متن سند:
از : فرمایشات اخیر شاهنشاه آریامهر :
(خائن را در هر لباسی که باشد تنبیه می کنیم)
و این خواست رهبر انقلاب ایران است.
ولی اکنون صحبت از این است که این مبارزه را
باید از کجا شروع کرد؟ جوانان وطن عقیده
دارند مبارزه با فساد و تنبیه خائن را باید از
تنبیه هویدا نخست وزیر دزد و معبون و
شارلاتان ایران و اعضای دزد و خائن تر از خود
او در کابینه شروع کرد.
در غیر اینصورت اگر باز
در اجرای اوامر شاهنشاه، سراغ آفتابه دزدها
برویم این بار هم به جایی نخواهیم رسید.
هویدا کیست؟ مرد دزد و نالایق و بی عرضه و
شارلاتانی که در مدت ده سال گذشته، با
عوام فریبی و دلقک بازی، و بهره برداری از
فعالیت های شبانه روزی شاهنشاه مملکت، فقط دِیْنِ خود را به اربابان و سیاست های خارجی
که از اوان کودکی دست مادر و برادرش را گرفته اند و پا به پا برده اند ادا نموده و با وسیع کردن
شکاف طبقاتی شرایط مساعد برای انفجار کشور برعلیه رژیم سلطنت را حفظ نموده است و با
دزدی و سوءاستفاده از بیت المال مملکت و شیرین کردن دهان اطرافیان دور و نزدیک پادشاه و
اعضای خانواده سلطنت هم موجبات عیش و عشرت خود و هم موجبات ادامه حکومت دلقک و
میمون صفتی چون خودش را فراهم نموده است.
اعلام می کنیم که هویدا دزد است و توضیح می دهیم که دلیل این مدعا چیست؟
کاری نداریم که فراهم نمودن موجبات زندگی این مرد کثیف معبون از قبیل وسایل زندگانی او
که میلیاردها خریداری شده و برگزاری میهمانهای [نیهای ]هنرمندان و هنرپیشه های تهران و
تامین وسایل مسافرت های پی درپی عیال سابق دائم الخمر او (لیلی خانم) زن فاحشه صفی
اصفیا (رفیقه خبیر معاون اسبق وزارت کشور) و سایر دلال های محبت او از قبیل همسر
معلوم الحال مجیدی1 وزیر مشاور امروز و بچه مزلف و معبون دیروز خیابانهای پاریس و دزد و
کلاشی که مامور اجرای طرح های دزد مارکدار دیگر کابینه، صفی اصفیا از محل وجوه دولتی چه
مخارج کمرشکنی را برملت ایران تحمیل می کند ولی اضافه می کنیم که اگر بخششهای بی مورد
از خزانه دولت و سوءاستفاده از امکاناتی که برای انجام خدمت در اختیار این مردم گذاشته شده
و انجام کمک های مالی کلان به اقوام عیال دائم الخمر سابقش لیلی خانم و فاحشه های مملکت
(اعم از شوهردار و بدون شوهر) سوءاستفاده از اختیارات و دزدی نیست پس چیست؟
به دزدیهای صفی اصفیا در زمان تصدی پست سازمان برنامه و به دزدیهای یار دیگر صفی
اصفیا، منصور روحانی عمله دیروز سازمان آب و وزیر کشاورزی و میلیارد [میلیادر] بهائی امروز
مملکت و دزدیهای مشترک این دو نفر دزد در امر سدسازیها و استقرار تأسیسات مولد برق
رسیدگی کنید و به عنوان مثال فقط به قیمت جواهراتی که منصور روحانی در مدت چند سال
گذشته برای معشوقه اش حضرت علیه همسر معاون با شرف خود در وزارت آب و برق (مهندس
کهکشان...) خریداری نموده است رسیدگی کنید، آن وقت ملاحظه کنید چگونه مردان خائن را
در هر لباسی که هستند باید تنبیه نمایند.
می گوئیم که هویدا نخست وزیر معبون و کثیف ایران نیز حتی برای دزدان بهائی هم کیش خود...
هم می کند، قبول ندارید تحقیق کنید تا ملاحظه نمائید این صدراعظم نالایق ایران برای ماست
مالی کردن کثافت کاریهای منصور روحانی2 در مورد روابط نامشروعش با زن و همسر مهندس
کهکشان در زمانی که گندکار بالا کشیده بود و خانم مهندس روحانی سر از کارها در آورده بود
نقش نخست وزیری و صدارت خود را تحت عنوان میانجی گری انجام داده است یا خیر؟
توضیحات سند:
1ـ عبدالمجید مجیدی فرزند قوام الدین در دیماه 1307 ش در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در
مدارس 15 بهمن، دارالفنون و البرز تهران به پایان رساند.
