مهدی جان پس از سلام و احوالپرسیهای معرفیامیدوارم تنت سالم و کیفیت کوک باشد!
متن سند:
فرانکفورت ۱۸ ماه مه ۱۹۶۹ ۲۸ اسفند ۴۷ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۸
مهدی جان پس از سلام و احوالپرسیهای معرفیامیدوارم تنت سالم و کیفیت کوک باشد!
مدتهاست از تو بیخبرم و نمیدانم چه میکنی. دو ماه قبل برایت نامهای فرستادم و خیال میکردم در این فاصله از تو خبری خواهد رسید. اما هر چه بر در ارباب هیروت نشستم، خواجه از در نیامد و بدین جهت بود که امروز قلم بیجانم را که خستگی بدنم جانزاده است، بدست گرفتم تا چند کلمهای برایت سر قلم بروم بامید این که خبری از تو بیابم!
نمیدانم جریان کار محلی شما به کسی رسیده است؟ باز هم نمیدانم کهاما این نامه از طریق این آدرس بدستت میرسد یا نه؟ و بسیاری نمیدانمهای دیگر...
بهر حال دلم را خوش کردم به این که شاید این بار از تو جوابی دریافت کنم!
وگرنه اینقدرها هم بیادب نیستم که ترا مجبور به جوابی دهی سازم! اوضاع و احوال بنظر من بسیار خوب است و تنها کمبود کار فکری بعضی از رفقاست که باید یواش یواش روبراه شود. حتما شماره سوم روزنامه «توده» ارکان مجنون الزمانهای سیاسی را دیده ای!
بنظر من انتشار عقاید این حضرات نه این که بد نیست، بلکه به شناخت مجموعه جنبش از گرایشهای ضد مارکسیستی موجود کمک میکند. منتهی بتید در محیط کار این سکه را به اطرافیان توضیح داد که این روزنامه آن روزنامه توده تست و متعلق به یک جمع اپورتونیست است و یعنی در واقع باید بین خود و این جریانات «خط ناصل» کشیده آنها را در کار خود راحت گذارد تا اطرافیان به روشنی پی ببرند که صاحب سخن کیست. و اما البعد. کارها در جریان است و همان طور که حضور خدمتت عرض کردم در جمع و تفریقهای نوین نباید عجله کرد. بلکه باید به دقت عمل کرد و ناظر سیر رشد عقاید رفقا بود و از این پروسه یک شناخت دقیقتر برای وحدت بدست آورد وگرنهامکان میرود که با ماست مالیزاسیون مسئله وحدت کردی سازمان انقلابی تکرار شود.
و این خیانت است!
تا فردا پس فردا تعدادی مطالب چاپ شده را برایتان بنویسم سعی کنید در اسرع وقت به مطالب آن جواب دهید. در ضمن از تو تمنا دارم که هر چه زودتر به آدرسی که در این مینویسم، مرا مطمئن کن که به چه آدرسی برایت نامه بفرستم. چون طبق.......... رفقا تا تشکیل جلسهای رفیق دیگری بنام مهران مأمور مکاتبه با محل شما شده است و از اینرو لازم است که آدرس دقیق شما را در اختیار او بگذارم. راستش را بخواهی داداش مهدی حالم سخت خراب است و درد سر، پای بدنم را گرفته، بطوری که نمیدانم چه مینویسم. از این بابت.... میخواهم و سر و ته نامه را به همین جا... میگیرم و منتظر جواب از طرف تو میمانم. رویت را از دوری بوسم و دستت را به گرمی تمام میفشارم و برایت روزبهی و پایمردی در نبرد آلی آرزو میکنم. سلام مرا بهر که خواستی برسان.
آدرس جدید من: POSTLAGERKARTE
NR. 2C.T 492 6- FRANKFART. M - 1
منبع:
کتاب
چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 302