متن سند:
مشخصات
نام : پرویز
شهرت : نیکخواه
فرزند : حسن
متولد : 1318 تهران
شماره شناسنامه 302 ـ صادره از تهران بخش 13 [6]
مذهب ـ مسلمان (شیعه)
شغل فعلی ـ دبیر دانشکده
صنعتی در رشته فیزیک ـ
مجرد
بستگان
پدر : حسن ـ شهرت :
نیکخواه ـ فرزند : (نمی داند)
ـ شغل : بازنشسته (قبلاً
حسابدار تجارتخانه
لاجوردی در تهران بوده
است) ـ ساکن تهران ـ
خیابان ژاله ـ خیابان
حریرچیان ـ کاشی 20.
مادر : بتول ـ شهرت :
نیکخواه ـ فرزند (نمی داند) ـ
شغل خانه دار ـ ساکن منزل
پدر
برادر : علی ـ شهرت نیکخواه ـ فرزند حسن ـ شغل : نماینده بانک صادرات و
معادن (در بانک مرکزی) ساکن تهران طرفهای...
.
(نمی داند)
برادر : عباس ـ نیکخواه ـ فرزند حسن ـ شغل: کارمند شرکت ملی نفت در آبادان
ـ ساکن آبادان
برادر : ایرج ـ نیکخواه ـ فرزند حسن ـ شغل تحصیل در انگلستان در رشته
مهندس ساختمان
خواهر : پروانه ـ نیکخواه ـ فرزند حسن ـ همسر آقای مهندس سیف ـ شغل :
خانه دار
عمو : رضا ـ شهرت : لاجوردی ـ فرزند (نمی داند) ـ نابرداری با پدر است.
شغل
بیکار (پیرمرد است) ـ ساکن تهران ـ (نمی داند)
عمو : نام نمی داند چون فوت نمود ـ شهرت : نیکخواه ـ قبل از فوت کارمند
وزارت دارایی بود.
44 /2 /2 [2 /2 /44]
دایی : رضاـ شهرت : بصری ـ فرزند (نمی داند) ـ شغل : کارمند شرکت...
.
ـ ساکن
تهران ـ خیابان شهناز (...
نمی داند)
عمه : [ناخوانا] شهرت :
(نمی داند) ـ همسر آقای ظفر
ـ شغل خانه دار ـ ساکن
تهران ـ (نمی داند)
خاله : مرضیه ـ شهرت :
مهاجری ـ شغل : خانه دار ـ
همسر آقای مهاجری ـ
ساکن تهران (نمی داند)
برادرزاده : نادر ـ جمشید ـ
خسرو ـ فرهاد همگی
کودک هستند
خواهرزاده : چند تا کودک
عموزاده : احمد فرزند رضا
شهرت : لاجوردی ـ شغل :
(در بابل در یکی از
بنگاههای ملی کارمند)
عموزاده : ـ احمد ـ فرزند (نمی داند) شهرت : نیکخواه ـ شغل : کارمند سازمان
آبیاری در اصفهان ـ ساکن تهران (آدرس نمی داند) شهرآرا خیابان...
.
عموزاده: محمد ـ فرزند : مظفر ـ شهرت : ظفر ـ شغل کارمند وزارت دارایی در
تهران (آدرس خیابان شمیران نزدیکی هتل هیلتون می نشینند)
عموزاده : مهدی فرزند مظفر ـ شهرت : ظفر ـ شغل : کارمند یکی از ادارات دولتی
ـ محل سکونت تهران
عموزاده : محمد ـ فرزند : حسین ـ شهرت : لاجوردی ـ شغل: مغازه معاملات
ملکی در خیابان ایرانشهر دارد.
عموزاده : محمد ـ فرزند : حسین ـ شهرت : لاجوردی ـ شغل : محصل ساکن
تهران
خاله زاده : باقر ـ شهرت : مهاجری ـ فرزند : مهاجری ـ شغل : مغازه پارچه
فروشی در بازار
خاله زاده : نامش را یادم نیست ـ شهرت : مهاجری ـ فرزند : مهاجری ـ شغل :
محصل در آمریکا
شوهر خواهر : نام غلامعلی ـ
شهرت : سیف ـ شغل :
مهندس ساختمان در تهران ـ
ساکن خیابان شمیران ـ
کوچه بهروز دست چپ
درب سوم ــ 4 /2 /2 پرویز
نیکخواه
محلهای سکونت
1ـ از سال 1318 الی 1328
ساکن تهران خیابان شاپور
(پلاک نمی داند)
2ـ از سال 1328 الی 1332
ساکن تهران خیابان شهباز
حدود خیابان امین حضور
(پلاک نمی داند)
3ـ از سال 1332 الی 1336
ساکن تهران خیابان بهار ـ کوچه مهتاب ـ پلاک خاطرم نیست.
4ـ از سال 1336 تا کنون ساکن تهران خیابان ژاله خیابان حریرچیان ـ کاشی
شماره 20
مشاغل
1ـ از 1325 الی 1342 تحصیل
2ـ از 1342 الی اکنون دبیر دانشکده صنعتی
مدارس تحصیلی
1ـ از 1325 الی 1328 دبستان ایران تهران واقع در خیابان شاپور
2ـ از 1328 الی 1330 دبستان روزبه تهران ـ نزدیک نیروی هوایی (نزدیک
کارخانه برق)
3ـ از 1328 الی 1330 دبیرستان 15 بهمن در تهران ژاله
4ـ از 1330 الی 1336 دبیرستان ادیب ـ تهران خیابان لاله زار ـ اخذ ششم
متوسطه در رشته ریاضی
5ـ از 1336 الی 1342 تحصیل در انگلستان در رشته فیزیک ـ گواهی نامه
لیسانس در رشته فیزیک
خدمات نظامی
خدمت سربازی انجام نداده
است 44 /2 /2 [2 /2 /44]
میزان دارایی اعم از منقول و
غیرمنقول
در منزل پدر زندگی می کنم و
از خود جز حقوق ماهیانه
چیزی ندارم (حقوق ماهیانه
17500 ریال) حساب
بانکی هم ندارد
میزان بدهی
ندارد
سوابق قضایی و انتظامی
تاکنون به هیچ یک از مراجع
قضایی و انتظامی احضار
نشده است
مسافرتهای داخلی
آبادان چندین مرتبه در عیدها برای گردش رفته ام ـ بندر پهلوی برای استفاده از
دریا
مسافرتهای خارجی
انگلستان ـ فرانسه ـ آلمان ـ اطریش ـ سوئیس و شهرهایی که در مسیر این
کشورها هستند انگلستان برای تحصیل به شرح فوق و فرانسه ـ آلمان ـ اطریش
و سوئیس را یا در تعطیلات تابستان هنگامی که در انگلستان تحصیل می کردم یا
در تعطیلات ژانویه.
پرویز نیکخواه 44 /2 /2 [2 /2 /44]
همدوره های تحصیلی
1ـ آقای جمشید عتیقی ـ کارمند شرکت ملی نفت ایران ـ در تهران ـ همدوره در
انگلستان
2ـ آقای احمد منصوری ـ شغل فعلی بیکار ـ (در انگلستان در دانشگاه منچستر
همدوره بوده ایم)
3ـ آقای مرتضی ـ نورکامی ـ
شغل محصل (در دبیرستان
ادیب همدوره بوده ایم)
4ـ آقای حمید نیکوکاری
شغل دکتر دندان پزشک در
مشهد (در دبیرستان ادیب و
15 بهمن همدوره بوده ایم)
معاشرین و دوستان صمیمی
1ـ شاهزاده دولت شاهی
شغل بیکار در انگلستان با
این شخص آشنا شدم ـ
ساکن فعلی تهران خیابان
هتل پالاس پشت مدرسه
البرز (کاشی را به یاد ندارم)
3ـ فیروز شیروانلو ـ شغل
کارمند مؤسسه فرانکلین ـ
ساکن تهران ـ در دانشگاه پلاسی دوست شده ام
4ـ ضمنا چهار نفر فوق الذکر...
.
با هم دوست هستیم
زبانهایی که می داند
انگلیسی ـ و کمی آلمانی (انگلیسی را خوب می دانم و آلمانی را مقدار کمی در
دانشکده یاد گرفته ام)
عضویت در انجمنهای مذهب ـ خیریه و نظایر آن
در اینگونه انجمنها عضویت ندارم.
عضویت در دستجات سیاسی و احزاب مختلف
در احزاب سیاسی هیچ کدام از آنها عضویت ندارم 44 /2 /2 [2 /2 /44]
خدمات اطلاعاتی
هیچ وقت در هیچ کدام از سازمانهای اطلاعاتی کار و عضویت نداشته ام
سوابق و میزان آشنایی با مهندس احمد منصوری
من در سالهای 1959 به بعد که در انگلستان تحصیل می کردم در منچستر با این
شخص که در همان دانشگاه در رشته مهندسی برق تحصیل می کرد آشنا شدم و تا
اینکه به ایران آمدیم و ایشان
در کارخانه ارج ابتدا
استخدام شد و بعدا در یک
شرکت مقاطعه کاری که
مربوط به سنتو می شد
(شرکت...
