تاریخ سند: 26 دی 1346
موضوع: شایعه خودکشی تختی1
متن سند:
به: 316 شماره: 31119 /20 ﻫ 3
از: 20 ﻫ 3
قبل از ظهر روز 22 /10 /46 عدهای از روحانیون به مسجد جامع آمده بودند ضمن صحبتهای متفرقه موضوع خودکشی تختی به میان آمد شیخ نجات اظهار داشت خانم من با چند نفر زن به مجلس ترحیم تختی رفته بودند زن تختی در حالی که گریه میکرد گفته بود چندی قبل تختی گفت به من پیشنهاد شده که از عقیده خود دست بردارم یا مرا از بین خواهند برد.
شیخ نجات اضافه نمود تختی به دستور شاهپور غلامرضا کشته شده و اعلیحضرت اطلاعی ندارد.
زیرا موقعی که شاهپور غلامرضا به فدراسیون میآمد کف مختصری میزدند ولی وقتی تختی وارد میشد مدت ده دقیقه کف میزدند روی همین اصل شاهپور با تختی میانه خوبی نداشت.
آقای نوریزاده
این خبر را به بخش 3 ساواک تهران برای تحقیق پیرامون اطلاعات شیخ نجات و همسر تختی منعکس و نتیجه را بخواهید.
28 /10 /46
توضیحات سند:
1.
غلامرضا تختی: فرزند رجب، در سال 1309 ش در خانوادهای مذهبی در جنوب شهر تهران در خانیآباد چشم به جهان گشود.
پدربزرگ او، قلی نام داشت و شغل او بنکداری بود.
قلی در سفر مکه به دست راهزنان به قتل رسید.
امّا پدر تختی معروف به ارباب رجب دارای املاک وسیع در تهران بود که در زمان رضاخان، برای احداث راه آهن تصرف شد.
غلامرضا در هنگام تولد دو خواهر و دو برادر به نامهای خدیجه، نرگس، غلامعلی و محمدمهدی (تختی) داشت.
او دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسۀ حکیم نظامی و منوچهری گذراند و از همان زمان به ورزش باستانی تمایل نشان داد و به زورخانه گردان و سپس باشگاه پولاد رفت و با شروع کشتی، درس را رها کرد و در شرکت نفت استخدام شد و به مسجد سلیمان رفت.
ولی پس از مدت کوتاهی به تهران بازگشت و با جدیت به کشتی پرداخت و در سال 1329 اولین طعم پیروزی را در برابر علی غفاری چشید.
غلامرضا در این ایام به خدمت سربازی رفت و این فرصت را یافت تا به تمرینات خود به طور منظم ادامه دهد و بدین سبب در دوران خدمت، به مقام قهرمانی کشور رسید.
سپس خود را برای مسابقات جهانی 1330 (1951م) هلسینکی فنلاند آماده ساخت و در آنجا مدال نقره دریافت کرد.
تختی تا مسابقات جهانی 1334 (1955م) ورشو لهستان مدالی کسب نکرد و در این سال بود که بار دیگر به نقره دست یافت.
در سال 1335 (1956م) در المپیک ملبورن، بالاخره مدال طلا را به چنگ آورد.
در سال 1338 (1959 م) مسابقات کشتی قهرمانی جهان در تهران برگزار شد و تختی بار دیگر مدال طلا را با اقتدار ربود.
در سال 1338 (1959 م) در المپیک رم مدال نقره نصیب غلامرضا تختی شد.
در سال 1340 (1961م) تیم ملّی کشتی ایران، برای شرکت در مسابقات جهانی، راهی ژاپن شد.
تختی، بار دیگر به طلا رسید.
پس از این قهرمانی بود که تختی فعالیت سیاسی خود را علنی کرد و در انتخابات کنگرۀ جبهۀ ملّی شرکت کرد وی همواره نسبت به آیت الله سید محمود طالقانی ارادت خاصی داشت، از سوی دیگر به دلیل ارتباط خانوادگی با سید کاظم حسیبی جذب جبهه ملی شد و در کنگرۀ این جبهه ـ که در دی ماه 1341 در تهران برگزار شد ـ به عنوان نمایندۀ ورزشکاران، با یک صد رأی به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد و این امر خشم دستگاه پهلوی را برانگیخت.
تختی در مسابقات جهانی تولید و (آمریکا) 1341 ش با پیروزی بر رقبا در فینال با مدوید از شوروی روبرو شد.
کشتی به تساوی انجامید امّا تختی، به لحاظ داشتن وزن اضافه مدال دوم را برگردن آویخت.
در سال 42 فعالیتهای سیاسی خود را افزایش داد و این امور از چشم ساواک پنهان نماند.
به همین جهت او را احضار کردند ولی او در ساواک حضور نمییافت.
بدین لحاظ ساواک برای او مشکلاتی ایجاد کرد.
در المپیک 1345 ش.
توکیو تختی ناکام ماند و همچنین در آخرین رقابت ورزشی خود در تولیدو و در آبان سال 1345 (1966 م) آمریکا ـ بار دیگر شکست را پذیرا شد و از این زمان کشتی را برای همیشه رها کرد.
در همان سال ازدواج کرد و فرزندش بابک در سال 1346 متولد شد، چهار ماه از تولد فرزندش نگذشته بود که در مورخه 18 /10 /46 جسد غلامرضا تختی، در اتاق یک هتل (هتل آتلانتیک واقع در خیابان تختجمشید تهران) که به طرز مشکوکی درگذشته بود پیدا شد.
غلامرضا تختی نماد یک پهلوان واقعی بود که در کشاکش مردم با حکومت جور، همواره جانب مردم را نگاه داشت.
از مردم بود و با مردم زیست و مردم نیز او را میستودند و در سوگش سخت گریستند.
(برگرفته از مقدمه کتاب زندگی و مرگ جهان پهلوان تختی به روایت اسناد ساواک، سیّدعباس فاطمی، تهران، جهان کتاب، چاپ اول، سال 1378)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 62