تاریخ سند: 17 بهمن 1345
موضوع: جلسه ناهار سران جبهه ملی در منزل دکتر یوسف جلالی و اظهارات شمسالدین امیرعلائی در مورد وضع دکتر مصدق
متن سند:
رونوشت گزارش خبری شماره 27696 /20 ﻫ 2 –17 /11 /1345
موضوع: جلسه ناهار سران جبهه ملی در منزل دکتر یوسف جلالی و اظهارات شمسالدین امیرعلائی در مورد وضع دکتر مصدق
روز پنجشنبه 13 /11 /45 عناصر مؤثر جبهه ملی از جمله دکتر فریدون مهدوی. حسین شاهحسینی. ابراهیم کریم آبادی. حاج محمود مانیان. عبدالحسین ثنائی. ابوالفضل قاسمی. علی اردلان. عباس محمودی1. علی اشرف منوچهری. اللهیار صالح. دکتر شمسالدین امیرعلائی. دکتر کریم سنجابی، جهت صرف ناهار در منزل دکتر یوسف جلالی واقع در خیابان بهار کوچه صارم پلاک 6 حضور داشتند.
در هنگامی که علی اردلان وارد جلسه شد از چند طرف به او گفته شد که او سخت مطالبات مالیات میکند. شاهحسینی گفت خودش هم راجع به املاک کرج گرفتار است، اگر آنچه را که دولت مطالبه میکند و بدهی دارند بدهد، چیزی برایش باقی نمیماند.
اللهیار صالح گفت این وضع در تمام دنیا هست در ایران هم خوشبختانه شروع شده که از پولداران مالیات زیاد میگیرند. با این مالیاتها است که باید دولتها بچرخد؛ نمونهاش این است که دو نفر از ایرانیان در نیویورک باغی داشتند وسیع، مثل پارک اتابک (سفارت روسیه فعلی) که صد و پنجاه هزار دلار فروختند. همه تعجب کردند، بعد معلوم شد مالیاتهای سنگینی هر سال دولت از این نوع محوطهها در امریکا میگیرد، دیگر برای صاحب آن نگهداشتن چندان صرف نمیکند.
بعد از حال دکتر مصدق سئوال شد. دکتر شمسالدین امیرعلائی گفت در حال معالجه است، هنوز مشکوک به سرطان میباشد. به بیمارستان مهر میبرند معالجه میکنند.
بعد قاسمی راجع به شایعات زیاد روز درباره فوت نامبرده سئوال نمود. گفتند صحت ندارد و حالش خوب است.
بعد علی اشرف منوچهری شمهای از وضع خودش که پروانه وکالت به او نمیدهند گفت، میگویند باید دادگستری اظهار رضایت از کار تو کند. دکتر عاملی2 و دکتر صدر3 که هر دو از دوستان همکلاس من هستند وعده دادند ولی کاری نکردند.
سپس صحبت از محلهای دیدنی فرانسه به میان آمد. دکتر امیرعلائی تقریباً نیم ساعت بحث از زندان و کشتارگاه آلمانیها در بلژیک که نقطه دوردستی به عنوان نمونه دولت حفظ کرده است، صحبت کرد و گفت چون این محل جاده خوبی ندارد کسی نمیرود. وقتی من در آنجا بودم رفتم، جای تماشایی بینظیر در دنیا است. انسان به هر سلول که وارد میشود، خود سلول با نواری که از زندانیانش ثبت شده، گفتگو میکند. همه جا چنین سخنرانانی تا میدان اعدام و تیرباران و سپس گورستان آن دارد و یا این چیزها را درست کردهاند و یا حقیقت دارد. وی افزود مو بر تن آدمی راست میشود. صورت غذا و ظرفهای کثیف و غذاهای بدی که به زندانیان میدادند، هم ثبت است.
این جلسه در ساعت 1600 پایان یافت. ضمناً علیاصغر گیتی بین در این جلسه غیبت داشت.
