تاریخ سند: 23 اردیبهشت 1357
گزارش
متن سند:
شماره : 1- 3- 6/م /3 تاریخ : 23 /2 /2537[] 0223
گزارش
محترماً ساعت 420 مورخه 22 /2 /2537 شخصی که خود را حسن آیتاللهی 46 ساله فرزند شیخ احمد شغل رئیس انستیتوتکنولژی [لوژی] یزد خیابان ملکی ساکن یزد خیابان کرمان کوچه حنا بن بست آیتاللهی معرفی مینمود وسیله تلفن اطلاع داد برابر اعلام تلفنی سرایدار، انستیتو مورد حریق قرار گرفته که بلافاصله به افسر گشت شهر و افسر نگهبان قرارگاه و اداره آتش نشانی اطلاع و مأمور به قدر کافی به محل اعزام برابر صورت مجلس تنظیمی و گزارش سرکار سروان ... افسر گشت شبانه با همکاری مأمورین اداره آتش نشانی و مأمورین کلانتری بخش آتش بلافاصله خاموش و مفاد صورت مجلس حاکیست در کتابخانه و مرکز آمار و اسناد و آزمایشگاه انستیتو آتشسوزی ایجاد گردیده و در بررسی که از اطراف ساختمان به عمل آمده جلو پنجره دبیرخانه و آزمایشگاه در ضلع جنوبی ساختمان و کتابخانه و مرکز آمار و اسناد که در ضلع شمالی قرار گرفته سه عدد شیشه خالی آبجو که بوی بنزین میداد و یک رشته شلنگ پلاستیکی حدود 5 /1 متر که انتهای آن به قوطی خالی پلاستیکی وصل بود و یک عدد ساک سبز رنگ در محل به دست آمده و با توجه به اینکه شیشه پنجره آزمایشگاه و کتابخانه و دبیرخانه شکسته شده بود به نظر میرسد شخص یا اشخاصی با وسائل مشهود مورد بحث بدواً بنزین به داخل سه نقطه مذکور پاشیده و با استفاده از کبریتی که در محل به دست آمده آتشسوزی ایجاد نمودهاند که در دبیرخانه پرده کرکرهای و مقداری اوراق معمولی سوخته شده و اطاق کاملاً دودزده بود و شیشه پنجره آزمایشگاه شکسته شده و قسمتی از اطاق دودزده شده بود و در کتابخانه و مرکز آمار و اسناد دو طاقه پرده پارچهای و 8 عدد صندلی و گوشه دو میز مطالعه و قاب نمودار آمار نیم سوخته گردیده و اطاق و کتابها کاملاً دودزده بود. ساعت 1330 مورخه 23 /2 /2537 آقای حسن آیتاللهی به اتفاق سرایدار انستیتو به نام حسینعلی خادم 52 ساله فرزند محمد ساکن یزد خیابان سیدگلسرخ اول کوچه جنت آباد به کلانتری مراجعه آقای آیتاللهی به شرح دو برگه بازجوئی بیان داشته در ساعت 420 مورخه 22 /2 /2537 وسیله خدمتگذار تلفنی اطلاع حاصل نمودم یکی از اطاقهای موسسه دچار آتشسوزی شده من بلافاصله جریان را به کلانتری اطلاع دادم و بعداً خود به محل آمدم متوجه شدم وسیله مأمورین و اداره آتش نشانی آتش خاموش گردیده و اضافه نمود از کسی مظنون نمیباشم و درحال بررسی و شناسائی هستم. از سرایدار نامبرده فوق تحقیق بیان داشت حدود ساعت 300 بامداد روز جمعه در انستیتو خوابیده بودم از بوی دود بیدار شدم مشاهده کردم سالن پر از دود است گیج شده بودم به درب منزل محمدعلی ملتی که منزل او نزدیک موسسه میباشد رفتم و جریان را با او در میان گذاشتم و به آقای آیتاللهی تلفن کردیم و اضافه نمود از کسی مظنون نمیباشم و کسی را در آن محل مشاهده نکردم. سرپاسبان میرجلیلی مجدداً جهت تحقیق و شناسائی و دستگیری مسوّب[مسبّب] حریق به محل اعزام در مراجعت گزارش داد تاکنون کسی شناخته نگردید. اینک پرونده حاضر تا هر نحو مقرر فرمایند اقدام شود.1
افسر نگهبان . ستوان علمدار
پرونده متشکله با اشیاء قید شده در صورت مجلس جهت تحقیقات بیشتر به دایره آگاهی2 ارسال میگردد.
سرپرست کلانتری بخش 2. ستوان یکم دهنادی
رونوشت طی شماره فوق به دایره اطلاعات جهت آگاهی
توضیحات سند:
1. این دو برگ گزارش، طی نامهی شماره 92 /5- 37 /5- 5 – 24 /2 /2537 به ریاست اداره اطلاعات ارسال شده است. بخش ضمائم
2. کلانتری بخش 2 یزد، این گزارش را طی شماره 4- 3- 6- 2 /3- 27 /2 /2537 به دایره آگاهی یزد ارسال کرده است. بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 3 صفحه 117