تاریخ سند: 13 آبان 1357
موضوع: سخنرانی دکتر محمد ترقی متولد 1304 قم شناسنامه 634 قم
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ:13 /8 /1357
به: 25 ﻫ شماره: 2130 /23 ﻫ
موضوع: سخنرانی دکتر محمد ترقی متولد 1304 قم شناسنامه 634 قم
عصر روز 10 /8 /57 دکتر محمد ترقی استاد سابق مجتمع آموزشی عالی از تهران به قزوین مسافرت و برای دانشجویان مجتمع مذکور که در ساختمان مدرسه عالی غزالی اجتماع نموده بودند سخنرانی نموده از جمله اظهار داشته (کارمندان ساواک هم به ستوه آمده و همین روزها است که بر علیه شاه قیام کنند مانند اس اسها که بالاخره برعلیه هیتلر1 شورش کردند. دائماً میگویند تیمسار نصیری به علت سوء استفاده دستگیر شده ولی این موضوع صحت ندارد و نصیری آزادنه در ویلای خود میگردد و علت این که تاکنون تحت تعقیب قرار نگرفته آن است که از سال 32 تاکنون با چشم بسته به شاه خدمت کرده است حتی از علیحضرت پرسیدهاند که چرا این شخص با این همه دزدی که کرده حمایت میکنی ایشان گفته خرتر از این شخص پیدا نمیکنم که دستورات مرا بدون چون و چرا اجرا نماید)
دکتر ترقی اضافه نموده (من حرفهایم را صریح میگویم و از کسی هم ترسی ندارم بدین جهت چندبار هم زندانی شدهام یک رساله هم درباره دزدیهای طبقات صدرنشین مملکت نوشتهام ولی از انتشار آن جلوگیری کرده اند)
مشارالیه ضمن اشاره به مذاکرات دکتر سنجابی2و خمینی از دانشجویان که به دو گروه مذهبی و طرفدار کمونیزم تقسیم شدهاند دعوت کرده همبستگی و اتحاد خود را حفظ نمایند زیرا بدون اتحاد نمیتوانند کاری از پیش ببرند
نظریه شنبه: سخنان دکتر ترقی جنبه تحریک آمیز داشته است
نظریه یکشنبه: 1ـ مفاد گزارش خبری فوق صحت دارد 2ـ مشارالیه قبلاً در مجتمع آموزشی عالی قزوین به تدریس اشتغال داشته و دستور مراقبت از اعمال و رفتار وی طی شماره 1428 /223 ـ 5 /5 /1356 اعلام گردیده بود که نتیجه مستمراً به عرض رسیده است 3ـ مراتب به موقع به فرمانداری نظامیقزوین اعلام گردیده است طوس
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه صحیح است علت حضور نامبرده و انجام سخنرانی به عنوان هفته همبستگی بوده است بشیر
نظریه 23: نظریات داده شده در بالا مورد تأیید میباشد .
توضیحات سند:
1. آدولف هیتلر در 20 آوریل 1889 در براوناوم آم این ـ شهر کوچکی در اتریش چشم به دنیا گشود. به مدت 12 سال از 1933 تا زمان مرگش در 1945 بر آلمان حکومت کرد. وی دیکتاتور بود و تلاش او برای به زیر سلطه در آوردن اروپا منجر به بروز جنگ جهانی دوم بین سالهای 1939 ـ 1945 گردید.
وی که ابتدا یک مأمور گمرک بود میخواست نقاش شود. بعد از مرگ والدینش به وین رفت تا در رشته هنر تحصیل کند، اما موفق نشد. در سال 1913 از خدمت نظام در اتریش معاف شد و به مونیخ آلمان رفت و در فقر و تنهایی به زندگی پرداخت. با شروع جنگ جهانی اول، به ارتش آلمان پیوست و در جبهۀ غرب جنگید و دوبار مدال شجاعت گرفت.
شکست آلمان در سال 1918 خشم هیتلر را برانگیخت و اظهار کرد که مردم آلمان از ارتش و سربازان حمایت نکردهاند. اتحادیههای کارگری، غرب سوسیال دمکرات و خاصه یهودیان را مسئول این شکست دانست. در سال 1919 هیتلر به مونیخ بازگشت و به مخالفان دولت پیوست. در سال 1920 این حزب به حزب ملی سوسیالستی کارگران آلمان که عموماً به آن حزب نازی میگویند مبدل شد و در سال 1921 هیتلر رهبر این حزب گردید.
