بازجوئى از اسداله لاجوردى
بازجوئى از اسداله لاجوردى
متن سند:
بازجوئى از اسداله لاجوردىس ـ هویت کامل خود را بیان کنید.
ج ـ سید اسداله لاجوردى فرزند سید على اکبر لاجوردى ساکن (منزل) خیابان مولوى کوچه وزیر نظام پلاک 132 و 13 (شغل) خیابان مولوى مقابل خانى‌آباد چوبفروش لاجوردى
س ـ آیا سابقه محکومیت دارید یا خیر در صورت مثبت علت اتهام مدت محکومیت و محل بازداشت خود را بیان کنید.
ج ـ تا قبل از اینکه بخاطر آقاى امانى1 ما را بشهربانى ببرند هیچگونه محکومیت نداشته‌ام فقط تقریبا یکماه قبل در حدود 17 یا 18 روز در شهربانى بوده‌ام.
اسداله لاجوردى
س‌ـ از هیئت مؤتلفه اسلامى2 چه می‌دانید بطور کامل و مشروح بنویسید.
ج‌ـ این اسم براى اوّلین بار بگوش من می‌خورد ولى آقاى امانى مرا گاهى بجلسه‌اى مى‌بردند که در آنجا مطلبى بنام سرنوشت انسان مطرح مى‌شد و بحث درباره مطلب مذکور مى‌شد.
اسداله لاجوردى
س ـ در مدتى که باتفاق آقاى امانى شرکت می‌کردید چه کسانى حضور داشتند نام و مشخصات کامل آنان را بنویسید.
ج‌ـ 1 آقاى امانى 2ـ آقاى صادق اسلامى 3ـ سید اسداله لاجوردى 4 ـ مدرسى منزل کوچه شهاب الدوله خیابان مولوى مقابل حمّام زیبا ـ آقاى اسلامى خیابان لرزاده خیابان یا اوّل یا دوّم انتهاى خیابان کوچه آخر وارد کوچه دست چپ کوچه اوّل انتهاى کوچه دست چپ.
اسداله لاجوردى
س‌ـ از کمیته 12 نفرى سازمان مرکزى هیئت مؤتلفه چه می‌دانید شرح دهید.
اسامى کامل افراد آن را بنویسید ـ جلسات شما براى اولین بار در کجا تشکیل شد مسئول جلسه چه کسى بود.
5ـ آقاى میرمحمد صادق 6ـ آقاى میرفندرسکى 7ـ آقاى شفیق 8ـ آقاى عسگرى 9ـ بهادرى 1ـ آقاى توکلى 11ـ آقاى مهدى عراقى3 12ـ آقاى خلیلى اسداله لاجوردى
س ـ نشانى محل کار و محل سکونت مهدیان ـ رضائى رحمانى را بنویسید.
ج ـ خیابان بوذرجمهرى رضائى و رحمانى هستند مقابل مسجد جمعه مهدیان است رحمانى و رضائى اواسط بوذرجمهرى نو اسداله لاجوردى
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهى مى‌کنید.
ج ـ خودم نوشتم و امضاء کردم اسداله لاجوردى
مهدی عراقی توکلی عسکری شفیق
و برادر نوری نوری روحانی خودم رضائی علی لباسچی
حسین رحمانی رضائی حاج عبداله مهدیان
مدرس لاجوردی امانی آقای اسلامی خلیلی بهادران میرفندرسکی میرمحمدصادق حبیب الهیان
سازمان کمیته مرکزی
توضیحات سند:
1ـ محمد صادق امانى همدانى فرزند احمد در سال 1309 در تهران متولد شد. وى که داراى مدرک تحصیلى ششم ابتدائى و از کسبه بازار تهران بود بنا بر نقل حاج مهدى عراقى، خودش یک مجتهد بود [و] قریب 6 هزار حدیث از حفظ بود و خودش مربى اخلاق بود، درس اخلاق داشت، بچه‌هاى زیادى از شاگردانش بودند که روزهاى جمعه بخصوص به آنها درس اخلاق می‌داد. شهید صادق امانى را باید از مؤسسین هیئت‌هاى مؤتلفه اسلامى و طرّاح عملیات اعدام انقلابى منصور معرفى کرد، مشارالیه پس از واقعه کشته شدن منصور، تحت تعقیب قرار گرفته و پس از ده روز یعنى روز یازدهم بهمن ماه 1343 در منزل ابوالقاسم رضوى فرد دستگیر و به دنبال حکم بیدادگاه نظامى شاه به همراه همسنگران خود بخارائى، نیک نژاد، صفار هرندى در 26 /3 /1344 به درجه رفیعه شهادت نائل می‌گردد.2ـ هیئت‌هاى مؤتلفه اسلامى:
شهید حاج مهدى عراقى در کتاب ناگفته‌ها. چگونگى تشکیل هیئت‌هاى مؤتلفه را چنین بیان کرده است:
از بدو حرکتى که روحانیت راجع به انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى شروع می‌کنند در تهران سه گروهى بودند که با همدیگر همکارى می‌کردند و با روحانیت در تماس بودند. خود من در یکى از این شاخه‌ها بودم، مرحوم آقاى صادق امانى و حاج هاشم امانى هم در یکى از این شاخه‌ها بودند. یک گروهش هم مال شهرستان بودند بخصوص بیشترشان مال اصفهان بودند که به نام بچه‌هاى اصفهانى معروف بودند توى بازار. این سه گروه وقتى با هم دیگر توافق کردند آمدیم خدمت حاج آقا [امام خمینى ره] جریان را براى ایشان گفتیم، ایشان هم تأئید فرمودند. وقتى این سازمان مقدماتش فراهم شد یک اساسنامه براى خودشان نوشتند و یک آئین نامه بعد هم تقسیم‌بندى کردند کارهایشان را گروهى به نام گروه اجرائیات، گروهى به نام گروه بررسى مسائل سیاسى، گروهى به نام مسائل ایدئولوژى و گروهى به نام مسائل اقتصادى. مسئله ایدئولوژى را واگذار گروهى به نام گروه روحانیت کرده بودیم مؤتلفه در بعد از فروردین سال 1342 به وجود آمد حرکات اصلیش در مرحله اول اجراى نظریات روحانیت بود بخصوص حاج آقا [حضرت امام خمینى ره] بعد هم اگر خودش نظریاتى داشت مى‌آمد نظریاتش را در اختیار حاج آقا مى‌گذاشت و اگر ایشان تأئید میکرد که عمل میکرد.
3ـ محمد مهدى ابراهیمى عراقى فرزند غلامعلى در سال 1309 ه‍‌ش در محله پاچنار تهران متولد شد وى از ابتداى نوجوانى در هیأت‌هاى عزادارى و مذهبى فعالیت داشت در شانزده سالگى به عضویت شوراى مرکزى فدائیان اسلام درآمد و در اعتراض به بازداشت شهید نواب صفوى به مدت 6 ماه زندانى شد حاج مهدى عراقى در سازماندهى قیام 15 خرداد 1342، طرح اعدام کسروى، هژیر، رزم آرا و منصور هماهنگى بین نیروهاى مبارز و ورود حضرت امام خمینى(ره) به ایران نقش اساسى داشت. شهید عراقى یک بار در جریان تشییع پیکر سید ضیاءالدین حاج سید جوادى در قزوین به اتهام پخش اعلامیه در تاریخ 11 /1 /1342 دستگیر و با تبدیل قرار آزاد شد. وى مجدداً در اول خرداد ماه 1343 به اتهام اغتشاش در تظاهرات روز عاشورا دستگیر و سرانجام در 31 /4 /43 با قرار اخذ کفیل با وجه‌الکفاله 000 /50 ریال آزاد گردید. ولى پس از گذشت هفت ماه مجدداً در بیستم بهمن ماه همانسال به اتهام شرکت در اعدام انقلابى منصور و حمل اسلحه غیر مجاز دستگیر و به اعدام محکوم شد ولى با یک درجه تخفیف به حبس دائم محکوم گردید.
مشارالیه پس از تحمل سیزده سال زندان در بهمن ماه 1355 آزاد شد. وى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى مسئولیت‌هاى مختلفى از قبیل سرپرستى زندان قصر، عضویت در شورا مرکزى و رئیس واحد اجرائى بنیاد مستضعفان، عضویت در شوراى مرکزى حزب جمهورى اسلامى و مدیریت مالى روزنامه کیهان را به عهده گرفت. شهید عراقى در ساعت هفت و ربع صبح روز یکشنبه 4 /6 /58 هنگامیکه همراه پسرش حسام عازم محل کار بود بوسیله سه موتور سوار از اعضاى گروه فرقان در خیابان زمرد مورد حمله قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید.