صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

طرح گزارش کنگره کنفدراسیون در سازمان برلین و اختلافات شدید جبهه ملی ها و انقلابی ها

تاریخ سند: 17 بهمن 1348


طرح گزارش کنگره کنفدراسیون در سازمان برلین و اختلافات شدید جبهه ملی ها و انقلابی ها


متن سند:

به : 315 از : آلمان شماره : 3298 جلسه عمومی دانشجویان ایرانی مقیم برلین غربی از ساعت 30 /14 روز شنبه 11 /11 /48 در محل زیگموند هوف به ریاست محمود رفیع گیلانی شروع بکار نمود.
نخست از جانب دهکردی چندین اطلاعیه مسئولین موقت کنفدراسیون قرائت گردید که در آنها جریانات کنگره و عدم انتخاب هیئت دبیران ـ افشاگری و مبارزه علیه سازمان امنیت ـ مسافرت شاهنشاه به اطریش و تظاهرات دانشجویان شرح داده شده بود.
در باره برنامه مبارزه علیه سازمان امنیت پیشنهادات مختلفی رسید از جمله احمد طهماسبی پیشنهاد کرد که سازمان برلن جداگانه اقدام به نشر اطلاعیه هائی بنماید که در آنها نقش سازمان امنیت افشاء شده و اعلام شود که کنفدراسیون هیچگونه ارتباطی با تیمور بختیار1 ندارد.
بهمن نیرومند هم گفت که چون در بسیاری از مطبوعات آلمان از جمله مجله اشپیگل که نقش عمده ای در جامعه آلمان و دنیا دارد از رژیم ایران طرفداری می نمایند.
چنانچه در شماره اخیر مجله اشپیگل ضمن درج مصاحبه ای با بختیار زیرکانه رهبری مبارزات کنفدراسیون به او نسبت داده شده لذا بهتر است که سازمان برلن نامه ای تهیه کند و باین مجله و چندین روزنامه دیگر فرستاده شود و این جریانات تکذیب گردد.
ملک اسمعیلی هم پیشنهاد کرد که کتاب ساواک به مقدار بیشتری چاپ شده و حتی به قیمت ارزانتری در منزل در اختیار دانشجویان گذارده شود.
سپس گزارش نمایندگان سازمان برلین در کنگره کنفدراسیون آغاز گردید که شامل دو قسمت بود.
قسمت اول مربوط به مسائل تکنیکی کار بود که قاسم شاه طاهری گزارش داد و راجع به مورد بحث قرار گرفتن چند اعتبار نامه از سازمانهای مختلف صحبت کرد و گفت به عنوان مثال اعتبارنامه شهر کیل به این ترتیب مورد تصویب قرار گرفت که نمایندگان این شهر در کنگره حضور داشته باشند ولی حق رای نداشته باشند و اعتبار نامه نمایندگان برلین نیز با وجودی که کوچکترین اشکال تکنیکی نداشته مدت دو روز وقت کنگره را گرفت و بالاخره روز سوم ابتدا نماینده برلین پیشنهاد می نماید که بهمن نیرومند در نیم ساعت اعترافات خود را بیان دارد ولی او از ایراد نطق به بهانه اینکه «اخیرا عده ای سعی می کنند یک نفر را از گروه مشخص سیاسی بزرگ نموده سپس با حمله به او آن گروه را مورد حمله قرار داده و خراب کنند» خودداری می کند بالاخره اعتبار نامه برلین با اکثریت به تصویب می رسد.
پس از اظهارات نامبرده احمد طهماسبی1 گزارش تحلیلی خود را شروع نمود که شدیدترین گزارش بود که تا کنون از طرف جبهه ملی ها علیه افراد انقلابی تهیه شده بود، زیرا در این گزارش برای اولین بار شدیدترین ـ علنی ترین و خشن ترین حملات به جبهه های چپ شده بود و روی هم رفته حدود چهل صفحه بود.
در این گزارش طهماسبی رسما از واژه های «ما» و «شما» در جملات خود استفاده می نمود که فورا نیرومند سئوال کرد منظور از این ما و شما چیست و آیا این گزارش از جانب یک حزب سیاسی قرائت می شود یا از جانب نمایندگان کنگره و طهماسبی در خاتمه سخنان خویش به این سئوال آن طور پاسخ داد که بر همه ما واضح است که در داخل کنفدراسیون چه جناحهائی وجود دارد و اینجانب نیز طی مدت مبارزه خویش نشان داده ام که عقیده ام چیست پس چرا بیخود سفسطه نموده و ما را در تنگنا قرار می دهید که اعتراف کنیم به فلان دسته تعلق داریم.
احمد طهماسبی در ضمن گزارش خود اظهار می داشت که ملت ایران یکبار گول کمیته مرکزی را خورده است و این برایش بس است بیائید نگذاریم که کمیته مرکزی جدید با لباس انقلابی تری ما را فریب دهد.