از دانشگاه درجه لیسانس حقوق و از دانشگاه حقوق پاریس
درجه دکترا دریافت کرد.
یکسال بعد از مراجعت به ایران در سال 1332ش در بانک توسعه صادرات به اشتغال پرداخت.
در 1335ش به سازمان برنامه و بودجه انتقال یافت و سه سال بعد نیز ریاست دفتر بودجه آن سازمان را به عهده گرفت.
در سال 1340ش درجه حقوق لیسانس در توسعه اقتصادی از دانشگاه هاروارد و دیپلم دوره مخصوص اقتصاد کشاورزی
را از دانشگاه ایلینوی امریکا اخذ کرد.
سال بعد معاونت مالی و اداری سازمان برنامه را به عهده گرفت.
چند سال بعد نیز
معاون نخست وزیر و رئیس دفتر مرکزی بودجه گردید.
در انتخاب او فرح نقش داشت همسر عبدالمجید مجیدی بالرین
و رقصنده تالار رودکی و دوست فرح پهلوی بود که بواسطه همین دوستی شوهر او وارد کابینه شد.
در مهرماه 1346 وزیر
تولیدات کشاورزی و مواد مصرفی شد.
در دیماه همین سال به عضویت شورای عالی فرهنگ و هنر درآمد.
در آذرماه
1347 به عنوان وزیر کار امور اجتماعی معرفی شد.
و از 19 دیماه 1351 به سمت وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه
منصوب گردید.
از دیگر مشاغل وی،دبیر کل جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، عضویت در دفتر سیاسی حزب ایران
نوین، عضویت در هیات اجرائی، دفتر سیاسی حزب رستاخیز و رهبر جناح پیشرو بعد از آموزگار بود.
مجیدی در باشگاه
امرسون سابق عضویت داشته است.
وی در بهمن 1357، پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط ژاندارمری تهران
بازداشت شد.
2ـ منصور روحانی در سال 1300 خورشیدی در تهران به دنیا آمد.
پدران او اهل و ساکن قفقاز بودند که بعد از معاهده
ترکمانچای و تصرف هفده شهر قفقاز به وسیله روسیه تزاری، نخست به آذربایجان ایران آمدند و پس از مدتی در قزوین
اقامت گزیدند.
منصور روحانی پس از تحصیلات مقدماتی عازم تهران شد.
وی دوره مهندسی را در دانشکده فنی دانشگاه تهران گذراند و برای دریافت تخصص در رشته هیدرولیک به لندن رفت.
در بازگشت به ایران در شرکت نفت ایران و انگلیس به کار پرداخت.
آن گاه به شهرداری تهران منتقل شد و در اداره لوله
کشی آب تهران به کار پرداخت.
در سال 1337 به ریاست سازمان آب تهران منصوب شد.
مهندس روحانی از آن پس تا
سال 1357 مدارج ترقی را به سرعت پیمود.
در 17 اسفند 1342 در کابینه حسنعلی منصور به عنوان وزیر آب و برق معرفی شد.
پس از ترور منصور هم، روحانی مقام
خود را به عنوان وزیر آب و برق در کابینه اول هویدا که در روز هفتم بهمن سال 1343 معرفی شد، حفظ کرد او مدت هفت
سال در وزارت آب و برق باقی ماند.
در تاریخ 22 شهریور ماه 1350 در ترمیم کابینه هویدا به عنوان وزیر کشاورزی و
سرپرست منابع طبیعی معرفی شد.
در 18 آبان 1355 در آخرین کابینه هویدا که ولیان از کابینه خارج شده بود، او وزیر
کشاورزی و سرپرست وزارت تعاون و امور روستاها شد.
او در زمان نخست وزیری دکتر جمشید آموزگار به عنوان مدیر
عامل سازمان عمران غرب تهران مشغول کار شد.
در کتاب سی و هفت سال نامبرده به عنوان فردی بهایی معرفی شده است.
از جمله کارهایی که او به عنوان آشتی ملی
انجام داد، توقیف عده ای از رجال دوران گذشته بود.
مهندس منصور روحانی یکی از این رجال دوران گذشته بود.
او در
23 شهریور ماه 1357 طبق ماده پنج حکومت نظامی به اتهام سوءاستفاده و اتلاف بیت المال به زندان افتاد و تا پیروزی
انقلاب در 22 بهمن در زندان بود وی سرانجام در دادگاه انقلاب به عنوان مفسد فی الارض محکوم به اعدام شد.
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 332