ویژن
اسوسیشین) در رشته برق
استخدام شد و در این مدت
ما با هم دوست بودیم و این
اواخر 3 یا 4 هفته امنیت که
بیکار شده اند و این طور که
خودش تعریف کرد از
سفارت آمریکا ورقه امنیت
او را لغو کرده اند و در تلاش
بود که مجددا ورقه امنیتی از
سفارت آمریکا دریافت
دارد.
اطلاعاتی که پیرامون سوابق سیاسی مهندس منصوری می داند
محل تجمع دانشجویانی که در انگلستان تحصیل کرده اند در تهران پلاسی (کافه
اسپرسو واقع در خیابان شاهرضا قسمتی از هتل پلاسی است) می باشد اغلب این
دانشجویان در این محل جمع می شوند و در مورد شغل و کار خود و اوضاع روز
دنیا و مملکت صحبت می کنند این شخص ممکن است در این محل صحبتی در
مورد سیاست روز کرده باشد ولی من نه در انگلستان و نه در ایران به طور
خصوصی خبری در مورد سیاست مملکت و اوضاع روز از ایشان نشنیده ام و
بیشتر مسایلی که در اینجا مطرح می شود بیشتر در مورد کمک به یکدیگر است
زیرا دانشجویانی که از خارج می آیند دیر شغل می گیرند این است که این گونه
دانشجویان اغلب دور هم جمع می شوند تا بتوانند در مورد کاریابی و مشاغل
دلخواه خود به همدیگر کمک کنند ــ 44 /2 /2 پرویز نیکخواه
علت ملاقات روز 2 /2 /44 با مهندس منصوری
محل کار من نزدیک منزل منصوری است و گاه و بیگاه که از سرکارم می آیم در
سر راه سری به منصوری
می زنم و چون می دانستم که
بیکار است تا امروز که من
منزل او آمدم از این جهت
بود که دو کتاب ریاضی است
که مربوط به ریاضیات عالی
است برای ترجمه پهلوی او
آورده بودم و این کتابها
متعلق به آقای زهادت دبیر
ریاضیات می باشد که آمده
بود پهلوی من که این کتابها
را برای او ترجمه کنم و قصد
داشت که از ترجمه...
کتابها
نیز بنویسد من چون وقت
این کار را نداشتم این بود که
گفتم من شخصی را سراغ
دارم که در انگلستان تحصیل می کرد و فعلاً چون بیکار است وقت این کار را دارد
این بود که همان موقع که کتابها را آوردم منزل مهندس منصوری که به او بدهم
شما در اینجا بودید و من را به اینجا آوردید و من فقط آمده بودم که این کتابها را
بدهم و من با زهادت قرار گذاشته بودم که شماره تلفن زهادت را به آقای
منصوری بدهم که در مورد ترجمه کتابها با هم صحبت کنند شماره تلفن زهادت
757416 و نه زهادت منصوری را می شناسد و نه منصوری زهادت را و علت
دیگری هم نداشته است ــ 44 /2 /2 [2 /2 /44 ]پرویز نیکخواه
سوابق فعالیتهای سیاسی
من هنگامی که در انگلستان تحصیل می کردم همراه سایر دانشجویان دارای
فعالیت شبه فعال در سازمان دانشجویان وابسته به فدراسیون انجمنهای
دانشجویان ایرانی در بریتانیا بودم.
در منچستر من رئیس این انجمن بودم (در
واقع من منشی عمومی انجمن بودم و بیشتر مسئولیتها در این انجمنها به عهده
منشی عمومی است.
از این نظر من تقریبا رئیس بوده ام) و انجمن در فدراسیون
وابسته به کنفدراسیون دانشجویان ایرانی تمام دنیا در آمریکا عضو بود (آن موقع
که من در انگلستان بودم در
آمریکا بود و فعلاً به گمانم در
آلمان است) نیز عضو بودم و
در کنفدراسیون وضع
عمومی دانشجویان ایرانی
که در سراسر دنیا پراکنده
بودند تجزیه و تحلیل می شد
فعالیتهایی که من در آنجا از
نظر سیاسی انجام داده ام
بعضی در مورد امور
دانشجویی و برخی در مورد
کنفرانسها و بحث و
تظاهرات به نفع احقاق حق
بعضی از دانشجویان ـ علیه
بستن دانشگاه تهران ـ
انتخابات و مسایل روز آن
موقع ایران این فدراسیون توسط هیئت مدیره آن هدایت می شد و هدایت مدیره
آن بستگی به جایی نداشت و کاملاً به طور مستقل فعالیت می کرد هیئت مدیره
متفاوت بود و در زمانی که من در انگلستان بودم غیر از من دکتر حسن رسولی ـ
محمد طاهری بود از لندن ـ آقای بدیعی از لیدز و چند نفر دیگر که از شهرهای
مختلف شرکت می کردند البته اسامی و مشروح این جریانات در اروپا چاپ شده
و در اختیار سازمان امنیت نیز هست من به طور کلی در همه تظاهراتی که بر علیه
مسائل روز ایران ترتیب داده می شد شرکت می کردم مثل تظاهرات علیه بسته
شدن دانشگاه تظاهرات علیه تمدید پاسپورت دانشجویان ـ تظاهرات علیه
کشتار دانشجویان دانشگاه در جلو سفارت ایران و داخل آن در انگلستان و
هنگامی که آقای محسن رئیس تازه سفیرکبیر جدید ایران در انگلستان شده بود
و هنگام ورودش تظاهراتی ترتیب دادیم برای تمدید پاسپورت دانشجویان مقیم
آمریکا و مقارن با تظاهراتی که ما در انگلستان ترتیب می دادیم در همه جای
اروپا دانشجویان این عمل را انجام می دادند.
