درباره: توزیع اعلامیه
تاریخ سند: 27 بهمن 1356
درباره: توزیع اعلامیه
متن سند:
بعد از ظهر روز 27 /11 /36 محسن غروی چهارده ساله طلبه‌ء مدرسه‌ء علمیه حاج محمد ابراهیم اراک در حین توزیع اعلامیه‌ای که در رابطه با تظاهرات اخیر قم بوده توسط مأمورین شهربانی اراک دستگیر و در بازجوئیهای معمول اظهار داشته صبح روز 27 /11 /36 اسماعیل میر اشرفی معمم و مدرس علمیه قم ساکن قم خیابان، تهران کوچه [ناخوانا] کوچۀ بعد از حمام افشان دست چپ منزل شخصی که داماد علی‌اصغر قاضی‌زاده سرپرست مدرسه حاج محمد ابراهیم اراک می‌باشد تعدادی اعلامیه به امضاء آیات موسوی گلپایگانی، مرعشی و شریعتمداری را جهت توزیع به من (محسن غروی و محمد قاضی‌زاده و باقر موسوی و ضیاء میر‌جعفری) که هم حجره میباشم داده است.محمد قاضی‌زاده نیز پس از دستگیری تعداد یازده برگ از اعلامیه‌های مذکور را (فرزند سرپرست مدرسه) که در مدرسه مخفی نموده بود در اختیار مأمورین شهربانی گذارده و اظهار داشته باقر موسوی در توزیع اعلامیه‌های مورخه 26 /11 /36 دست داشته است.
تلاش در زمینه دستگیری باقر موسوی و ضیاء میر‌جعفری توسط شهربانی ادامه دارد.
شهربانی اراک قصد دارد متهمین مزبور را به این سازمان تحویل نماید، مقرر فرمایید در این زمینه نظریه اعلام دارند.
* رئیس سازمان امنیت اراک ـ ثقفی گویند: خسروی گیرنده: تقی‌زاده ساعت: 1300 مراتب ساعت 1315 به عرض معاونت دوم رسید مقرر فرمودند روز (29 /11 /36) شنبه اقدام شود.
فرجی 28 /11 /36 محترماً به استحضار می‌رساند
توضیحات سند:
* امروز (27 /11 /56) رادیو صدای جبهه خلق برای آزادی عمان که علیه حضور نظامی ایران در عمان سخن می‌گفت، اظهار داشت:« رژیم مزدور در کشور ما تلاش می‌کند حقایق اشغالگری نظامی ایرانی و حضور نظامی بریتانیایی و امریکایی در خاک عمان را پنهان سازد» و ادامه داد:« آشکار است که ایران و اسرائیل دو روی یک سکه می‌باشند و هدفها و مطامع توسعه جویانه مشترکی در میهن عرب ما دارند و برای حفظ منافع امپریالیسم در منطقه فعالیت می‌کنند.» و با طرح این سؤال به برنامه این روز خود خاتمه داد: « آیا حضور نظامی ایران در سرزمین عمان با هزاران سرباز و دهها پایگاه و موضع و آیا جنگ تجاوز کارانه ایران علیه ملت ما و ریختن خون فرزندان ملت ما و به آتش کشیدن خانه‌های آنها دخالت در امور داخلی به شمار نمی‌رود؟» (بولتن محرمانه خبرگزاری پارس/ش334/صص 11 و 12) حضور نظامی رژیم پهلوی در عمان در واقع نقشی بود که شاه پس از خروج انگلستان از منطقه خلیج فارس به عنوان ژاندارم منطقه ایفا کرد و حرکتهایی را که به نحوی تمایلات کمونیستی داشتند سرکوب می‌کرد.