در سال 1923 حزب سعی نمود با کودتا حکومت را به دست گیرد، اما پلیس مانع این شورش شد. هیتلر نه ماه به زندان افتاد و در آنجا کتاب «نبرد من» را نوشت. پس از آزادی بار دیگر حزب نازی را احیا کرد که قویترین حزب آلمان شد. در سال 1933 نخست وزیر گردید و تمام احزاب را تحت فشار قرار داد و با سرعت ارتش مخصوص حزب نازی را بنام «اس، اس» را تشکیل داد. در سال 1939 چکسلواکی را اشغال و به لهستان حمله کرد و جنگ جهانی دوم آغاز شد. فرانسه و انگلیس در حمایت از لهستان وارد جنگ شدند. هیتلر با حمله به شوروی، تلفات بسیاری داد و شروع جنگ در اقیانوس آرام باعث ورود آمریکا در این جنگ شد و سیر نزولی قدرت و توان هیتلر آغاز گردید. در 1944 به دلیل جاسوسیهای گسترده انگلیس. فرانسه، آمریکا در ارتش آلمان و خیانت افسران شکست آلمان حتمی شد و در سال 1945 هیتلر خودکشی کرد. طرفدارانش جسد وی را سوزاندند تا بدست مخالفان نیفتد. در مورد کشتار یهودیان نوعی اغراق وجود دارد که با تحقیقات جدید، تاریخ نگاری جنگ بینالملل دوم خدشهپذیر شده است.
2. دکترکریم سنجابى، فرزند قاسم سنجابى (سردار ناصر، رئیس ایل سنجابى) در سال 1283ﻫ ش در سنجابی از محلات کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در قصر شیرین و دوره اول متوسطه را در کرمانشاه و دوره دوم متوسطه را در تهران و دوره لیسانس را در مدرسه عالى حقوق گذراند. در سال 1307 جزو اولین گروه محصلین اعزامى به فرانسه رفت و در آنجا مجدداً دوره لیسانس حقوق را در دانشگاه نانسى و دوره دکتراى حقوق را در دانشگاه پاریس و رساله خود را راجع به کشاورزى و روستاییان و مالکیت ارضى در ایران به زبان فرانسه در سال 1313 گذراند و در همان سال به ایران بازگشت. سنجابى مشاغلى را در اداره کل اوقاف، وزارت فرهنگ و وزارت دارایی به عهده داشت و در همین حال ابتدا دانشیار و سپس استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. در سال 1322 به سمت رئیس دانشکده حقوق برگزیده شد، دو سال بعد به حزب ایرا به رهبری الهیار صالح پیوست و در سال 1325 جزو هیأتى بود که اولین برنامه هفت ساله صنعتى ایران را تدوین کرد. در سال 1330 در کابینه مصدق وزیر فرهنگ بود، امّا براى شرکت در انتخابات دوره هفدهم از این سمت استعفا داد. وى در سفرهاى مصدق به شوراى امنیت سازمان ملل و دیوان داورى لاهه با وى بود و در لاهه به عنوان قاضى اختصاصى ایران در دادگاه شرکت کرد. در آغاز انقلاب با هممسلکان خود جبهه ملی چهارم را تأسیس و سیاست شاه باید سلطنت کند نه حکومت، خواهان اجرای قانون اساسی مشروطیت شد. اما حرکت انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(ره) و قدرت ایمان مردم آنها را به سوی انقلاب کشاند. وی در نوفل لوشاتو همراه با مهندس مهدی بازرگان به دیدار حضرت امام (ره) رفت و با اعلام موافقت با مواضع امام، با حرکت انقلاب اسلامی همگام گشت و در کابینه بازرگان مدتى کوتاه سمت وزارت امورخارجه را داشت. پس از پیروزى انقلاب اسلامی جبهه ملی در یک موضعگیرى سیاسى اعلام کرد که حکومت اسلامى به بن بست رسیده است. حضرت امام (ره) با مرتد دانستن افرادى که چنین بیانى دارند، باعث برچیده شدن این گروه از کشور شد و سنجابى از ایران گریخت. وى نهایتاً در اول تیرماه سال 1374 در سن 90 سالگى درگذشت. بخش تاریخ شفاهى دانشگاه هاروارد آمریکا خاطرات او را تحت عنوان «امید و ناامیدیها» پس از مرگش منتشر کرد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 4 صفحه 118