وی در تمام گزارش خود از دستجات چپی (غیر از کمیته مرکزی که به اسم نامبرده می شد) بنام «آقایان به اصطلاح انقلابی» نام می برد و یکبار طی یک جمله گفت که چگونه از ما انتظار مساعدت دارید وقتی که تهمت می زنید ـ افترا می کنید و از یک حزب بخصوص و کشور بزرگ کورکورانه دنباله روی می کنید و منافع ملت ایران برای شما هیچگونه اهمیتی ندارد.
وی طی بیان تاریخچه احزاب چپ روی جدید اظهار داشت که تا چند سال پیش همین آقایان سعی می کردند کشور شوروی را تبرئه نمایند و تا هنگامیکه مناسبات چین و شوروی دوستانه بود آنها کمک و مساعدت دولت شوروی به دولت ایران را صحیح می دانستند لاکن به محض اینکه مناسبات این دو دولت بزرگ تیره گردید اینها نیز بر دو دسته تقسیم شدند و یک عده به سفسطه و دسته دیگر به تهمت زدن و افترا و دروغگوئی پرداختند (بعدا در مقابل سئوال دهکردی که کدام دسته سفسطه و کدام دسته دروغگو و تهمت زن هستند، طهماسبی بطور صریح گفت کمیته مرکزی مشغول سفسطه کردن و دنباله رویان چین توده ای به دروغگوئی و تهمت زدن مشغولند و هیچیک ارزشی برای منافع ملت ایران قائل نیستند).
در فرصت دیگری طهماسبی اظهار داشت که پس از انتخابات نمایندگان کنگره بهمن نیرومند پیشنهاد کرد که انتخابات باطل شود و طی بحثی که در آن هنگام پیش می آید طهماسبی از نیرومند سئوال می کند که آیا می خواهید این مسئله را به کنگره بکشانید و او پاسخ منفی می دهد.
سپس از دهکردی سئوال می شود او نیز پاسخ منفی می دهد ولی همین آقای دهکردی به عنوان نماینده شورایعالی جریان را در شورایعالی مطرح می کند.
طهماسبی همچنین گفت که طی بحث راجع به اعتبار نامه های نمایندگان برلن تقی کاتبی نماینده فلورانس گفته است که آنها (منظور جبهه ملی ها) در برلین دمکراتیک توده ای را زیر پا گذاشته اند و بهتر است بگوئیم که این اشخاص با کمیته مرکزی سازش نموده اند و یکبار نیز پشت میکروفن قرار گرفته و کنگره را تهدید می نماید که چنانچه اعتبار نامه های نمایندگان برلین تصویب شود وی جلسه را به همراهی 17 نماینده دیگر ترک می کند و از ناظرین نیز می خواهد که جلسه را ترک کنند که در نتیجه 150 نفر از ناظرین جلسه را ترک می کنند ولی بعدا با وجود اینکه کاتبی اظهار داشته بود که آنها در رای گیری تا پایان کنگره شرکت نخواهند نمود در رای گیری شرکت نموده و آن عده نیز برمی گردند.
طهماسبی در این جا گفت که همین آقای کاتبی تا چهار سال پیش وقتی که قرار بود عمل فروش اسلحه شوروی به ایران رسما از طرف کنفدراسیون طی اعلامیه ای مورد حمله قرار گیرد با این موضوع مخالفت نمود ولی حالا پوست عوض کرده است.
ناطق همچنین اظهار داشت که به عنوان مثال این آقایان به اصطلاح انقلابی هر گونه خبری را در هر جا که باشد بخود نسبت می دهندچنانچه اتفاقات کردستان را بدون آنکه اطلاع صحیحی از آن داشته باشند مبارزه خوانده و از آن پشتیبانی نموده و با آنکه از ماهیت این جریانات بی اطلاعند (این امر را که کنفدراسیون هیچ اطلاع دقیقی از اتفاقات کردستان ندارد خود زربخش به ناطق گفته است) آن را مبارزه خلقی خوانده و به خاطرش پیراهن چاک می دهند و این ایراد به ماهنامه 16 آذر نیز وارد است که گاهی جبهه بندی نموده و به عنوان مثال از همین رویدادهای کردستان به عنوان مبارزه خلقی نام برده است.
پس از سخنان احمد طهماسبی سئوالها مطرح شد که طی آن چندین بار جلسه متشنج گردید و طهماسبی مورد حمله شدید چپی ها از جمله دهکردی ـ علی شیرازی ـ کیوان دادجو ـ ستوده ـ ملک اسمعیلی ـ وارسته و یوسفی قرار گرفت.
