تاریخ سند: 2 مرداد 1336
اخیراً نامهای بدون امضاء به آقای دکتر اقبال1 نخستوزیر نوشته شده
متن سند:
شماره: الف 1613 گزارش تاریخ: 2 /5 /36
اخیراً نامهای بدون امضاء به آقای دکتر اقبال1 نخستوزیر نوشته شده و در آن از عملیات خلاف عفت و مصلحت آقای دکتر سعید حکمت2 نماینده مجلس شورای ملی و رئیس اداره پزشک قانونی مطالبی ذکر گردیده است و آقای نخستوزیر هم ذیل نامه به وزارت دادگستری دستور رسیدگی صادر نمودهاند. در این نامه اسم چند نفر از بانوانی که توسط دکتر حکمت به آقای اردشیر زاهدی معرفی شده و روابط نامشروعی بین آنها برقرار گردیده است ذکر شده است. آقای مجلسی کفیل وزارت دادگستری در این مورد به مافی عضو اداره تصفیه وزارتخانه مزبور مشکوک و نامبرده را احضار و از ایشان سؤالاتی نموده ولی مافی خود را کاملاً بیاطلاع از موضوع دانسته است.
کارمندان وزارت دادگستری اظهار میدارند مطالب مندرج در نامه مزبور مطابق با واقع میباشد. ولی آقای مجلسی سعی دارند دکتر سعید حکمت را از اتهامات منتسبه مبرا و به همین نحو به نخستوزیری پاسخ بدهند.
منبع موثق
ارزش خبر - تأیید شده.
توضیحات سند:
1- منوچهر اقبال: در سال ۱۲۸۸ در مشهد به دنیا آمد. پدر وی مقبلالسلطنه خراسانی معروف به اقبالالملوک به سال ۱۳۰۴ عضو مجلس مؤسسان بود که انتقال سلطنت به رضاخان را صورت داد. منوچهر اقبال در سال ۱۳۱۲ از دانشکده پزشکی پاریس فارغالتحصیل و در همان سال با یک دختر فرانسوی ازدواج کرد. ورود اقبال به صحنه سیاست مقارن با سقوط رضاخان در سال ۱۳۲۰ است. به گفته فردوست وی از جمله کسانی بود که دیدارها و مذاکرات پنهانی با محمدرضا پهلوی داشت. وی در دولت اول قوامالسلطنه به معاونت وزارت بهداری رسید و در دولت دوم قوام به وزارت بهداری و وزارت پست و تلگراف رسید.
اقبال در دولت هژیر، علیرغم رقابتهایی که با وی بر سر تصاحب نخستوزیری داشت، وزیر فرهنگ شد. اقبال در دولت دوم م حمد ساعد ( ۱۳۲۹-۱۳۲۷ ) ابتدا وزیر راه شد و در اسفند ۱۳۲۷ به وزارت کشور رسید. براساس پرونده موجود در ساواک اقبال در جریان انتخابات مجلس با وساطت هادی طاهری (وزیر مشاور) مبلغ ۵۰۰ هزار تومان رشوه دریافت داشت و در این دوران اقبال به عنوان یک چهره وابسته به استعمار بریتانیا شهرت بیشتر یافت و اوج آن زمانی بود که وی به بهانه ترور نافرجام شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ اجرای یک سلسله اقدامات سرکوبگرانه از جمله تبعید آیتا... کاشانی و انحلال برخی احزاب و توقیف جراید را به مجلس پانزدهم اعلام داشت.
در سال ۱۳۳۱ عازم اروپا شد و در این زمان بود که برخی مجامع فرهنگی غرب با اهداف سیاسی عالیترین نشانهای علمی خود را به وی دادند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اقبال به تهران بازگشت و به دستور شاه سناتور شد و در سال ۱۳۳۵ به وزارت دربار منصوب و در سال ۱۳۳۶ به نخستوزیری رسید. کابینه وی در طول این مدت مورد مخالفت علم و امینی بوده است. در سال ۱۳۴۰ اقبال به طور ناگهانی از کشور خارج شد و دستجات سیاسی معتقد بودند که وی جهت جلوگیری از افشای اسرار دربار به خارج فرستاده شده است.
اقبال در سال ۱۳۴۲ به ایران بازگشت و از سوی محمدرضا به عنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران منصوب و در این پست مهار شده تا آخر عمر باقی ماند. اقبال در سالهای پایانی عمر مورد بیاعتنایی محمدرضا قرار گرفت که این موضوع باعث رنجش خاطر شدید وی شده بود. برابر اسناد ساواک، اقبال در سال ۱۳۳۱ به عضویت فراماسونری درآمد و در سال ۱۳۴۳ به ریاست لژ خورشید تابان رسید. مرگ اقبال در آبان سال ۱۳۵۶ واقع شد.
(ر - ک: ظهور و سقوط پهلوی جلد دوم)
منبع:
کتاب
اردشیر زاهدی به روایت اسناد ساواک صفحه 32