اعلام دستگیری عاملین قتل آیتالله شمسآبادی
متن سند:
اعلام دستگیری عاملین قتل آیتالله شمسآبادی
پس از گذشت حدود ۲۰ روز از وقوع قتل مرحوم شمسآبادی ۲۲ نفر از اهالی قهدریجان که از همکاران مهدی هاشمی بودند، توسط ژاندارمری در تاریخ 8 /2 /55 به اتهام قتل دستگیر و روانه زندان میشوند و در همین زمان مهدی هاشمی نیز توسط احضاریه به دادسرا فراخوانده میشود. اسناد و اعترافات مهدی هاشمی گویای این است که وی پس از دستگیری دوستانش و قبل از معرفی خود به دادسرا نشستهایی را با میرلوحی1 و رضوی2 بنا به درخواست خودش داشته و در خصوص نحوه برخورد با این حادثه با آنها مشورت نموده است.
نامبرده در اعترافی این چنین میگوید:
«هنگامی که افرادی از قهدریجان دستگیر شدند و خود من نیز توسط احضاریه به دادسرا احضار گشته بودم به میرلوحی مراجعه و نسبت به نحوه برخورد با این حادثه و دستگیری تعداد زیادی از دوستان با او به مشورت پرداختم او نیز با رضوی تماس گرفت و بالاخره من مجبور شدم علیرغم میل باطنی همراه میرلوحی با رضوی دیدار کنم آن روز رضوی خیلی تفحص و ریشهیابی نسبت به جریان قتل از من نمود که من اظهار بیاطلاعی میکردم و نظر او را به پارهای اختلافات داخلی اصفهان و غیره معطوف میساختم. سپس او گفت پس چنانچه اطلاعاتی بدست آوردید که این قتل از ناحیه چه افرادی است ما را در جریان بگذارید و من رفتم روز بعد که به دادسرا رفتم پس از یک بازجویی چند ساعته توسط زهتابیان و همایون قال قرار بازداشت صادر روانه زندان شهربانی شدم و در سلول شماره یک زندانی شدم»3
تحقیقات نشان میدهد که مهدی هاشمی و دوستان وی پس از بازداشت، چند روزی از اعتراف به قتل خودداری نموده و بدنبال مفّری برای بیگناه جلوه دادن خود میگشتند. در همین رابطه مهدی هاشمی دو روز پس از بازداشت در تاریخ 13 /2 /55 نامهای به رئیس ساواک اصفهان نوشته و ضمن توضیحاتی خواستار آزادی خود جهت کشف و ارائه اطلاعات مهم و ارزندهای درباره این حادثه شده است: متن نامه به قرار زیر است:
«تاریخ 13 /2 /2535 از زندان شهربانی بند انفرادی نام شهپرست فرستنده مهدی هاشمی نام پدر سید محمد قرار شماره/تاریخ بازداشت موقت صادره از دادسرا شعبه 1 نوع اتهام معاونت در ربودن و قتل عمدی
ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان تیمسار تقوی
پاکترین درودهای قلبی مرا بپذیرید.
همانگونه که قبلاً به استحضار شما رسید مطالب تقدیمی با توجه به قرائن و شواهد و نمونه خط و غیره کاملاً مقرون به واقعیت است و چنانچه تحقیقات پیگیر ادامه یابد نتیجه مطلوب به دست خواهد آمد. در این زمینه هرگونه توضیحی لازم باشد جهت همکاری و توجیه آمادگی کامل دارم.