حتی دهکردی سئوال نمود که آیا منظورتان در آنجائی که می گوئید هرگونه از ما انتظار مساعدت دارید مربوط به انتخابات آینده هیئت کارداران و نمایندگان کنگره و غیره می شود یا خیر طهماسبی در مقابل این سئوال کمی طفره رفت و گفت این بستگی به آن دارد که مسائل چگونه تکامل یابند ولی وی آرزو می کند که آنها بتوانند با یکدیگر کار کنند.
پس از ایراد سئوالها تنفس اعلام شد و سپس نوبت بحث شد.
ابتدا علی شیرازی شروع به صحبت نمود و اظهار داشت که یک موج رفرمیستی در درون بعضی از واحدها به وجود آمده که باید با آن به شدیدترین وضعی مبارزه نمود و نمونه آن اعلامیه ای است که به صورت پیشنهاد از طرف سازمان گراتس به کنگره آمده و در جلسه فرهنگی آن سازمان مورد تصویب قرار گرفته و در آن گفته شده است که ما بایستی در چهار چوب قانون اساسی ایران و اعلامیه حقوق بشر مبارزه نمائیم.
شیرازی گفت که اینگونه افکار و تبلیغات در شرائط کنونی دانسته یا ندانسته خیانت است و بایستی با آن بشدت مبارزه نمود.
بعد از وی نوبت به شاپور و آسانی رسید که او نیز سخنرانی مشروحی راجع به سابقه رویزیونیستی دولت شوروی و اینکه برخلاف ادعای دهکردی نهضت آذربایجان یک نهضت خلقی نبوده است بلکه بین دولتهای بزرگ و دولت قوام السلطنه حل و فصل گردیده بود ایراد نمود و گفت که حزب کمونیست شوروی از زمان لنین1 سابقه کج روی و رویزیونیستی دارد و در مجموع از اظهارات طهماسبی دفاع کرد و چپ روها را محکوم نمود.
پس از سخنان او نوبت به شاه طاهر رسید که در این هنگام عده زیادی جلسه را ترک نموده و تقریبا جلسه بهم خورده بود، لذا بقیه بحث راجع به این مطلب و همچنین انتخابات هیئت کارداران جدید سازمان به جلسه هفته بعد موکول گردید و جلسه حدود 50 نفر بودند که اسامی افراد شناخته شده بشرح زیر است.
علی شیرازی ـ بهمن نوین فرحبخش ـ پری توکلی ـ بهروز بقائی2 ـ بهروز ورزنده ـ شبستری ـ شاپور رواسانی ـ اکبر اقراق ـ تورج آرامش ـ فریده محب زندی ـ فرامرز زرشناس ـ فرزان فرزانه ـ کنعانی ـ فرخ ملک احمدی ـ منصور توفیقی ـ خسروی ـ کیوان دادجو ـ ابراهیم ملک اسمعیلی ـ رضا ستوده ـ قاسم شاه طاهری ـ جعفر صدیق ـ محمود رفیع ـ نوراله محمدپور دهکردی ـ محمدکاظمی ـ جان محمد جمالی شهنی ـ قاسم الهی ـ عباسعلی تبسمی ـ اکبر شفیعی ـ منصور پیروزرام ـ رشیدی ـ حسین برقی ـ بهمن نیرومند ـ محمد محسن مسرت مشهدی ـ امانوئل یوسعی ـ سیمین میربهاء3 ـ احمد طهماسبی ـ علی اصغر طلوع تهرانی ـ ریگدن ماریوحنا ـ مهین کاشفی ـ فیروز شیخ زاده ـ فریدون سامانی ـ هوشنگ تبسمی ـ بهرام حذری ـ فرزین نقش تبریزی ـ وارسته.
نظریه رهبر عملیات : همانطور که انتظار می رفت انتقاداتی که در کنگره اخیر کنفدراسیون روی داد موجب موضع گیری جدی دسته های متشکله در کنفدراسیون بخصوص طرفداران جبهه به اصطلاح ملی و افراد انقلابی گردیده و مفاد نطق احمد طهماسبی که در واقع می توان وی را به عنوان سخنگوی افراد جبهه ملی در آلمان و حتی اروپا دانست روشن کننده این مطلب است که بعد از این جبهه ملی به هیچ وجه حاضر به سکوت در مقابل افراد انقلابی نبوده و تصمیم جدی به مبارزه با این افراد را دارد.
مفاد این نطق که در آن به جریانات بسیار مهمی از جمله اتفاقات کردستان و مسائل مشابه آن اشاره گردیده فعلاً نظر افراد جبهه ملی در مورد این مسائل بوده که مسلما باعث ایجاد عکس العمل شدید از طرف انقلابی ها خواهد شد و جریانات جلسات آینده سازمان برلین موضع گیری افراد چینی را در این مورد به خوبی نشان خواهد داد، بهرحال توجه به این جریانات کاملاً روشن می سازد که اختلاف و مبارزه در درون کنفدراسیون و بین جناحهای آن به مراحل علنی و رسوا کننده آن کشیده شده است.
بهزادی والتین 28 /11 /48 به استحضار ریاست بخش 311 برسد.
[ناخوانا] 27 /11 /48 دایره بررسی آقای جلالی مذاکره نمائید.
از طرف 315.

