موضوع : کنگره حزب ایران نوین
تاریخ سند: 16 اردیبهشت 1350
موضوع : کنگره حزب ایران نوین
متن سند:
از : 20 ه 4 به: 321 شماره: 21624 /20 ه 4 ساعت 1200 مورخه 11 /2 /50 جلسه اجتماعی اعضاء شرکت کننده در کنگره از شهرستان تهران به تعداد 600 نفر در سالن سازمان جوانان حزب ایران نوین واقع در سه راه ژاله تشکیل گردید.دستور جلسه این کنفرانس انتخاب 240 نفر جهت شورای مرکزی حزب که از این تعداد 240 نفر که فقط 120 نفر آنان که سهمیه تهران می باشند در کنگره انتخاب و 120 نفر دیگر که از کنگره حذف می شوند به جای آنان از شهرستانها انتخاب می نمایند.
توضیح شنبه : آنچه که در این انتخابات غیرمعقول به نظر می رسد به شرح زیر است : 1ـ از آنجا که ورود هر شخصی به سالن می بایست با داشتن کارت شرکت در کنگره باشد مشاهده گردید که عده ای از مسئولین کارتهائی در جیب خود داشته و با قرار دیگر داده و آنها را برای تقویت دوستان و دسته خود به سالن راهنمائی می کردند.
فی المثل این عمل یکبار از طرف آقای کارآموز که سه عدد کارت توزیع نمود و بار دیگر از طرف آقای ناصرزاده مشاهده گردید.
2ـ لیست های کاندیدای شورای مرکزی که از طرف حزب پلی کپی شده بود قبلاً به دست اشخاص مورد نظر خود داده بودند که با تعیین ردیف کاندیداهای جزو دسته بندی مربوط به خود بتوانند اعمال نفوذ بیشتر بنمایند.
3ـ ایجاد دسته بندی های فرهنگی و زنان و اصناف از طرف آقایان ناصرزاده و شیخ بهائی و باز هم در بین همان آقایان فرهنگی ها دو دسته یا سه دسته بوجود آمده بود که تمام آنها ناشی از اعمال نفوذ آقای ناصرزاده به منظور حفظ باند خود بوده و اغلب به گردانندگان متذکر می شد که مجید سرتیپی پدرام رازی را فراموش نکنید.
4ـ در موقع قرائت آراء آن چنان نابسامانی و هرج و مرج ایجاد شده بود که هر کسی می توانست جلوی شماره خود چند رأی اضافه نماید.
و از طرفی تمام کاندیداها خود عضو هیئت نظارت بودند و با اعمال نفوذ و تشبث یکباره 10 الی 20 رأی به شماره خود اضافه می نمودند و در این مورد چند بار از طرف آقای دکتر شادمان تذکرات لازم داده شده اما اثری نبخشیده لذا سر و صدای بعضی ها درآمده بود این اعمال بیشتر از طرف کارکنان دبیرخانه کنگره مشاهده می گردیده است.
5 ـ در این موقع در یکی از اطاقهای طبقه دوم سازمان جوانان جلسه محرمانه ای با حضور آقایان دکتر شادمان قراچورلو ـ سناتور بلوری مسئول کارگران ـ پزشکی رئیس بازرسی حزب ـ شهرستانی رئیس امور شهرستان ها و شیخ بهائی رئیس اصناف حزب تشکیل گردیده و در اطاق دیگر مشغول قرائت آراء بودند در این جلسه محرمانه به دلخواه خود عده ای که باید انتخاب شوند بین قسمتهای مختلف تقسیم نموده لیست محرمانه ای درست کرده بودند که این عمل نیز غیرمعقول بود زیرا اگر می خواستند همین عمل را هم انجام دهند می بایست قبلاً این عمل را انجام می دادند نه در انظار.
6ـ گفتن کلماتی از طرف آقای صادق ناصرزاده رئیس دبیرخانه حزب به اینکه من باید تشخیص دهم که چه کسی صلاحیت عضویت در شورای مرکزی را داشته و مقامات حزبی به دهان من نگاه می کنند دور از شأن حزب می باشد البته ایجاد دو دستگی و باندهائی در حزب اغلب از طرف آقای ناصرزاده مشاهده شده و به رفقای باند خود مثل پدرام رازی،1 سرتیپی، قریب، نوربخش مهدویان، جلالیان و عده ای دیگر قول داده تا آنجا که بتواند در پیشرفت آنها مؤثر باشد و اغلب بازگو می کنند که آقای دکتر کلالی دبیرکل حزب در مشت من است و هر چه من بگویم چشم بسته انجام می دهد و روزی که من در دفتر ایشان بودم متذکر شدند کار من به قدری زیاد و خسته کننده است که اگر مقامات حزبی توجهی به حرفهایم نکنند از حزب استعفا خواهم کرد.
آقای ناصرزاده گفته است مثلاً من هستم که باید تمام ارتباطات بین دبیرکل و وکلا و وزراء و سایر مقامات را حفظ کنم و هر طوری بخواهم همان را انجام خواهم داد و دبیرکل هر چه از دهان من در آید آن را قبول خواهد کرد.
نظریه شنبه : به نظر می رسد انتخابات مذکور از هر جهت غیرعاقلانه و عادلانه بوده است زیرا لازم بود صورت ظاهر عمل و نحوه اجراء را بی سر و صدا و دور از هر گونه تشبث انجام می دادند و چنانچه می خواستند لیستی محرمانه تهیه و اعلام نمایند باید مخارج از محیط سازمان عمل می کردند که موضوع را دموکراسی جلوه دهند.
نظریه یکشنبه : 1ـ مفاد گزارش خبر و توضیحات و نظریه شنبه تائید می گردد.
2ـ در صورتی که از طرف حزب کارتهای مخصوصی تهیه و توزیع شده باید هر کارت به صاحب آن مسترد تا بتواند در کنگره شرکت کند و در صورتی که غائب بود می بایستی کارت مربوطه در محل به طور خیلی محرمانه نگهداری می شد در حالی که هر فردی که غائب بوده کارت مربوطه در دست شخصی دیگر و یا (دارودسته خود) بوده و آن کارت را به شخصی که اصولاً صلاحیت شرکت در کنگره را نداشته می داده اند تا بدین وسیله رأی بیشتری بیاورند.
3ـ در صورتی که آقای کلالی دبیرکل حزب نتواند امور مربوط به حزب را به نحو احسن انجام دهد باید موضوع در کنگره حزب آن هم در حضور اعضاء مؤثر حزب بیان کند.
4ـ مسئله باند بازی در حزب اصولاً صحیح نبوده زیرا این موضوع خود باعث نارضائی شدید بین اعضاء خواهد بود.
5ـ در صورتی که آقای دبیرکل حزب موضوعی را با ناصرزاده در میان گذاشته باشد مسلما محرمانه بوده و آقای ناصرزاده نبایستی آن را بین دیگران شایع کند و به نظر می رسد هدف و منظور اصلی آقای ناصرزاده این بوده که به دین وسیله اعمال نفوذ و قدرت نموده و بفهماند که مدیرکل از نظر سیاسی از افکار او پیروی می کند.
به طوری که نحوه دادن رأی طوری بوده که آقای ملک محمدی در موقع خارج شدن به آقای زند متذکر شده که از قول او به دکتر شادمان بگوید این وضع غیرانسانی می باشد.
نظریه 20 ج ـ مفاد گزارش خبری فوق و توضیحات و همچنین نظرات شنبه و یکشنبه تائید و ضمنا در صورتی که کسان دیگری بتوانند از کارتهای ورودی اشخاص دیگر استفاده نمایند علاوه بر کلیه مضار آن به طورکلی از نظر امنیتی آن هم در چنین روزها مطلقا صحیح به نظر نمی رسد.
با توجه به گذشتن تاریخ کنگره اقدامی ندارد 22 /2 /50 ـ 211513
توضیحات سند:
1ـ محمدحسن پدرام رازی فرزند محمدجواد سال 1300 در تهران متولد شد.وی تحصیلات خود را تا لیسانس تاریخ و جغرافیا ادامه داد نامبرده آموزگار دبستان و دبیرستانهای تهران، رئیس دفتر معاونت فنی آموزش و پرورش، رئیس ناحیه های 10 و 4 تهران، معاون اداری استان مرکز، معاون تعلیماتی اداره کل استان مرکز و به مدت 2 سال (تا سال 48) رئیس افتخاری فدراسیون دوچرخه سواری آموزشگاههای کشور، مدیر کل تربیت بدنی، مدیر کل امتحانات و با حفظ سمت سرپرست امور حفاظت ادارات و دفاتر مستقر در آن اداره کل، مشاور وزیر در سال 1356 عضو حزب ایران، حزب ملیون و از سال 42 عضو و مسئول حوزه 40 حزب ایران نوین بوده است.
(اسناد ساواک)