رونوشت برابر اصل است. اصل در ک 1050. به پرونده اللهیار صالح به کلاسه 23000 ضمیمه و ارائه فرمایید. 4 /12 /45 بررسی شد، بایگانی فرمایید 8 /12 /45
توضیحات سند:
1. در گزارشی به شماره 18835 /20 ﻫ 2- 19 /8 /1345 درباره ایشان آمده است: «ضمن تحقیقات معموله، نامبرده اظهار داشت که در زمان تحصیلات دبیرستانی در مشهد به حزب ایران گرویده و دوستان حزبی وی در مشهد دکتر محمد میردامادی. دکتر احمد سالاری. عباس دانشگر. عباس صدیق و فضلاله... بودهاند. یاد شده اظهار نمود پس از انتقال به تهران به عضویت هیأت تحریریه روزنامه جبهه ارگان حزب ایران درآمده و همکاران مطبوعاتی وی در روزنامه فوق دکتر کریم سنجابی. مهندس احمد زیرک زاده. دکتر اسداله بیژن استاد دانشگاه. مهندس کاظم حسیبی و ابوالفضل قاسمی بودهاند. ضمناً با روزنامه پرخاش و حمله و فریاد نیز همکاری داشته و همکاران وی در این روزنامه، احمد انواری. فرهنگ یمینی. ابوالفضل قاسمی. صادق سرفراز و ایرج نبوی بودهاند.» بخش ضمائم در گزارشی دیگری به شماره 591 /20 ﻫ2- 17 /2 /46 با عنوان «برگزاری مجلس ختم حجتالاسلام حاج شیخ ابوالقاسم محمودی ملقب ابوالمعارف مقیم مشهد» که در آن اللهیار صالح نیز شرکت داشته، مشارالیه پدر عباس محمودی معرفی شده است. بخش ضمائم
2. باقر عاملی، فرزند محمد در سال 1291ش در مشهد متولد شد. در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران دکترا گرفت و به تدریج مشاغل زیر را عهدهدار شد:
دادیار دادسرای شیراز، رئیس دادگاه جنحه شیراز، دادستان کرمان و شیراز و تهران، رئیس دادگستری یزد، رئیس دادگاههای شیراز، رئیس شعب دادگاه تهران، رئیس شعبه سوم دادگاه استان مرکز، رئیس دادگستری استان پنجم، رئیس اداره دفتر کل وزارت دادگستری، دادستان دیوان کیفر، مستشار دیوان عالی کشور، معاون کل و معاون پارلمانی وزارت دادگستری، رئیس شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور، وزیر دادگستری کابینه حسنعلی منصور و هویدا (1344) ش، نماینده دوره 21 تهران در مجلس شورای ملی، عضو و رئیس انجمن حمایت زندانیان، عضو هیأت مدیره انجمن حقوقدانان ایران، عضو انجمن ملی حقوق تطبیقی، استاد حقوق جزا و حقوق مدنی و آئین دادرسی مدنی در دانشگاه تهران و مدرسه عالی دختران و عضو باشگاه لاینز بینالمللی.
دکتر باقر عاملی که عضو سازمان فراماسونری بود، براساس تحقیقات ساواک، دارای افکار و تمایلات سوسیالیستی و از طرفداران دکتر مصدق و سیاست غرب (آمریکا) معرفی شد.
گزارشات بسیاری مبنی بر نادرستی و سوءاستفادههای وی در زمان تصدی وزارت دادگستری در سوابق وی موجود است. مشارالیه که در مراسم تشریفات سالهای 54 و 56 و 57 دربار شرکت داشت، در سال 1377ش در امریکا از دنیا رفت. اسناد ساواک. پرونده انفرادی و چهرههای آشنا، 1344ش، ص 399
3. سید جواد صدر فرزند محسن صدرالاشراف، از مهرههای مهم انگلستان در ایران، در سال 1291 ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران بود و پس از آن از دانشکده حقوق، لیسانس گرفت و سپس به فرانسه رفت و در دانشگاه پاریس تا مقطع دکترا ادامه تحصیل داد. در سال 1318ش به ایران بازگشت و در وزارت کشور استخدام شد و پس از 2 سال به وزارت امور خارجه منتقل گردید. برخى از مشاغل وى عبارت بود از: ریاست دفتر وزارت خارجه، رایزن سفارت ایران در بلگراد، رایزن سفارت در اسپانیا، ریاست دفتر نخست وزیر در زمان هژیر، ساعد و منصورالملک، مدیرکل اداره عهود در وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و معاونت پارلمانی وزارت کشور، معاونت وزارت امور خارجه، سفیر ایران در ژاپن، وزیر کشور در کابینه حسنعلی منصور و هویدا، وزیر دادگستری در کابینه هویدا.
جواد صدر، پس از 4 سال که وزیر دادگستری بود، به مشاغل تجاری روی آورد و ریاست هیئت مدیره و مشاور حقوقی چند بنگاه اقتصادی را عهده دار بود و به تدریس در دانشگاه نیز اشتغال داشت.
پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى، به اتهام سرسپردگى به رژیم پهلوى و سعى در تحکیم مبانى آن رژیم منفور، عضویت در احزاب رستاخیز و ایران نوین و سازمان فراماسونرى، همکارى نزدیک با هویدا و حسنعلى منصور، اقدام علیه انقلاب اسلامى، نگهدارى و اختفاى اسلحه و احتکار مشروبات الکلى دستگیر و در دادگاه انقلاب محاکمه گردید؛ ولی مورد عفو قرار گرفت.
جواد صدر در سال 1377ش از دنیا رفت.
ر. ک: امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک. ج 2 . باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران. ج 2. ص 917 . روزنامه جمهورى اسلامى، 17 /3 /1360، ص 2 . خبرگزارى پارس
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 339