تاریخ سند: 29 بهمن 1346
موضوع: تیمسار خسروانی رئیس سازمان تربیت بدنی
متن سند:
شماره: 38007 /20ه 5
تیمسار خسروانی ریاست جدید سازمان تربیت بدنی روز 26 /11 /46 به
ملاقات دکتر هدایتی1 وزیر آموزش و پرورش آمده بدکتر هدایتی گفته است اگر
چه من از طرف شاهنشاه آریامهر به این سمت منصوب شده ام ولی از نظر
دیسیپلین اداری تابع وزارت آموزش و پرورش می باشم و شما هم باید مرا به
سازمان تربیت بدنی معرفی
نمائید.
خسروانی بعداز خارج شدن
از اطاق دکتر هدایتی
می گفت من به هیچ وجه
نمی دانم قره گوزلو چه
افتضاحی ببار آورده که
شاهنشاه آریامهر فرموده اند
او را فورا برکنار نمایند.
از
نظر مقامی سمت معاونت
ژاندارمری من بسیار بهتر
بوده برای اینکه در
ژاندارمری 600 میلیون
تومان اعتبار در اختیار
داشتم در حالی که بودجه
تربیت بدنی فقط 7 میلیون
تومان است و علاوه بر این قرار بوده است تیمسار سپهبد اویسی، پانزدهم اسفند
ماه تغییر شغل داده و من بجای ایشان بسمت فرماندهی ژاندارمری کل کشور
منصوب گردم.
خسروانی میگفت هنگام مسافرت شاهنشاه آریامهر به اروپا آقای نخست وزیر
در فرودگاه مهرآباد از حضور شاهنشاه آریامهر استدعا کرده بودند که من بجای
تیمسار صفاری2 بسمت شهردار تهران منصوب شوم ولی شاهنشاه فرموده
بودند به پرویز خسروانی در محیط نظامی بیشتر احتیاج داریم.
خسروانی میگفت اگر شاهنشاه به من امر کنند که تو باید لباس سرلشگری را از
بدن خود خارج کنی و در سمت سرباز ساده خدمت کنی با میل کامل می پذیریم
برای اینکه شاهنشاه آنقدر نسبت بمن لطف و عنایت دارند که فقط فرمانبرداری
از شاهنشاه برای ما ارزش دارد نه پست و مقام ولی باید دانست محیط تربیت
بدنی آنقدر آلوده به فساد و دزدی شده که جز با زیر و رو کردن آن محیط نمی شود
نظر موافق افکار عمومی را بدست آورد و اگر من که زندگی خود را از هفت
سالگی با ورزش شروع کرده ام نتوانم فساد تربیت بدنی را از بین ببرم هیچکس
قادر به اصلاح این دستگاه پر از فساد نیست.
توضیحات سند:
1ـ هادی هدایتی در سال 1302
هجری شمسی متولد گردید و
پس از طی تحصیلات ابتدایی و
متوسطه در سال 1325 لیسانس
حقوق و در سال 1329 لیسانس
ادبیات گرفت و جهت ادامه
تحصیل به فرانسه رفت.
او در
سال 1331 دکترای ادبیات و در
سال 1332 دکترای حقوق گرفت
و تا نیمه اول سال 1332 از
اعضاء فعال حزب توده بوده
آشنایی او با حسنعلی منصور
باعث ترقی او گردید و او فهمید
که منصور با آمریکائیها بند و
بست دارد می تواند نردبان
ترقی او باشد و منصور نیز جهت
اداره مملکت دنبال افراد
تحصیل کرده میگشت پس از او
دعوت کرد که به تهران بیاید
هدایتی هم بدون تأمل از حزب
توده استعفاء کرد و به کانون
مترقی منصور پیوست و جزء 9
نفر اعضای اصلی و مؤسسین
کانون مترقی درآمد.
او در آغاز در دارالترجمه
وزارت اقتصاد درآمد و در
دانشکده ادبیات به تدریس
پرداخت و سپس مشاور حقوقی
شرکت سهامی بیمه ایران،
مشاور عالی وزیر کار، مشاور
عالی وزیر بازرگانی، مشاور
عالی شورای عالی اقتصاد،
گردید.