توضیحات سند:

1ـ تیمور بختیار، اولین رئیس ساواک افسر جاه طلبی بود که در شقاوت و بی رحمی شهرت داشت.
سالهای 1336 تا 1340 این سازمان چهره خود را در ایران آشکار می سازد و فرماندار نظامی تهران، تیمور بختیار، که جنایاتش زبانزد خاص و عام است در رأس آن قرار می گیرد.
اولین انتخابات مجلس شورای ملی پس از کودتا در اسفند 1332 با فضاحتی که در پی داشت زیر سرنیزه و تهدید او انجام گرفت.
بختیار سرانجام در سال 40 به علت تغییر جو سیاسی و هم به علت رقابتی که در کسب قدرت با شاه پیدا کرد و موافقتی که با اقدامات رفرمی امینی نداشت در عین اینکه موقعیت خود را در دستگاه حاکم حفظ می کرد از ریاست سازمان امنیت کنار رفت و مدتی به صورت مخالف عمل کرد، اما با حادثه اول بهمن 40 دانشگاه مجبور به خروج از کشور گردید و چون از به دست گرفتن قدرت از طریق شاه مأیوس شد به شکل یک مخالف رژیم درآمد و از جنایاتی که خود سهم اساسی در آن داشت پرده برداشت و طی چند سال با تبلیغات و تعلیم افراد و طرح نقشه به مقابله با شاه برخاست و از عراق به عنوان پایگاه استفاده کرد.
فرستنده رادیویی به وجود آورد و مدتی آرامش شاه را به هم زد و بالاخره با همان سازمانی که خود پایه گزارش بود در مرداد ماه سال 49 به قتل رسید.
(تاریخ سیاسی معاصر ایران سید جلال الدین مدنی؛ تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک مرکز بررسیهای اسناد تاریخی وزارت اطلاعات 3 /1378 1ـ احمد طهمباسی، فرزند مهدی، متولد 1320 قم : نامبرده در سال 1342 جهت ادامه تحصیل به آلمان غربی عزیمت نموده و از همان اوان ورود مبادرت به فعالیت چشمگیری در سازمان دانشجویان برلین غربی نموده و در اغلب برنامه ها و مراسم سازمان و کنگره های فدراسیون و کنفدراسیون مشارکت داشته است.
وی در سال 1349 طی سفری به کشور دستگیر می گردد، ولی به علت فقدان مدارک کافی رها و مجددا به آلمان مسافرت نموده و سپس به آمریکا عزیمت نموده و از ابتدا به عضویت سازمان دانشجویان شهر واشنگتن درآمده و در اکثر جلسات آن مشارکت می جوید.
در اسناد ساواک از او به عنوانی یکی از فعالین خط رزمنده یاد شده است.
(اسناد ساواک، پرونده های انفرادی) 1ـ ولادیمیر ایلیچ لنین (اولیانوف) در سال 1870 در سیمبیرسک متولد شد.
و بعدها به واسطه مشارکت در شورشهای دانشجوئی از دانشگاه «کازان» اخراج شد او سپس به «سنت پطرز بورگ» رفت و چندی با درجه ممتاز در رشته حقوق و علوم قضایی فارغ التحصیل شد.
لنین سپس «اتحادیه آزادیبخش طبقه کارگر» را بیناد نهاد و مدتی بعد به سیبری تبعید شد، ولی در سال 1900 میلادی آزاد شد.
سپس مدتی را در ژنو، پاریس و لندن گذراند.
