بازجوئی از: آقای محمد مهدی ابراهیم عراقی
تاریخ سند: 13 اسفند 1343
بازجوئی از: آقای محمد مهدی ابراهیم عراقی
متن سند:
س ـ سمت خودتان را در هیئت های موتلفه اسلامی مشروحا بیان کنید ج ـ مستمع آزاد بودم و هر وقت وقت می کردم به آنجا می رفتم و بطورکلّی آنچیزی که من اطلاع دارم این جلسه یا این هیئت مانند اکثریت هیئت های دیگر که در تهران می باشند بود ولی چون کارگردان و سخن گوئی و مسئولی نداشت بهم خورد مهدی عراقی س ـ در زمینه مسئول مالی توضیحاتی بیان بفرمائید ج ـ مسئول مالی آقای حاج آقای مهدی شفیق بوده و پول در اختیار ایشان بود که می گرفتند و من از نحوه خرج آن سئوالی نکردم تا این اندازه که اطلاع دارم میدانم که مقداریش صرف قند و چای و مزد گوینده می شد شخصی بنام سید علی که شغلش مداحی بود پرداخت میشد و بجز آن شخص کسی دیگر مسئول مالی نبود مهدی عراقی س ـ مسئول امور تبلیغات و ارتباط را بیان کنید ج ـ آقای عسگری تفسیر قرآن می کردند یکی و دو جلسه هم یک نوشته از آقای مطهری آورده بود و آنجا خواندند و حاج احمد آقا شهاب قاری قرآن بودند و غلط گیری قرآن می کرد مهدی عراقی س ـ مسئول امور اجرائیات را بیان بفرمائید ج ـ هیچ نوع اطلاعی ندارم مهدی عراقی س ـ اعضای جلسه را بفرمائید کی ها بودند ج ـ من خودم ـ شفیق ـ عسگری ـ شهاب ـ هاشم امانی صادق امانی (فقط دو سه جلسه شرکت) در اوایل شخصی بنام حاج محمود ـ آقا سیدمحسن امیرحسینی و اشخاص متفرقه نیز می آمدند مهدی عراقی س ـ آنچه در جلسات مورد مذاکره قرار می گرفت بیان بفرمائید ج ـ قرائت قرآن و تفسیر بعضی آیات از جمله در مورد تولد حضرت عیسی و داستان حضرت موسی و آیه قد افلح المومنون مهدی عراقی س ـ درباره کمیته اجرائیه1 خواستم بیشتر توضیح بفرمائید ج ـ بروح پاک پیغمبر اعظم اسلام حضرت محمد ابن عبداله قسم میخورم که هیئت اجرائیه ای وجود خارجی در هیئت موتلفه نداشته که من عضو کوچک یا بزرگ یا رئیس آن کمیته باشم مهدی عراقی س ـ جواب سئوالات خودتان را امضاء کنید ج ـ بله مهدی عراقی س ـ توضیحات دیگری دارید بیان بفرمائید ج ـ سابقا جزو فدائیان اسلام بودم و چون در جلسه قبل فراموش کردم بازداشتی که در زمان حکومت مصدق شده بودم بعرض بازپرس محترم برسانم امروز بعرض می رسانم یعنی بازداشتی من بصورت تحصن بود که شش ماه و 18 روز طول کشید مهدی عراقی توضیحات دیگر من درباره هیئت موتلفه اسلامی این است که کلاً هدف این بود که کلیه جمعیّت های دینی و هیئت هائی که وجود دارند بتوانیم بهم مرتبط کنیم تا بصورت مثلاً واحد انجام بگیرد و نظر اصولی این بود که مثل فرهنگ که سعی می کند معلومات در تمام مدارس یکسان عمل شود و شاگردان یک جور تربیت شوند در تمام جماعت های دینی مطلع تعلیمات دینی نیز یکسان درآید مثلاً اگر بنا بود درباره تقلید بحث شود تمام جماعت ها همان را صحبت بکنند بطوری معلومات دینی اشخاص یکسان پیشرفت کند و چون رهبر خوبی نداشتیم که این هدف را بمقصود برساند و چون هر کدام ما نیز گرفتاری داشتیم لذا بهم خورد مهدی عراقیتوضیحات سند:
1ـ شهید عراقی در خاطرات خود، میگوید: ...این تشکیلات (جمعیت های مؤتلفه) عجالتا با این چهار قسمت بوجود آمد؛ گروهی به نام گروه اجرائیات، گروهی به نام گروه بررسی مسائل سیاسی، گروهی به نام مسائل ایدئولوژی و گروهی به نام مسائل اقتصادی ناگفته ها ص 167