هماکنون عوامل زیادی در نظر دارند با اشاعه اراجیف و ارسال نامههای ساختگی و اعترافات قلابی و به میان کشیدن پای عقدههای شخصی و محلی ذهن مقامات قضایی استان را از کشف سرنخ اصلی منحرف سازند و در این بخش موفقیت نسبی نیز کسب کردهاند و عدهای از زارعین زحمتکش که پس از انقلاب سفید منافع فئودالیسم محلی و عوامل مالکین سابق را تأمین ننموده و طبق رهبریهای داهیانه شاهنشاه آریامهر، استقلال ملی و ذاتی خویشتن را مراعات میکردهاند بدام سوءظن و اتهام انداختهاند. عوامل مزبور که نامشان به عللی افشا نمیگردد، متأسفانه پس از رستاخیز شکوهمند ایران با ماسکهای دیگری همان خط مشی دیرینه خود را در منطقه لنجان و قهدریجان ادامه میدهند و با طرح نمودن مسایلی بیاساس از قبیل «شهید جاوید» که خود مؤسس آن بودهاند در این منطقه ایجاد بلوا و سروصدا نموده و در نتیجه عدهای از افراد بیگناه که نه زیربنای فکری و نه انگیزه اینگونه جنایتها در وجودشان یافت نمیشود به محرومیت و بازداشت کشیده شدهاند. ناهماهنگی جزئی در اظهارات بازداشت شدگان که معلول رعب و وحشت ناشی از دستگیری بوده ، باعث سوءظن مقامات قضایی به ما شده، در حالی که افکار و خدمات اجتماعی و همکاریهای همه جانبهام با سازمان شما پوشیده نیست. تیمسار معظم، اکنون نه با انگیزه استمداد شخصی زیرا بیگناهی ما بزودی بر مقامات قضایی روشن خواهد شد بلکه بخاطر کشف حقیقت این جنایت و عوامل آن چون نکات مهم و ارزنده دیگری نیز در اختیار دارم که تنها در صورت آزادی میتوان آن را کشف و در اختیار شما بگذارم. استدعا میشود مقرر فرمایید اقدامات لازم در این زمینه صورت گیرد.
با تقدیم درود
سید مهدی هاشمی»4
ملاحظه شد 13 /2 /35 سروان یزدانی مدیر زندان
نامه مزبور طی گزارشی از سوی رئیس شهربانی اصفهان به رئیس ساواک اصفهان جهت هرگونه اقدام مقتضی منعکس میگردد نامه رئیس شهربانی اصفهان بقرار زیر است:
شهربانی کشور تاریخ 2 /2 /2535
شهربانی اصفهان شماره ۱۶۷-۳۱-۵۷
محرمانه
از: شهربانی استان اصفهان– اطلاعات
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان
موضوع: سید مهدی هاشمی فرزند سیدمحمد
برابر گزارش دایره مربوطه نامبرده بالا قبلاً برابر قرار ۷۹ – 34 - 41 – 22 /9 /46 بازپرس یک نظامی به اتهام پخش اوراق مضره بازداشت و برابر نامه ۲۷۴ – 34 /41 25 /7/ آزاد و مجدداً برابر نامه 9 /34 – 67 – 41 - 19 /12 /46 همان بازپرس شعبه اول اصفهان به اتهام معاونت در ربودن و قتل عمدی زندانی ممنوعالملاقات میباشد یک طغری پاکت به عنوان آن سازمان تقدیم که جهت بررسی و هرگونه اقدام مقتضی به پیوست ارسال میگردد.
رئیس شهربانی اصفهان سرتیپ مصطفایی
از طرف سرهنگ شیرانی5
مهدی هاشمی پس از درخواست فوق و با توجه به سکوت آن از ناحیه ساواک ، پس از یک هفته مجدداً نامهای به رئیس ساواک اصفهان مینویسد و این بار به جای تقاضای خلاصی از زندان درخواست ملاقات با نماینده ساواک را مینماید تا اطلاعات خود را در اختیار آنها قرار دهد.
بعضی از اسناد حاکی است که این درخواست به دنبال فعل و انفعالاتی بوده که در چند روز اول بازداشت در زندان صورت گرفته و طی آن دیدار غیررسمی و به ظاهر اتفاقی مهدی هاشمی و بعضی دیگر از متهمین قتل (علیرغم اینکه به صورت مجزا و در سلولهای انفرادی بازداشت بودند) اتفاق افتاده و نیز با هماهنگی غیر رسمی رئیس زندان بوده و مهدی هاشمی با دریافت قلم و کاغذ از طریق رئیس زندان، مبادرت به نوشتن نامه مزبور میکند که خبر آن طی نامهای از ناحیه ساواک اصفهان به دادسرا منعکس و برای انجام ملاقات از دادسرا استجازه میشود.
