موضوع: اظهارات ابوالفتح مهدیون
تاریخ سند: 15 آذر 1343
موضوع: اظهارات ابوالفتح مهدیون
متن سند:
شماره: 19904 /20 الف تاریخ:15 /9 /1343موضوع: اظهارات ابوالفتح مهدیون1
اخیراً ابوالفتح مهدیون رئیس اداره مال‌الاجاره‌های فرهنگ استان که عضو حزب ایران‌نوین نیز می‌باشد ضمن صحبت خصوصی اظهار نموده است که فرهنگیان عضو حزب ایران نوین تصمیم دارند با آقای نخست‌وزیر در مورد این شایعه که آقای احسان‌اله نراقی می‌خواهند وزیر فرهنگ و هنر شوند به ایشان متذکر گردند که این کار را نکنند زیرا اگر نراقی مصدر کار شود درست مثل این است که درخشش به روی کار آمده است چون این دو خیلی با یکدیگر صمیمی هستند.
گیرندگان. اداره کل سوم (325) 2 نسخه
عیناً جهت اقدام به اداره 322 ارسال می‌گردد شماره 15 /9
بخش 323 – 16 /9 /43
در پرونده ن. ر – 1 (احسان نراقی) ضمیمه بایگانی شود.
به جای رئیس بخش 322. قهرمانی 2 /10 /43
توضیحات سند:
1. ابوالفتح مهدیون: فرزند رضا، در سال 1303ش در زنجان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را تا دیپلم کشاورزی پی گرفت و در سال 1322ش، در اداره فرهنگ استخدام شد و در شهرهای تهران و گرگان تدریس کرد.در سال 1323ش، در دوران جوانی به حزب توده پیوست و حدود یک دهه تا سال 1333ش، از کادرهای ورزیده حزب و رابط کمیته مرکزی با بسیاری از ایالات بود. دوران سربازی را در سال 1326ش، در دانشکده افسری سپری کرد و پس از آن، در سال 1327 در اداره اوقاف مشغول به کار و معاون کارگزینی شد.
در سال 1329ش، به آموزش و پرورش بازگشت و در جایگاه کارمندی و معلم و مدیریت دبستان فعالیت نمود تا اینکه به معاونت اداره فرهنگ ناحیه دو رسید.
در سال 1332ش، پس از کودتا، به علت سوابق حزبی بازداشت شد که گفت: « با تیمسار علوی‌کیا خویشاوندی دارد.»
پس از این مسئله، ادامه تحصیل داد و در سال 1340ش، لیسانس زبان انگلیسی گرفت.
در سال 1342ش، کاندید دریافت بورس برای رفتن به آمریکا شد که معلوم گردید مسئله‌‌ی این بورس منتفی گردیده است.
او که پس از لیسانس، به عضویت حزب ایران نوین نیز درآمده بود، مدتی دبیر و زمانی بازرس اداری و رئیس اداره سپاه دانش گردید و در سال 1343ش، رئیس اداره مال‌الاجاره‌های فرهنگ استان تهران شد و پس از مدت کوتاهی به ریاست تربیت معلم استان مرکز و در سال 1344 نیز معاون اداره کل استان تهران شد.
در سال 1345ش، از طرف یونسکو بورس تحصیلی به او داده شد و برای تحصیل در رشته تربیت معلم به فیلیپین اعزام گردید. برادرش به نام ایرج مهدیون نیز مورد اعتماد رژیم بود که در سال 1350ش، برای تدریس به ولیعهد، کاندید شد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)