تاریخ سند: 15 آذر 1351
مصاحبه با: آقای محمد حسینی بهشتی
متن سند:
تاریخ: ۱۵/آذرماه /۱۳۵۱
مصاحبه با: آقای محمد حسینی بهشتی
13510915
چون مشخصات مشارالیه در فرم مربوطه۱ ذکر گردیده از تکرار آن خودداری میشود. س - برابر اطلاع، شما در آلمان غربی مقیم هستید و در مسجد مسلمانانهامبورگ اقامه نماز مینمائید و بعضاً بحثهای مذهبی با دانشجویان مقیم آنجا مینمائید لطفأ وضع خود و تماسهائی که با دانشجویان در آن محل دارید و موضوع مباحثات و اختلافاتی که از این نظر بین شما و دانشجویان بوجود میآید مشروحا بنویسید. ج - در سالهای اقامت در آلمان از اینجانب دعوت میشد که برای ایراد سخنرانیهای اسلامی در زمینههای مختلف از قبیل اسلام و ماتریالیسم. اسلام و مکتبهای مختلف فکری و بحثهای آزاد پیرامون این مسائل به جلسات دانشجویی بروم. در این جلسات که گاهی چند ساعت طول میکشید به سؤالات دانشجویان پاسخ داده میشد. علاوه بر این دانشجویان و مسلمانان دیگر مقیم آنجا برای حل مشکلات شخصی و مسائل خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی و غیره به مسجد مراجعه میکردند و در حدود امکان به حل مشکلات آنها کمک میشد. برخی از دانشجویان که در رشتههای حقوق یا شرق شناسی تحصیل میکردند نیز برای مشاوره درباره رساله تحصیلی یا تقریرهایی که از آنها میخواستند به مسجد مراجعه میکردند تا هم راهنمایی شوند هم منابع تحقیق موجود در کتابخانه مسجد به آنها داده شود.
محمد حسینی بهشتی
س - اسامیدانشجویانی که در این زمینه با شما بحث میکردند میدانید؟
ج - چون دایره معاشرت من وسیع است و تقریباً با اکثر آنها تماس داشتهام نام آنها را به یاد ندارم.
محمد حسینی بهشتی
س - تاکنون چه رابطهای۲ با آقای خمینی داشتهاید؟
ج – موقعی که در قم بودم مدتی یکی از شاگردان ایشان بودم و در حد شاگرد و استادی تماسهائی داشتیم بعداً هم که در آلمان اقامت داشتم یک جوان قمیکه دستش قطع شده بود توصیهای از ایشان برایم آورد که کمکی به او بشود و کمکی هم شد ضمناً پیش میآید افرادی که از آقای خمینی تقلید مینمایند سؤالاتی در خصوص مطالب رساله ایشان بکنند و منهم مجبور بودم موضوع را طی نامه از ایشان سؤال نمایم تا جوابش را بدهند و به طرف مربوطه ابلاغ کنم.
محمد حسینی بهشتی
س - شما با آقای سید موسی صدر چه تماسی داشتهاید؟
ج - آقای سید موسی صدر ساکن لبنان هستند و از رفقای دوره تحصیلی من میباشند و تماس دوستانه با او دارم.
محمد حسینی بهشتی
س - با دانشجویان منحرف مقیم خارج چه ارتباطی داشتهاید؟
ج - ارتباط خصوصی در بین نبوده و به طوری که در بالا اشاره شد من کاری به عقیده این گونه دانشجویانی که به من مراجعه میکنند نداشتهام فقط در زمینه خواستهاش سئوال میکردم تا انجام دهم.
محمد حسینی بهشتی
س - گذرنامه شما در چه تاریخ و چگونه مفقود گردید؟
ج - در شهریور ماه ۴۹ که محل سکونت خود را در ایران تغییر میدادم ضمن اسباب کشی مفقود شد و متوجه نشدهام و پس از مدتی هنگامیکه میخواستم برگ خروج بگیرم متوجه شدم که گذرنامهام مفقود گردیده.
محمد حسینی بهشتی
س - اظهارات خود را چگونه گواهی میکنید؟
ج - خواندم و خودم امضاء میکنم
محمد حسینی بهشتی
توضیحات سند:
۱- مقصود دو برگ پرسشنامه محرمانه است که به دنبال مفقود شدن گذرنامه ایشان توسط اداره مربوطه تکمیل و ساواک اقدام به این مصاحبه حضوری نموده و همان گونه که ملاحظه میشود تنها جواب سئوال اول به خط دکتر بهشتی است و بقیه توسط مأمور ساواک تنظیم شده است.
۲- دکتر بهشتی میگوید: بیش از پنج سال آنجا (اروپا) بودم که در طی این ۵ سال سفری به حج مشرف شدم سفری به سوریه و لبنان و آمدم به ترکیه برای بازدید از فعالیتهای اسلامی آنجا و تجدید عهد با دوستان مخصوصاً برادر عزیزمان آقای صدر (امام موسی صدر) و امیدوارم هر کجا هست مورد رحمت خداوند باشد و انشاالله به آغوش جامعهمان باز گردد. سفری هم به عراق آمدم و به خدمت امام رفتم در سال ۱۳۴۸ همان گونه که از لابلای اسناد مستفاد میشود به جهت دقت و رعایت اصول مخفی کاری از سوی دکتر بهشتی، ساواک علاوه بر این که از نقش ایشان در مسئله هیئتهای مؤتلفه مطلع نشده است از سفر وی به عراق نیز تا آخر بی اطلاع میماند.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی صفحه 188