صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شماره های عطفی پیرو 411/21 ـ 6/2/46

تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1346


شماره های عطفی پیرو 411/21 ـ 6/2/46


متن سند:

از : قم به : مرکز شماره : 412 /21 آقایان گلپایگانی به آقای وفا اظهار نموده من مواردی از لایحه را که ایراد داشت تلگرافی بیان داشته ام و بهترین راه حل این است که اعتراضات بقیه آقایان منجمله آقای خوانساری در کمیسیون دادگستری مجلس طرح و رسیدگی شود در صورتی که به نحوی تصحیح شود که سایر آقایان ایرادی نداشته باشند منهم هیچ گونه اعتراضی ندارم ضمنا استدعا نمودند به عرض تیمسار ریاست برسد چنانچه اجازه فرمایند آقای صافی1 برای ملاقات در خارج از اداره شرفیاب شود مقرر فرمایند نظر تیمسار ریاست را امر به ابلاغ فرمایند که به مشارالیه اعلام گردد.
مهران.
رونوشت به پرونده علی صافی ضمیمه شد.
اوانی.

توضیحات سند:

1ـ حاج شیخ علی صافی گلپایگانی فرزند حاج شیخ محمد جواد در سال 1299 در گلپایگانی به دنیا آمد.
در شرح زندگی نامه ایشان در ساواک میزان تحصیلات وی را علوم دینی در حدود اجتهاد دانسته و از قول امام جمعه اصفهان در آن وقت او از علما درس آیت الله بروجردی عنوان گردیده است.
وی از سال 1327 ساکن قم و متولی امور بیت مرحوم آیت الله گلپایگانی بود.
وی از مخالفین رژیم شاه قلمداد شده و در بعضی مکالمات که توسط ساواک شنوده شده است او را بدبین نسبت به حکومت نامیده اند.
در یک مورد در مورخه 21 /4 /48 نصیری رئیس ساواک می نویسد: «صافی را احضار و از او بازخواست شود این مهملات که اظهار کرده چیست؟ همان بهتر که به عراق برود و در آن کشور زندگی کند، لیاقت زندگی در ایران را ندارد.
» ولی ساواک چون از میان رفتن منبع و وسایل فنی نصب شده در منزل آیت الله گلپایگانی را با این اقدام حتمی می دانست پیشنهاد می کند این امر در وقت دیگر اقدام شود.
در تاریخ 20 /7 /48 به جرم تحریک آیت الله گلپایگانی برای مبارزه با رژیم به ساواک احضار شده و یکی از رؤسای می نویسد: «صافی احضار و به نامبرده تذکر داده شود اگر خیال آشوب راه انداختن داری دستگاه از مجازات کردن او نگرانی ندارد در صورت تکرار یا از قم تبعید خواهد شد یا به زندان خواهد رفت.
» آیت الله گلپایگانی او را از رفتن به مرکز ساواک منع می کند و او نیز در وقت احضار حضور نمی یابد و تلفنی می گوید: «آقا گفته نرو، نمیروم مگر بزور و شما که زور دارید مرا بگیرید.
» متعاقب این سخن ساواک پیشنهاد شش ماه تبعید وی را می دهد.
نصیری در ذیل پیشنهاد ساواک می نویسد : «چرا تبعید کنید که بزرگ شود او را باید تنبیه کرد.
» لذا او را در هنگام شب و وقت خارج شدن از بیت آیت الله گلپایگانی ربوده و به تهران می برند و نیمه شب او را آزاد می کنند.
ولی بالاخره ساواک کاسه صبرش لبریز شده و آقای صافی را امر به ترک قم می کند و به مدت یکسال به مشکین شهر تبعید می نماید و به این تبعید نیز بسنده نکرده و او را در آن شهر غریب ممنوع الملاقات می کند.
پس از مدتی از مشکین شهر به گلپایگان تبعید شده و در آن شهر نیز ساواک پیشنهاد ممنوع الملاقات شدن او را می دهد.
(بایگانی اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات)

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 372

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.