تاریخ سند: 10 آبان 1343
موضوع: روحانیون
متن سند:
شماره: 17405 تاریخ:10 /8 /1343
موضوع: روحانیون
برابر اطلاع آقایان آیتاله خمینی و شریعتمداری1 و مرعشی نجفی2 در روز 4 / 8 / 43 در قم مطالبی به شرح زیر در منابر اظهار داشتند که اکنون بین روحانیون شهرستانها مورد بحث و مذاکره میباشد.
1) لایحهای اخیراً به مجلس داده شده مبنی بر اینکه هر یک از مستخدمین و مامورین دولت ایالات متحده آمریکا در ایران چنانچه مرتکب جنحه یا جنایت بشوند ولو نسبت به یک فرد اعلای کشور باشد دستگاه قضایی ایران صلاحیت محاکمه آن را نخواهد داشت.3
2) در مجلس شورای ملی لایحهای به عنوان ماده 22 تقدیم مجلس شده با اینکه وکلا از متن آن به هیچ وجه اطلاع نداشتند همگی امضا و تایید نمودند.
3)در این منابر شدیداً به دولت آمریکا حمله شده و آن را منفورترین دولت دنیا نامیدهاند و بعد اظهار نموده که دستگاه دولتی نمیتواند بین روحانیون ایجاد اختلاف نماید.
4) در این منابر به کلیه مراجع تقلید و مذهبی نجف و مشهد و روسای جمهوری اسلامی خطاب شده که اساس مذهب در خطر است و بدینوسیله اعلام خطر میشود. ش
گیرندگان: اداره کل سوم بخش 321
توضیحات سند:
1. سیدکاظم شریعتمدارى، فرزند حسن در سال 1283ﻫ ش در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز شروع کرد و سطوح و فقه و اصول را از میرزا ابوالحسن انگجی فرا گرفت. سپس در سال 1305 به قم رفت و در حوزهی درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر شد.
وی بعد از مدتی به نجف اشرف رفت و از اساتید آنجا از جمله مرحوم نائینی، آقا ضیاء عراقی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی کسب علم کرد و سپس اجازهی اجتهاد یافت، در سال 1313 به تبریز مراجعت نمود و در ششم خرداد 1326 هنگامی که شاه به مدرسهی طالبیهی تبریز آمده بود، از شاه استقبال به عمل آورد. این موضوع ادامه کار وی در آذربایجان را دشوار ساخت، لذا راهی قم شد. از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را به طور پنهانی با دربار حفظ کرد. اگرچه در بعضی موارد مخالفتهایی نیز با اقدامات رژیم مینمود. موسسهی دارالتبلیغ اسلامی، بنا به دستور وی در قم در سال 1344 افتتاح شد. به ادعای طرفداران این موسسه، دارالتبلیغ جهت احیای دین اسلام پایهریزی شد؛ اما مخالفان آن از جمله امام خمینی(ره) آن را با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی به نفع رژیم شاه میدانستند. اواخر سال 1345، مقامات ساواک با وی ملاقات کردند و طرح آزمایش طلاب و اعزام آنها را به سربازی مطرح کردند و شریعتمداری طرح را تایید کرد. بعد از درگذشت آیتالله حکیم، شاه در دوازدهم خرداد 1349 تلگرامی به همین مناسبت خطاب به وی ارسال داشت و وی در شانزدهم به تلگرام شاه پاسخ گفت. وی با عناصر رژیم شاه ارتباط داشت و رهنمودهایی را به رژیم ارائه میداد که چگونه با عناصر انقلابی برخورد کند و امام خمینی(ره) را محدود نمایند. وی بارها با بهبودی و انصاری به عنوان نمایندگان شاه ملاقات داشت. مدتی پس از انقلاب و اندکی پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان با تایید و حمایت او شروع به فعالیت کرد. این حزب نظرات انتقادی نسبت به نظام داشت و در عوض آیتالله شریعتمداری را قبول داشت. در 15 آذر سال 1358 رادیو و تلویزیون تبریز توسط حزب خلق مسلمان اشغال شد و با قطع خبر ساعت 2 صدای جمهوری اسلامی، اعلامیههای شریعتمداری و حزب خلق را قرائت کردند و ضمن آن خواستار آن شدند متجاوزان به خانهی شریعتمداری، دستگیر و مسئولان غیر بومی تبریز اخراج شوند و انتصابات حتماً با تایید شریعتمداری باشد. سه روز بعد رادیو و تلویزیون از اشغال خارج شد و کار عادی خود را شروع کرد. روز 14 دی ماه دوباره رادیو و تلویزیون تبریز اشغال شد. در قم نیز طرفداران وی تظاهرات کردند و شعار «رهبر ما شریعتمدار، زنده باد شریعتمدار» را سر دادند و سپس با سپاه پاسداران و حزبالله درگیر شدند و در نهایت در ساعت 2 بعداز ظهر، معرکه را ترک کردند. در پی این حادثه، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم طی اعلامیهای از شریعتمداری انتقاد کرد. فردای آن روز مردم به کمک سپاه پاسداران، رادیو و تلویزیون را بعد از ساعتها درگیری خونین از دست طرفداران شریعتمداری خارج کردند. پس از دستگیری توطئهگران کودتای نوژه اعتراف کردند که شریعتمداری را در جریان کودتا قرار دادهاند و وی ضمن تایید متعهد شده است که از آنها حمایت کند. بعد از افشای این توطئه و جریان کودتای قطبزاده و همکاری شریعتمداری با آنان، وی در سال 1361 ش از طرف جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم از مرجعیت خلع شد و سرانجام در سال 1365 ش به دنبال یک بیماری سه ماهه از دنیا رفت.