او در سال 1902 میلادی کتابی را تحت عنوان «چه باید کرد؟» منتشر ساخت که بعدها به مهمترین کتاب فعالان چپ گرا مبدل شد.
لنین به عنوان رهبر بلشویکها در سال 1905 میلادی به روسیه مراجعت کرد و نقش اساسی در سازماندهی شورا «سنت پطرز بورگ» ایفا کرد، وی چندی بعد به پراگ و کراکوف گریخت.
او در سویس کتابهای «امپریالیسم» و «دولت و انقلاب» را به رشته تحریر در آورد و در مارس سال 1917 میلادی از طریق آلمان به روسیه بازگشت، وی در ماه جولای توسط دولت موقت به فنلاند تبعید شد.
لنین در ماه اکتبر به کشورش مراجعت و انقلاب اکتبر روسیه را رهبری کرد و پس از کسب پیروزی برعلیه دشمنان، زمام امور را در دست گرفت و کشورش را از عرصه جنگ جهانی اول خارج ساخت.
او از سال 1921 ـ 1918 میلادی با موفقیت جنگ داخلی با ضد انقلابیون را پشت سر نهاد و در میان مارکسیست های جهان محبوبیت ویژه ای کسب کرد.
لنین علی رغم مشغله بسیار و درگیری با مشکلات مستعدد، در حدود چهل و پنج کتاب نوشت که بعدها با استقبال مواجه شد.
لنین سال 1924 و در سن 53 سالگی درگذشت.
ـ دایره المعارف مشاهیر جهان، ترجمه و تألیف، سروش قربانی، تهران، هامون، 1357، ص 1090 و 1091 بقائی، بهروز : 2ـ بهروز بقائی، فرزند حسینعلی، در سال 1324 در کرج به دنیا آمد.
وی در سال 1344 به آلمان رفته و ضمن تحصیل در رشته مهندسی متالوژی به عضویت کنفدراسیون دانشجویان مقیم آلمان در آمده است.
پس از پایان تحصیل در سال 1352 به ایران مراجعت و توسط ساواک دستگیر می شود.
در بازجویی ضمن چگونگی فعالیت در آلمان تعهد شفاهی می دهد که از هرگونه اقدام بر ضد امنیت کشور خودداری کند؛ لذا آزاد می شود.
نامبرده به دلیل سابقه ضد امنیتی که داشته خدمت سربازی را با درجه سربازی طی کرده.
در سال 54 به علت بیماری روانی که داشته از خدمت معاف می شود.
(اسناد ساواک، پرونده انفرادی) 3ـ سیمین ملک میربهار، فرزند علی، متولد 1324 تهران : نامبرده که در دانشکده هنرهای زیبای برلن غربی به تحصیل اشتغال داشته، از اعضاء سازمان دانشجویان ایرانی مقیم آن شهر و از طرفداران جبهه ملی محسوب می شده که در چندین کنگره کنفدراسیون و فدراسیون آلمان شرکت جسته و و همچنین در جریان تظاهراتی که منجر به اشغال کنسولگری ایران در مونیخ شد مشارکت داشته است.
او همچنین در سال 1346 به آمریکا عزیمت و در کنگره فدراسیون دانشجویان آمریکا شرکت نموده است.
وی در سال 1350 به کشور مراجعت و در ابتدای ورود دستگیر و پس از مدت کوتاهی آزاد می گردد.
(اسناد ساواک، پرونده های انفرادی)

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 292





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.