گرگ در مزرعه ی آهوی مشکین ختاست
متن سند:
کار دنیا همه بر حسب قدر، حکم قضاست
یا امور همه در دست توانای خداست
کافرم داند اگر گویم و اصرار کنم
که قضا و قدر از حکم خداوند جداست
لیک گهگاه بود کار خداوند عجیب
گر چه احکام خدایی همه بی چون و چراست
جای هر کبک خرامان به چمن زاغ نشست
جای هر شیر ژیان روبه مکار بپاست
جغد شوم است بگلزار، به جای بلبل
گرگ در مزرعه ی آهوی مشکین ختاست
آنکه را طبع بلند است کند خوار و ذلیل
جاه و قدرت دهد آنرا که دنی طبع و گداست
این نهاوندی بدنام که مانندش نیست
چون سگ هرزه به هر جا که شد انگشت نماست
بی وطن توده ای خائن مزدور چرا
مورد مرحمت و لطف و عنایات و عطاست
شده سردفتر شهبانوی ایران، عجبا
مگر آن شغل گران در خور هر بی سر و پاست
این کچل از چه رهی یافت بدان دفتر راه
همه دانند که او حیله گر عصر فضاست
دفتر بانوی شه قبله هر ایرانیست
کعبه ی ملت ایران و جهانی آنجاست
حیف باشد که شود کعبه ملوث، آری
قبله درگاه ثناگویی و محراب دعاست
این فرومایه اگر قدرت پرواز گرفت
اثر غفلت دارنده آن پیپ و عصاست
آرزویم همه اینست که از شهبانو
رفع گردد خطر و دفع شود آنچه بلاست
منبع:
کتاب
هوشنگ نهاوندی به روایت اسناد ساواک صفحه 378