تاریخ سند: 17 بهمن 1342
موضوع: پخش اعلامیه نهضت مبارزین اسلامی
متن سند:
شماره: اداره یکم عملیات ـ الف 312
در مراسم ختم مرحوم احمد نیکبین در روز شنبه 5 /11 /42 در مسجد جامع عدهای از افراد بازاری و طرفداران علماء و اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی حضور داشتند و بین آنها اعلامیه مبارزین نهضت اسلامی که به پیوست تقدیم میگردد1بین خود توزیع مینمودند از جمله افرادی که شناخته شد عبارت بودند از عبداله تربتی (از طرفداران علماء)، حسین مربی از طرفداران علماء، احمد سلطانی2 عضو جبهه ملی، سلیمانی، احمدی، قاسمی که از طرفداران علماء و نهضت آزادی میباشند در روز شنبه در بازار و خیابانها به افرادی که موردنظر شناسایی دارد ارائه میدهد.
نظر مأمور: به علت ظن افراد فوق هیچگونه سؤالی درباره محل چاپ این [اعلامیه] به عمل نیامده ولی استنباط میگردد همان دسته افرادی که اعلامیه مسلمانان متحد، مسلمانان مجاهد و غیره را چاپ مینمودند، باشند ولی عدهای معتقدند که یکی از بازاریان مبادرت به چاپ این اعلامیه نموده بهای این اعلامیه 2 ریال بوده و از افراد اخذ میگردید.
نظر افسر عملیات: به مأمور دستور داده شده به طور غیرمحسوس ناشرین و نویسنده و محل چاپ این اعلامیه را تحقیق و گزارش نماید.
2ـ نحوه پیدا کردن آشنایی با توزیعکنندگان راهنمایی گردیده.
اصل در 528 ـ ج به پرونده احمد سلطانی ضمیمه و بایگانی فرمایید.
21 /11
توضیحات سند:
1.
اعلامیه ذکر شده به دست نیامد.
2.
احمد سلطانی (کرم سلطانی): فرزند محمدعلی در سال 1323 در تهران دیده به جهان گشوده و تا مقطع لیسانس حسابداری، تحصیل کرده است.
اولین گزارش که علیه وی موجود است به سال 1339 یعنی شانزده سالگی او باز میگردد.
کرم سلطانی در اکثر جلسات دادگاههای زندانیان سال 42 شرکت میکرد و در سال 43 نیز اعلامیههای آقایان میلانی و محلاتی را که به ریاست دادگاه تجدید نظر ارتش نوشته بودند، پخش میکرد.
سلطانی در سال 1352 به عنوان حسابدار به استخدام وزارت فرهنگ و هنر در آمد و از جمله شرکتکنندگان پر و پا قرص مسجد جلیلی و هدایت بوده است.
وی در تاریخ30 /3 /44 در مجلس ختم شهید محمد بخارایی و سه نفر دیگر از تیرباران شدگان در مسجد سید عزیزالله شرکت داشته است.
در همین سال از طرف منابع ساواک خبر داده میشود که او در توزیع اعلامیههای نهضت آزادی دست دارد و در جلسات بازاریان منتسب به جبهه ملی و مکتب توحید و انجمن اسلامی و دانش آموزان شرکت میجوید.
ساواک از این سال به مراقبت بیشتر از وی میپردازد.
در سال 45 به ساواک احضار و هرگونه فعالیت سیاسی و عضویت خود را در احزاب منکر میشود.
در گزارش مورخ 22 /7 /49 آمده که: نامبرده ضمن یک مذاکره خصوصی از مبارزه ویت کنگها طرفداری نموده و نحوه کار آنان را ستوده است و اظهار امیدواری نموده که روزی در ایران نیز دوستان مبارزه را آغاز نمایند.
در تاریخ 16 /12 /50 از طرف کمیته مشترک ضدخرابکاری دستگیر و در تاریخ 18 /12 /50 پس از رفع سوءظن آزاد میگردد.
در تاریخ 20 /4 /51 براساس درخواست اداره کل سوم از ریاست ساواک، وی به مدت سه ماه تحت مراقبت قرار میگیرد.
در تاریخ 31 /6 /52 از وی تعهد کتبی مبنی بر شرکت نکردن در احزاب و گروهها اخذ میشود.
در تاریخ 31 /6 /52 مجدداً احضار و در مورد فعالیتش در احزاب مورد سوال قرار میگیرد.
در یکی از گزارشهای ساواک آمده که او اظهار نموده: «نودوپنج درصد مردم ایران تصور میکنند هنگامی که شاه به خارج میرود برای بهبود کشور میباشد.
ولی نمیدانند که در این سفرها میلیونها ریال خرج میشود و برای کشور هیچگونه فایدهای ندارد...
و هنگامی که از خارج برای شاه میهمان میآید کلیه افرادی که در مسیر خط [استقبال] آن مهمان قرار گرفتهاند افراد سازمان امنیت و پلیس هستند و مردم عادی به استقبال این میهمانان نمیروند.
» ساواک وی را یکی از علاقهمندان و دوستداران آیتالله سیدمحمود طالقانی معرفی مینماید.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 65