تاریخ سند: 13 بهمن 1357
متن سند:
[گزارش]
محترما به استحضار میرساند :
1ـ شایع است که روز یکشنبه 15 /11 /57 از طرف مخالفین تظاهرات عظیمی در
تهران بعمل خواهد آمد.
این روز سالروز رفع خطر از ذات ملوکانه می باشد.
2ـ بطوریکه یکی از ساکنین محله دروازه شمیران اظهار میدارد حدود ساعت
0600 روز 13 /11 /57 تروریستی که صورت خود را با ماسک پوشانیده بوده
بدرب منزل یکی از ساکنین خیابان کیوان (این خیابان نزدیک دروازه شمیران
می باشد) مراجعه و صاحب این منزل را که گفته میشود مأمور ساواک بوده بضرب
گلوله از پا در آورده و بلافاصله متواری شده است.
ضمنا هر چقدر همسر مقتول از همسایگان
کمک خواسته هیچکس مساعدتی ننموده است.
اکنون مشخص گردیده این
کارمند مقتول آقای زندی کارمند سازمان اطلاعات و امنیت تهران بوده است.
1
3ـ بعلت اینکه دولت در مورد اخبار کذبیکه در روزنامه ها علیه شاهنشاه و ساواک و سایر دستگاهها نوشته میشود، عکس العملی از خود نشان نمی دهد لذا اکثر طبقات مردم این اخبار را صحیح دانسته و روزبروز بر بدبینی و حس انتقامجوئی آنها افزوده میشود.
همراز 14 /11 /57
محترما بعرض میرساند 14 /11 /57
اقدام لازم می شود.
14 /11
توضیحات سند:
1ـ شیوه کشتن فریدون زندی، گذاشتن اعلامیه روی جسد، آن هم به امضاء یک گروه مسلمان و...
شبهه انگیز است.
برادر فریدون زندی پس از این حادثه به بیمارستان طرفه می رود ؛ جایی که جسد فریدون زندی به اورژانس آنجا منتقل شده بود.
«او گفت که برادرش یکی از عوامل سابق سازمان ساواک بوده و از مدتی قبل فعالیت و همکاریش را با این سازمان قطع کرده بوده است.
همکاران سابقش چندین بار به او تذکر داده بودند و از او خواسته بودند که دوباره به سر کارش باز گردد.
این جوان در پایان مدعی شده که عمال ساواک برادرش را در مقابل خانه شان به قتل رسانده اند.
» (کیهان، ش 10628، ص 2) ساواک هم امروز اطلاعیه ای درباره کشته شدن فریدون زندی برای روزنامه کیهان فرستاد و زندی را کارمند دون پایه سازمان امنیت معرفی کرد و این اقدام را محکوم نمود.
اطلاعیه ساواک، نه از این جهت بلکه از نظر واژه های به کار رفته در آن بسیار بدیع و جالب است :
«روز جمعه 13 بهمن ماه یعنی درست یک روز پس از ورود شکوهمند حضرت آیت الله العظمی خمینی به خاک وطن عناصر مفسده جو و خرابکار که هدفشان جز لکه دار کردن نهضت مقدس ملت ایران و به هم ریختن اساس اعتقادات ملی و مذهبی مردم خداپرست این
سرزمین چیز دیگری نیست دست به جنایتی آن چنان وحشتناک زده اند که شنیدن آن قلب هر مسلمان واقعی را جریحه دار و پر خون می کند.
» (همان)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 25 صفحه 227