تاریخ سند: 27 شهریور 1349
بازگشت به 2626/315ـ15/5/49
متن سند:
از : شهریار
به : آقای فرشین 315 شماره : 1686
در روز 26 /6 /49 موفق به ملاقات با مهدیقلی قوام نژاد که از تعطیلات
تابستانی برگشته بود شد و مطالب زیر از او بدست آمد.
1ـ تقی شکرائی که اسم مستعارش کاوه رهنما می باشد و مقیم لهستان است قبل
از فرار به شوروی گروهبان
نیروی دریائی بوده که به
اتفاق علی فولادوند از ایران
فرار کرده است.
مدتی در بلغارستان بوده و
رژیسوری1 تأتر را تحصیل
کرده بعدا به لهستان آمده و
در آنجا رژیسوری سینما را
فرا گرفته و اخیرا یکی از
فیلمهائی که تهیه کرده به نام
ویتنام مورد تحسین و جایزه
اول قرار گرفته است.
با قوام نژاد مکاتبه دارد و
چند نامه از او ارائه کرد که
عینا به پیوست ایفاد می گردد
تا پس از رفع نیاز اعاده
فرمایند.
تقی شکرائی تمایل زیادی به مراجعت به ایران دارد و حتی با قوام نژاد قرار
گذارده در تابستان سال 71 با دعوت قوام نژاد به پاریس مسافرت کند.
2ـ حمید زرگریان و پولاد دژ2 افسران فراری ارتش در پراگ هستند.
3ـ ورقا (سروان فراری ارتش) در پراگ است و تا حدودی حزب توده نسبت به
او بی اعتماد است ولی چون با دختر ژنرالی که معاون وزارت جنگ بلغارستان
است عروسی کرده پدر همسرش از او حمایت می کند.
4ـ اردشیر آوانسیان مسئول حزب توده در پراگ است و با پولاددژ و زرگریان و ورقا نمی سازد به همین
جهت است که این سه نفر مورد بی اعتمادی در حزب هستند.
خود آوانسیان مورد اطمینان صد در صد مسکو است.
5ـ مسئول حزب توده در بلغارستان مهدی منصوری است که آدرس او صندوق پستی 666 در صوفیه
است.
6ـ مسئول حزب توده در مسکو بقراطی است.
7ـ جودت مسئول حزب توده در تمام اروپاست و محل اقامتش در لایپزیک است.
در پرونده کلاسه 9440 بنام اردشیر آوانسیان بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ رژیسور ـ مأخوذ از فرانسه
با املای Règisseurبه
معنای مدیرعامل، مدیر و
سرپرست هنرپیشگان در تئاتر،
کسی که در تئاتر رُلها را میان
هنرپیشگان تقسیم و آنان را
رهبری می کند.
فرهنگ عمید
2ـ محمد (قاسم) پولاد دژ فرزند
حسین در تهران متولد شد وی
از جمله 37 افسری بود که
توانست از کشور خارج شود
نامبرده در رکن دوم ستاد ارتش
کار می کرده و اطلاعات فراوانی
را به حزب منحله توده منتقل
می نموده است او بعد از فرار از
کشور در چکسلواکی (شهر
پراگ) در رشته اقتصاد تحصیل
کرده همانجا مشغول به کار شد
او بعد از انشعاب مائوئیستی از
حزب به انشعابیون پیوسته از
طرفداران سرسخت آنان گردید.
خاطرات کیانوری ص 339.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 34