2. آیتالله العظمى سیدشهابالدین مرعشى نجفى فرزند سید محمود در سال 1276 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. نسب شریف او با 29 واسطه به حضرت امام سجاد(ع) مىرسد. وی تحصیلات ابتدایى و مقدمات علوم را نزد پدر فرا گرفت و با ادامه تحصیل در محضر اساتید بزرگ آن زمان، در علوم گوناگون از جمله رجال، فقه، کلام، ادیان، انساب و حدیث سرآمد شد. وى در ادبیات، علم طب و هیأت نیز صاحب نظر بود. آیتالله مرعشى در جوانى به مقام اجتهاد نائل آمد و مدرسان مشهور همچون ضیاءالدین عراقى، فشارکى، یثربى کاشانى، شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و میرزا محمدحسین نائینى به وى اجازه روایت و اجتهاد دادند. ایشان پس از فوت آیتالله العظمى بروجردى به عنوان یکى از مراجع تقلید مطرح شد. از جمله اقدامات فرهنگى و علمى مهم وى، تأسیس یک کتابخانه با بیش از 90000 جلد کتاب است که 25000 جلد آن به صورت خطى و بعضاً کمیاب است و یکى از گنجینههاى کمنظیر و ارزنده جهان اسلام به شمار مىآید. از آیتالله مرعشى 70 اثر نفیس علمى در زمینههاى مختلف به جاى مانده است. از دیگر خدمات ایشان بناى مساجد، حسینیهها و مراکز درمانى در داخل و خارج کشور است. فعالیت سیاسى ایشان از سال 1341 آغاز شد. وى مانند بیشتر علماى مشهور قم با لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى مخالفت کرد. در ماجراى قیام 15 خرداد 1342 و حوادث پس از آن با انتشار اعلامیه رژیم را نسبت به اقدامات ضداسلامى و خشونتبار مورد انتقاد قرار مىداد. ایشان، با اوجگیرى انقلاب اسلامى در سالهاى 1356 و 1357 با انتشار اعلامیههاى متعدد به رفتار دولت اعتراض مىکرد و پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همواره از نظام اسلامى حمایت مىنمود. آیتالله مرعشى نجفى در روز 8 شهریور 1369 بر اثر سکته قلبى در سن 93 سالگى به رحمت ایزدى پیوست و در محل کتابخانه خویش به خاک سپرده شد.
آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3. کاپیتولاسیون: امپریالیسم آمریکا به دنبال تحمیل رفرم اسارت بار «انقلاب سفید»! بر ملت ایران و در هم شکستن بنیان اقتصادی این کشور برآن شد که حق حاکمیت و استقلال سیاسی ایران را نیز به کلی درهم شکسته و رژیم ننگبار کاپیتولاسیون را بار دیگر در ایران زنده نماید. دولت آمریکا که گویا با شکست فضاحت بار شاه در نتیجهگیری از انقلاب سفید و عدم سرکوبی نهضت امام خمینی دریافته بود که بزودی انقلاب خونین و دامنهداری علیه آمریکا و رژیم دست نشانده آن در ایران آغاز میگردد خواستار احیای کاپیتولاسیون و مزایای کنسولی و قضایی برای اتباع خود در ایران گردید تا بدینوسیله نظامیان و سرجوخههای عربدهکش آمریکایی را به آمدن به ایران جهت نگهبانی از منافع آمریکا و تخت و تاج شاه تشویق و ترغیب نماید. بنا به اظهار میرفندرسکی، معاون وزارت خارجه ایران، آمریکا این پیشنهاد را در اسفند 1340 به ایران داده بود. منتهی گویا با آغاز رفرم «انقلاب سفید»، از آنجا که امپریالیسم آمریکا امیدوار بود که اجرای آن موجب پیشگیری از جنبش مسلحانه گردد و دیگر نیازی به دخالت نظامیان آمریکا در ایران نباشد روی این پیشنهاد خیلی پافشاری نکرد.لیکن به دنبال قیام خونین 15خرداد و اوجگیری روزافزون نهضت امام خمینی(ره) و گزارشهای کارشناسان آمریکایی مبنی برعدم موفقیت شاه در جلب رضایت تودهها و ایجاد «امیدواری» ! امپریالیسم آمریکا بار دیگر پیشنهاد مزبور را مطرح ساخته و رژیم شاه را جهت تصویب آن تحت فشار قرار داد. رژیم شاه بیدرنگ دست به کار تصویب و انجام این پیشنهاد گردید و شتابزده لایحهای مبنی بر مصونیت مستشاران و دیگر تبعه آمریکا در ایران که در تاریخ 13 مهر ماه / 1342 در کابینه سیاه علم تصویب شده بود به مجلس سنا برد و در تاریخ مرداد ماه / 1343 به دست به اصطلاح وکلای زبان بسته سنا به تصویب رسانید ! آنگاه دولت دستنشانده منصور لایحه مزبور را در تاریخ 21 مهر ماه / 1343 به مجلس شورای ملی برد و تصویب کرد و بدین ترتیب کاپیتولاسیون قرن نوزدهم را بار دیگر در قرن بیستم زنده کرد. امام خمینی(ره) با آگاهی از این وطنفروشی شاه و بر باد رفتن حیثیت ملت بزرگ ایران سخت آشفته و منقلب گردید. قائد بزرگ به منظور برملا کردن این خیانت زیر پرده شاه به ایران و ایرانی، اقدام به ایراد سخنرانی تند و کوبنده و صدور اعلامیهای افشاگرانه نمود، علاقمندان به کسب اطلاع بیشتر از موضوع کاپیتولاسیون و متن سخنان و اعلامیه امام خمینی(ره) به کتاب نهضت امام خمینی، تألیف سیدحمید روحانی، جلد اول مراجعه نمایند.
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 9
