تاریخ سند: 22 خرداد 1346
موضوع : سخنرانی آقای سیدعباس افتخارزاده
متن سند:
به : 316
از : 1ـ ه شماره : 2315 /1ـ ه
در ساعت 21 روز 20 /3 /46 در حمزکلایه یک مجلس سوگواری برگزار
گردید که آقای شیخ بهاءالدین محلاتی نیز در آن شرکت کرده بود در این جلسه
آقای سیدعباس افتخارزاده سبزواری سخنرانی و ابتدا به مرام کمونیستی و
کشورهای کمونیست
سخت حمله و آنها را
استعمارگران مخرب و
مروجین شرک و بت پرستی
نامید و بعد به وضع
بی سروسامانی فرهنگ
ایران حمله و انتقاداتی نمود
و اظهار داشت که بیماری
غرب زدگی گریبان
زمامداران کشور ما را گرفته
و جوانان ما روزبه روز به
منجلاب و بدبختی و
گمراهی فرو می روند هر
جوانی که به امریکا و اروپا
پا می گذارد در مراجعت
ارمغانی با خود می آورد که
سرمایه و افتخارات کشور محسوب می شود و آن این است که یک مشت
خرافات و تزلزل ایمانی و انحراف دینی با خودش آورده و هر کجا می رسد آن را
نقل مجلس می کند مثلاً چند روز پیش در یک جایی یک دکتر تعریف می کرد که
رفیقش که یک مهندس است و تازه از آمریکا برگشته می گوید.
حضرت محمد
پیغمبری بود و در زمان خودش برای اصلاح اجتماع آمده بود امروز هم
شخصیت هایی پیدا می شوند که کارشان اصلاح اجتماعات است مثلاً لردبرت
راند راسل رجل معروف عالم است پس بین محمد و راسل چه فرقی است و
می شود گفت که راسل هم پیغمبری است آقایان توجه دارند که گمراهی و بدبینی
چطور در خاندان پاک اسلامی رخنه می کند مسئول این همه گمراهی کیست.
چه
کسی مقصر است؟ آقای افتخارزاده ضمن صحبت خویش به طور مفصل از
شخصیت شیخ بهاءالدین محلاتی توصیف و تمجید کردند و ایشان را یکی از
آیات برجسته و صاحب شخصیت معرفی کردند نامبرده در ساعت 2320 دقیقه
به صحبت خود خاتمه و در کنار آقای شیخ محلاتی قرار گرفت در این مجلس
یک عده از روحانیون به اسامی شعبانعلی نخعی ـ حاج متضرع امام جمعه
لاهیجان ـ حاج ملاباشی ـ
حاج بکا و آقای سیدبزرگ
سادات رضوی نیز حضور
داشتند که پس از ختم
مجلس هم در نزد آقای
محلاتی نشستند آقای
محلاتی رو کرد به آقای
سیدعباس افتخارزاده و
گفت خبر تازه چه داری
افتخارزاده ضمن اشاره به
استعفای عبدالناصر و ابقاء
جدید ایشان گفت چون
ملت مصر پس از استعفا
جمال عبدالناصر شدیدا به
تظاهرات پرداخته و
خواستار شدند که باید
عبدالناصر در مقام رئیس جمهوری باقی بماند بنابراین عبدالناصر مجبور شد
دوباره برگردد.
در این موقع آقای شعبانعلی نخعی صحبت افتخارزاده را قطع و
گفت اصلاً تظاهرات به حدی شدید بوده که عبدالناصر نتوانست در تصمیم
خودش باقی بماند و از طرفی دوستانش هم به پیروی از ایشان از سیاست کنار
رفته بودند.
آقای شیخ بهاءالدین محلاتی گفت مصیبت بزرگی دامن اسلام را
گرفته خداوند خودش فرجی حاصل کند.
من جگرم می سوزد با این همه قیام
صمیمانه و جهاد عمومی دول عرب که تا چه حدی آمادگی داشتند حیف و صد
حیف که نقشه درست عملی نکردند.
ولی باز هم وضع کاملاً روشن نیست نباید مأیوس شد سعی کنید
جسته گریخته در جریانات منبرهایتان مردم را آگاه کنید و متذکر شوید که وضع برادران مسلمان آنها
چگونه است دلم می خواست بیشتر در لاهیجان بمانم ولی چون فردا باید به تهران بروم امیدوارم که باز هم
آقایان علما و روحانیون لاهیجان را زیارت کنم.
ملاحظات: نظریه منبع
آقای سیدبزرگ سادات رضوی طوسی برادرزن آقای محلاتی می باشد.
نظریه رهبر عملیات: به منبع آموزش های لازم جهت مراقبت کامل نامبردگان در مدت توقف در لاهیجان
داده شده ـ رودبار
در ساعت 1130 روز 30 /3 /43 به بخش 316 واصل گردید.
در پرونده شیخ بهاءالدین محلاتی ضمیمه و بایگانی شود.
4 /4 /46
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 316