و در انتخابات دوره 21 مجلس
به پیشنهاد کانون مترقی
کاندیدای وکالت از شهر ری شد
و به وکالت رسید.
و پس از
رسیدن منصور به نخست
وزیری در 17 اسفند 1342 به
عنوان وزیر مشاور انتخاب شد.
و او که تا این روز به عنوان یک
کمونیست مغضوب آمریکا بود
از این بعد به عنوان یک دوست
سفارت آمریکا در تهران نام
گرفت.
منصور در 15 آذر 1343
هادی هدایتی را به عنوان وزیر
آموزش و پرورش که تا قبل از او
وزارت فرهنگ نام داشت معرفی
کرد.
و مهمترین کار او برهم زدن
اعتصاب معلمان بود که پس از
چند روز بعد از وزارت هدایتی
اعتصاب کرده بودند.
او توانست
از آن بهره برداری نماید و غائله
را به نفع رژیم به پایان برساند.
دکتر هدایتی در کابینه های
آموزگار و شریف امامی پست
وزارت نداشت و به ریاست کل
سازمان بیمه مرکزی رسید.
با
پیروزی انقلاب اسلامی به
پاریس رفت و اکنون نیز در
پاریس زندگی میکند.
علی بهزادی، شبه خاطرات،
ص763
2ـ محمدعلی صفاری فرزند
محمدحسین منظم السلطنه است
که از ملاکین معروف لاهیجان
بوده است.
در سال 1280
(1285) در لاهیجان متولد
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه
حقیقت لاهیجان به پایان رسانید
در سال 1297 به تهران آمده و در
مدرسه ایران و آلمان دنباله
تحصیل را گرفت و کمی قبل از
شروع جنگ بین المللی بار سفر
بست و به روسیه مسافرت کرد و
در دانشکده نظامی به تعلیم فنون
نظامی پرداخت و تا پایان جنگ
بین المللی گاهی در تهران و
زمانی در روسیه به سر برد تا آنکه
تحصیلات نظامی خود را تمام کرد
از روسیه یکسر به تهران آمد و
بلافاصله وارد ارتش شد و با
درجه ستوان سومی قزاق مشغول
گردید.
سرتیپ صفاری کلکسیون
مشاغل مختلف است با آنکه در
خدمت ارتش بوده مدتی معاونت
شهرداری را به عهده داشته و
زمانی فرماندار نظامی گرگان
و شهسوار شده و بعد از
شهریور 20 هنگامی که سرهنگ
بود به درخواست شخصی به
وزارت کشور منتقل و در آن
وزارت خانه مدتی مدیر کل
انتظامات و سپس مدیر کل
کارگزینی گردید و در زمان
ریاست دارائی دکتر میلسپو
مدیریت کل غله و نان را
عهده دار بود و بعد از آن به
عضویت هیئت مدیره شیلات
منصوب و در زمان زمامداری
قوام السلطنه ریاست شهربانی
کل کشور به او واگذار گردید
مدتی بعد از سقوط دولت
قوام السلطنه این سمت را نیز
داشته و در دربار تقرب خاصی
داشت.
در زمان مصدق وی از
مسئولیتهایش خلع و پس از
کودتای 28 مرداد، مدتی
شهردار تهران و سپس نماینده
مردم لاهیجان بود و سه دوره نیز
در مجلس سنا عضویت داشت.
صفاری در کنار مشاغل اداری،
از اعضای کمیته مرکزی حزب
ملیون، حزب اتحاد ملی، حزب
ایران نوین و عضو دفتر اجرایی
و سیاسی حزب رستاخیز و لژ
فراماسونری قوی به شمار
می رفته است صفاری با مریم
ابتهاج ازدواج کرده و صاحب
سه فرزند به نام امیرهوشنگ،
ایرج و بیژن بوده است.
(ر.ک : اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی)
منبع:
کتاب
پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 110