تاریخ سند: 27 فروردین 1340
متن سند:
محترما معروض می دارد در ساعت 1630 روز پنجشنبه 24 /1 /40 آقای شاپور بختیار در ساواک تهران با اینجانب ملاقات نمود.آنچه از گفتار نامبرده جلب توجه می کرد به ترتیب زیرین بوده است.
«دکتر مصدق شخصی بود که با هر تشکیلاتی مخالف بود و مرتکب اشتباهات بزرگی گردید.
«من در زندان به تیمور (منظور تیمسار سپهبد بختیار) گفته ام که نسبت به رژیم سلطنت علاقمند و وفادارم و فقط سلطنت است که موجودیتی برای این کشور ایجاد نموده و معلوم نیست اگر این رژیم از بین برود آینده مملکت چه خواهد بود و به کجا خواهد انجامید».
ممکن است افکار عمومی در 20 تا 30 سال دیگر آماده پذیرفتن رژیمی مانند تیتو (تی تیسم) باشد ولی اکنون مهیا نیست» در مورد داریوش فروهر چنین اظهار داشت.
«اکنون طرفداران داریوش فروهر در دانشگاه و دبیرستانها از احزاب دیگر جبهه ملی بیشتر هستند چه جوانها بیشتر راغب به ایدئولوژی ناسیونالیزم می باشندولی پس از چندی وضع آنها عوض خواهد شد و طرفدار احزاب سوسیالیزم می گردند» در جواب این که چرا داریوش فروهر عضو هیئت اجرائیه نمی باشد اظهار داشت.
«باید هیئت اجرائیه از افرادی که وزن اجتماعیشان بیشتر باشد تشکیل گردد» در مورد انتخابات گفت : «در مورد عدم انتخاب من دو بار فرماندار و اعضای انجمن نظارت تعویض گردیده بودند.
من که با امثال رادمنش فرق دارم خوب بود تا اندازه ای هم به افکار عمومی احترام می گذاشتند.
در مورد اللهیار صالح اظهار داشت.
«آقای صالح فردی بسیار احساساتی و اغلب احساسات او بر منطقش می چربد و دلیلش همان سازش او با حزب توده بوده است.
گو این که حزب توده در آن وقت ماهیت اصلی خود را نشان نداده بود و من نیز در آن موقع در ایران نبودم» ضمنا اظهار داشت : «من ضمن عهده داری امور دانشجویان مسئول تشکیلات جبهه ملی در هیئت اجرائیه می باشم» در مورد بالاتکیه مخصوصی به تشکیلات کرد.
در خاتمه افزود.
«آقای پروفسور عدل که عرایض مرا به عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رسانید نتوانست آن طوری که باید و شاید منویات و خواسته های مرا به عرض برساند و نتیجه ای عاید نگردید» نظریه : موضوع مهم جلوه دادن شخصیت خود در جبهه ملی و همچنین موضوع وکالت و توضیح درباره رابطه به وسیله پروفسور عدل قابل توجه به نظر می رسد و شاید با طرح و طرق صحیح و ملاقات های دیگر بتوان از وجود ایشان استفاده مطلوب را به دست آورد.
منوط به رأی عالی است.
ساواک تهران