ریاست دادسرای شهرستان اصفهان
محرمانه ۵۸۶۸/۱ ه
سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان 21 /2 /35
سید مهدی هاشمی فرزند سید محمد
نامبرده بالا که به اتهام شرکت در قتل مرحوم سیدابوالحسن موسوی شمسآبادی وسیله آن دادسرا بازداشت و ممنوعالملاقات میباشد، تقاضای ملاقات با نماینده این سازمان جهت اظهار مطالبی نموده است. خواهشمند است دستور فرمایید موافقت آن دادسرا را در این مورد به زندان شهربانی اصفهان اعلام تا با وی در زندان ملاقات گردد. بدیهی است چنانچه اطلاعاتی در موضوع قتل در اختیار گذاشت به آن دادسرا منعکس خواهد شد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان. تقوی
و بدین صورت مهدی هاشمی طی ملاقاتی اطلاعات خود را در رابطه با ماجرای قتل مرحوم شمسآبادی در اختیار ساواک قرار میدهد. اعتراف مهدی هاشمی به نقش خود و دوستانش در این حادثه موفقیت بزرگی برای ساواک به حساب میآمد بخصوص که این اعتراف قبل از سفر شاه به اصفهان که قرار بوده در اواخر اردیبهشت سال ۵۵ انجام شود صورت گرفت و این فرصت را برای ساواک پیش آورد تا کشف راز قتل مرحوم شمسآبادی را با ورود شاه به اصفهان مرتبط نموده و از آن بهرهبرداری تبلیغی نماید. لذا رئیس ساواک اصفهان در آستانه سفر مزبور طی نامهای به رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور چنین مینویسد:
به: تیمسار سازمان اطلاعات و امنیت شماره: ۱۰/۵۸۷۹ ه
کشور- مدیریت کل اداره سوم ۳۱۲
از: سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان تاریخ: 22 /2 /35
درباره: آیتالله شمسآبادی
بازگشت به شماره 1394 /312 – 18 /2 /35
با کمال خوشوقتی به استحضار میرساند در اجرای اوامر صادره با پیگیری مداوم شبانهروزی سرانجام مقارن نزول اجلال موکب مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر به اصفهان از طریق این سازمان به طور کامل پرده از راز قتل مرحوم شمسآبادی برداشته شد و عاملین، اعتراف به عمل ننگین خود نمودند.
چگونگی به شرح ذیل به عرض میرسد...»
دنبال این ماجرا روزنامه اطلاعات در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۵ با تیتر درشتی تحت عنوان «شبکه ترور حجتالاسلام شمسآبادی کشف شد» متهمان را دانشجو، طلبه، مکانیک و یکنفتفروش که حجتالاسلام شمسآبادی را مرتجع میدانستند اعلام کرد و با تیتر درشت دیگری نوشت «متهمین طرفداری خود را از خمینی و انگیزه قتل را در بازپرسی شرح دادند.»6
روزنامه اطلاعات در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۵ با تیتر «۴ متهم جزئیات ماجرا را شرح میدهند» لحظه به لحظه حادثه قتل حجتالاسلام شمسآبادی و عکس محمدحسین جعفرزاده، اسدالله شفیعزاده، محمدعلی ایمانیان، محمداسماعیل ابراهیمی را به چاپ میرساند.
توضیحات سند:
1- جلال میر لوحی متولد 1302 درجهدار بازنشسته ارتش و همکار ساواک؛ به نقل از کتاب خاطرات سیاسی
2- میرزا آقا رضوی نجف آبادی فرزند سید جلال متولد 1311 رهبر عملیات و سربازجوی ساواک؛ به نقل از کتاب خاطرات سیاسی
3- پرونده مهدی هاشمی، اعترافات نامبرده، تاریخ 13 /2 /65، پیوست شمارۀ (13)
4- پرونده مهدی هاشمی در ساواک، ج 8 ص 1
5- همان، ج 2، ص 32
6- پیوست شمارۀ (14)
منبع:
کتاب
بنبست - جلد سوم / مهدی هاشمی مظهر خشونت صفحه 64