تاریخ سند: 30 مهر 1354
متن سند:
محترما به استحضار می رساند : الف ـ مشخصات متهم : مهدی فرزند محمدعلی شهرت شاه آبادی شماره شناسنامه 53501 صادره از بخش 2 تهران متولد سال 1309 در تهران دارای عیال و 6 اولاد مسلمان (شیعه اثنی عشری) تبعه دولت شاهنشاهی ایران میزان تحصیلات فقهی در سطح خارج شغل امام جماعت مسجد رستم آباد پایین ساکن تهران خیابان فرح آباد ژاله خیابان مهام کوچه صادقی پلاک 15 ب ـ سابقه : 1ـ یادشده به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در سال 52 بازداشت و پس از 4 ماه حبس جنحه ای از تاریخ 4 /4 /52 محکوم و سپس از زندان مرخص شده است.2ـ در سال 29 /11 /53 به اتهام ایراد سخنان تحریک آمیز از طرف یک روحانی دیگر و این که یادشده به جای (عباسعلی روحانی) خود را معرفی نموده دستگیر و برابر قرار تامین مورخه 29 /11 /53 بازداشت و با تبدیل قرار تامین مورخ 27 /12 /53 از زندان مرخص و پس از ارسال پرونده قرار منع پیگرد صادر و به قطعیت رسیده است ب ـ موضوع اتهام : اقدام علیه امنیت کشور پ ـ گردش کار : محمدعلی فقیه دزفولی که به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر گردیده در اعترافات خود اظهار داشته او چند بار به جای برادرش نصراللّه شاه آبادی که واعظ هیئت مکتب المهدی بود به آنجا آمد و من با او آشنا شدم از حرفهایی که بعضی اوقات می زد معلوم بود که از گوشه و کناری خبر می گیرد مثلاً یک بار طریقه فرار رضا رضایی را از دست مأمورین می گفت این موضوع گذشت تا این که در اردیبهشت 52 که مهدی تقوایی را برای بنایی به خانه اش برده بود یک جلد دفاعیات نشان مهدی داده بود و ما حدس زدیم که او رابطه با گروه دارد صبح جمعه ای که من متواری شدم پیش او رفته و گفتم که ارتباط من با گروه قطع شده و او باید وصل کند که قبول کرد ولی در همان هفته دستگیر شد و من دیگر او را ندیدم یک بار در زمان متواری شدنم او را در اول خیابان فرح آباد دیدم و گفت که من به مسئولم گفتم جواب داد که فعلاً ولش کن تا بعدا.
بر این مبنا مشارالیه احضار و خود را در تاریخ 8 /6 /54 معرفی و برابر قرار تأمین مورخ 9 /6 /54 صادره از شعبه 12 بازپرسی دادستان ارتش بازداشت و به قرار صادره اعتراضی ننموده و در بازرسی از منزلش مدارکی بدست نیامده است ت ـ خلاصه اظهارات متهم : یادشده در بازجوییهای معموله ضمن بیان عدم عضویت و فعالیت در احزاب و دستجات مخرب اظهار می نماید که هیچ گونه وابستگی به سازمانی که فعالیت ضدامنیتی داشته باشد ندارم و به مناسبت انزوا از محیط اجتماعی در اثر کسالت ممتد با هیچ کس مأنوس نیستم و عملاً فراموشی دارم و درباره شخصی به نام3 محمدعلی فقیه دزفولی اضافه می کند در زندان قصر با جلیل فقیه دزفولی بودم فهمیدم که در جلسه ای او و برادرش را می شناسم و به خاطر برادرم یک شب به منزلی که هیئت بود رفتم و اگر به من مراجعه کرده باشد به یاد ندارم و هرگز قول مساعد نداده ام و ممکن است روی ناراحتی روحیم ایشان احساس قول مساعد کرده باشد و من با کسی خصومتی ندارم و اما درباره موضوع ماشین پلی کپی، مجتبی منیری جاوید را در خانواده ای که جلسه داشتند می رفتم و شناختم روزی به درب منزلم آمد و یک بسته که ماشین پلی کپی بود به من به صورت امانت داد و عصر آن روز برادرش آمد و گرفت من فقط امانت دار بودم و فقط جنبه اسلامی قضیه بود که گرفتن امانت ایرادی ندارد گرفتم و هیچ گونه تماس دیگری مبنی بر فعالیت یا دانستن این که دزدی کرده باشد ندارم نظریه : یادشده فردی است مریض الاحوال و مبتلا به فراموشی و عملاً از جامعه روحانیت به کنار است و احتمالاً به خاطر خودنمایی با فقیه دزفولی مطلبی گفته است و قرائن و شواهد نشان می دهد که یادشده با وضعی که دارد (شش اولاد) و زندگی مادی فقیرانه نمی تواند با این گروه در تماس باشد علیهذا با عنایت به این که کنترل یادشده ساده می باشد و هرگاه احضار شده سریعا خود را معرفی نموده در صورت تصویب با اخذ تعهد و تبدیل قرار مرخص و پرونده اش مدتی مفتوح و از اعمال وی مراقبت شود چنانچه مورد خلافی دیده شد مجددا بازداشت گردد عقاب برابر نظریه اقدام شود