در لوزان و سوئیس از طرف فدراسیون انجمنهای دانشجویی در بریتانیا نماینده
بودم در این موقعیت نیز
مسایل دانشجویی مطرح و
ترتیب تظاهرات و نظایر آن
داده شد و در جلسات 5
روزه این کنگره شرکت
میکردم در این جلسات 5
روزه مسایل فرهنگی ـ
اجتماعی ـ سیاسی و.
.
دانشجویی مطرح می شد یک
بار هم در سازمان امنیت پس
از بازگشت من از انگلستان
این مطالب را پرسیدند و حتی
اظهار داشتند که شما با
چهارنفر انگلیسی در آنجا
فعالیت سیاسی داشته اید من
چون حقیقت نداشت اظهار
داشتم که خلاف شنیده اید من با دانشجویان ایرانی وابسته به فدراسیون...
فعالیت
می کنم و فقط و اصولاً با فرد انگلیسی سر و کار نداشته ام مستقل فکر می کنم و در
فدراسیون مستقل تصمیم می گیرم البته در زمینه های سیاست روز مملکت
اعلامیه هایی نیز منتشر می کردیم از جمله در مورد بسته شدن دانشگاه تهران ـ در
مورد عدم تمدید پاسپورت دانشجویان و امثالهم.
خط مشی فدراسیون
ترقی دادن روح دوستی و همبستگی میان دانشجویان ایرانی در انگلستان و توسعه
فرهنگ ایران ـ آشنا داشتن دانشجویان ایرانی با زبان و فرهنگ ایرانی می باشد.
وابستگی فدراسیون انجمنهای دانشجویی
این فدراسیون سازمانی است رفورمیست و اصولاً بستگی به هیچ یک از جناح ندارد و مستقلاً با روح
آزادی خواهی مشغول فعالیت می باشد و نمی شود گفت که به کدام جبهه گرایش دارد.
مدارک موجود در کاوش بدنی
1ـ هشت صفحه نشریه با متن وضعیت عمومی جامعه ایران
این نشریه را من تهیه کرده ام و شخصا در منزلم ماشین نموده ام در این نشریه مجموعه ای از وضعیت موجود
ایران اظهار شد.
در درجه اول برای خود و در درجه دوم برای در اختیار گذاردن اشخاصی که تمایل به
شنیدن و خواندن اوضاع مملکت خود دارند تهیه کرده ام این نشریه سراسر ایده کمونیستی است ولی من
شخصا کمونیست نیستم یعنی من در عین حالی که متمایل به ایده های کمونیستی هستم با آن الهام و
گرایش این نشریه را نوشته ام دو سه نسخه از این نشریه من ماشین کرده ام و میل ندارم که اظهار نمایم بقیه
نسخه های آن را به چه کسی داده ام
2ـ تلگراف مربوط به شرکت یوشیج
من یکی از اعضاء هیئت مدیره این شرکت هستم و این تلگراف را پستچی که آورده همان طور پهلوی من
ماند و یادم نیست که چه موقع به من داده است.
3ـ سه برگ نامه به تاریخ 22 آوریل 1965 به عنوان رفیق عزیز
این نامه نظریات من است و برای شخصی که نسبت خصوصی با او ندارم و فقط رفاقت معنوی دارم برای او
نوشته و ما با هم تبادل نظر می کنیم.
آدرس او دانشگاه منچستر A.
F.
SS Afro Asian Stud Ass - ـ افرو
گی شن ـ استیوونت ـ سوسیالتی این نامه به آن انجمن برود منشی آن انجمن این نامه را به کسی که
می شناسد می دهد.
منبع:
کتاب
پرویز نیکخواه به روایت اسناد ساواک صفحه 102