتمه و پیرنیا از منزل میلانی خارج میشود.
ملاحظات:
توضیح منبع خبر: میلانی نماینده خود شیخ رضا نوغانی را مأمور مینماید که وقت ملاقات بین وی و آقای استاندار تعیین شود. در نتیجه نوغانی با آقای استاندار ملاقات نموده و وقت روز 27 /2 /49 ساعت 9:15 تعیین شده که انجام میگردد.
چون میخواهند بیمارستان مسیحی را در مشهد بفروشند و عدهای از مقدسین و علما به میلانی مراجعه نموده و از وی خواستار شدهاند که ترتیبی بدهد که بیمارستان خریداری و به نام بیمارستان محمدی نامگذاری شده، مخصوص استفاده طلاب و خانواده آنان باشد، میلانی به شیخ رضا نوغانی اظهار مینماید شنیدهام برادر پیرنیا وکیل آنها است که بیمارستان را بفروشد. با آقای پیرنیا که ملاقات مینمایید دراینباره صحبت کنید تا ترتیبی بدهند که به قیمت مناسبتتری بخرم، شاید وسیله تجار تهران بتوانیم این کار را بکنیم. نوغانی در ملاقاتی که با آقای پیرنیا مینماید جریان را به آقای پیرنیا میگوید و آقای پیرنیا اظهار مینماید: «فروش بیمارستان مسیحی مشهد دست برادر من نیست. گویا یکی از بستگان دور من به نام محمدعلی پیرنیا وکیل آنها است و من باید تحقیق کنم و نتیجه را بعداً بگویم.»
نظریه رهبر عملیات: میلانی را میتوان به نحو مقتضی ساکت و با برنامههای در دست اجرا هماهنگ و موافق نمود، مشروط بر اینکه مقامات مربوطه و ذیصلاح هر تصمیمی را که در نظر دارند به مرحله انجام و عمل درآورند، قبلاً ساواک را در جریان امر گذارده تا با اقدامات مقتضی و مؤثری که وسیله ساواک انجام میگردد جلو این قبیل تظاهرات و سروصدا و مخالفتها نیز گرفته شود و جای هیچگونه مخالفت و یا اظهارنظری برای اشخاص از جمله میلانی و غیره باقی نگذارد. اضافه بر اینکه هرگونه تظاهر با آن قیافههای خارجی (هیپی، بیتل و غیره) طبعاً با مخالفت متعصبین مذهبی قرار خواهد گرفت که پیشبینی اتفاقات را نمیتوان نمود ولی در عمل میتوان به نحوی این برنامه را به مرحله اجرا درآورد که اینگونه پیشآمدها بروز ننماید.
نظریه امنیت داخلی: چون متعصبین مذهبی و طلاب و مردم عوام، اتباع خارجی را نجس و ناپاک و بدون طهارت میدانند بهخصوص اگر با قیافههای ژولیده و زننده و لباسهای تنگ و فشرده به صحن و حرم وارد شوند، بالاخره باعث تهییج و تحریک میگردد و از طرفی مشاهده زوار حضرت رضا که با التهاب و ازدحام متوسل شده یا طواف میدهند، مردمانی بیبضاعت و ژندهپوش و فاقد نظافت و وضع آراسته تشکیل میدهند،5 در نظر افراد خارجی باعث سوءتعبیر و یا کاهش ارزش و اعتبار و عظمت دین اسلام میگردد. در صورتی که ترتیبی داده شود:
1. هر فرد خارجی که بخواهد از صحن و اماکن مقدسه بازدید کند (بالاخص صحن و حرم مطهر) از درب مخصوصی که ظاهراً لباس آنان بازدید میگردد، وارد شوند و در چند اتاق با کندن کفش و لباسهای اضافی و اگر امکان داشته باشد، گرفتن دوش و سپردن وسایل دیگر که همراه دارند و محفوظ نگهداشتن در قفسههای مقفل جداگانه، روپوش گشادی به رنگ سفید و یا به رنگ سادۀ دیگری که فقط سر آنان بیرون خواهد بود و سایر قسمتهای بدن (مانند ماکسیژوب) یا لباس بلند تا روی پا پوشیده میشود و حتی دستها در داخل این لباس قرار میگیرد و جملهای از آیات قرآن یا اذن دخول روی آن به فارسی و عربی چاپ شده، به تن کنند و بدواً در داخل صحن و رواقها و تالارهای مختلف تحت نظر و مراقبت چند نفر از طلاب مطلع به زبان خارجی گردش داده شوند و فعلاً تا مدتی از دخول آنان به حرم مطهر خودداری گردد و در ضمن کلیۀ احترامات و تعظیم در مقابل دربهای ورودی به صحن را به آنان یاد دهند که با نهایت ادب در گردش باشند. البته پس از چند سال چشم و فکر زوار متعصب به این مناظر عادت خواهد کرد و میتوان در آن موقع جهت وارد شدن به حرم هم اقدام کرد.
پرونده شیخ رضا نوغانی
توضیحات سند:
1. مدرسه پریزاد: از مدارس تاریخی مشهد که در زاویه جنوب غربی حرم مطهر در مقابل مدرسه دو درب واقع و به اهتمام پریزاد خانم، کنیز گوهرشاد ساخته و در عهد شاه سلیمان صفوی در سال 1091 ق به امر نجفقلیخان بیگلربیگی قندهار تعمیر و مرمت شده است. مدرسه دارای دیوار و بنای دو طبقه بوده است. از تزیینات بنا آجرکاری سردر ایوانها، نقوش اسلیمی کاشیکاری سر در غرفههای طبقه پایین را میتوان نام برد. این مدرسه در سال 1354 در جریان تخریب بازار و توسعه حرم تخریب و بعد از انقلاب تجدید بنا شد.
2. مدرسه بالاسر: این مدرسه در بازار بزرگ در مغرب دارالسیاده و بالاسر مدفن حضرت رضا علیهالسلام واقع شده و از ابنیه نفیس تاریخی و دارای گچبریهای بدیع است. ظاهراً در عهد شاه سلیمان صفوی به دستور میرزا محمد وزیر خراسانی ترمیم اساسی یافته و بانی آن چند تن از شاهزادگان ازبک اخلاف امیر تیمور بوده است. این مدرسه در تخریب و توسعه حرم مطهر تخریب و پس از انقلاب به صورت یکی از رواقهای حرم مطهر بنام «دارالتولیه» جهت برگزاری مجالس سخنرانی درآمده است.
3. در اصل: روفورمی.
4. در اصل: بودند.
5. آوردن این تعابیر در رابطه با زوار حضرت امام رضا(ع) حاکی از عدم معرفت و بیادبی مأمور ساواک است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 291