تاریخ سند: 10 اسفند 1356
درباره: توزیع اعلامیه
متن سند:
شماره: 3584 /2 ﻫ 1 تاریخ: 10 /12 /2536[1356]
از: سازمان اطلاعات و امنیت مازندران
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت گنبد
درباره: توزیع اعلامیه
بدینوسیله 35 برگ اعلامیه به امضا مرتضی مطهری1 و مهدی بازرگان به پیوست ایفاد میگردد.2 خواهشمند است دستور فرمائید به طریق مقتضی و در پوشش مناسب نسبت به توزیع اعلامیههای مزبور اقدام مقتضی معمول دارند% پ
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مازندران - رخشا
امنیت داخلی
برابر دستور برای افراد متعصب مذهبی علما و جوانانی که علاقمند به خواندن کتابهای شریعتی هستند ارسال گردد.14 /12 /36
توضیحات سند:
1. استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری، فرزند حاج شیخ محمد حسین در سال 1298 ﻫ ش در فریمان چشم به جهان گشود. مقدمات علوم اسلامی را در شهر مشهد گذراند و در سال 1316 برای ادامه تحصیل به قم رفت و مراتب عالی علوم حوزوی را نزد اساتیدی چون حضرت امام خمینی (ره)، آیتالله العظمی بروجردی و علامه محمدحسین طباطبایی طی کرد. استاد مطهری با ورود به دانشگاه نقش عمدهای در نزدیک کردن اندیشههای حوزه و دانشگاه ایفا کرد. ایشان 22 سال استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود. آیتالله مطهری یکی از نظریهپردازان اصلی انقلاب اسلامی است. ایشان در تشکیل هیئتهای موتلفه دارای نقشی فعال بود و در همین راستا در هیئتی که گردانندگان آن شهید امانی و شهید لاجوردی بودهاند با طرح بحث انسان و سرنوشت و روشنگری مسائل اجتماعی نقش مؤثری داشته است. این هیئت یکی از پایههای اساسی تشکیل هیئت مؤتلفه در سال 42 بوده است. رژیم پهلوی ایشان را در سال 1356 ممنوعالمنبر کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله مطهری یکی از اعضای اصلی شورای انقلاب شد. آثار فراوان ایشان جزو منابع پرطرفدار در شناخت اسلام و مبانی آن است. آیتالله مطهری در اردیبهشت ماه سال 1358 به وسیله گروهک «فرقان» ترور شد و به شهادت رسید.
ر. ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، استاد شهید مرتضی مطهری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382
2. اعلامیه مورد اشاره به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
نظر به اینکه مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آنها از مسائل اساسی و حیاتی ما و وسیله بهرهبرداری افراد و دستگاههای مفروض گردیده است. اینجانبان تبادل نظر در این مسائل را ضروری دانستیم و در پی یک سلسله مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم، و با توجه به اینکه بیشترین افرادی که دچار این سردرگمی و بیهودهکاری هستند از قشر حقیقتطلبند، وظیفه شرعی دانستیم عقاید و نظریات مشترک خود را در این زمینه، نخست به طور اجمال و سپس به طور تفصیل به اطلاع عموم و به ویژه این قشر برسانیم باشد که وسیله خیری برای رهایی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که این موجب رضای خدای متعال خواهد بود.
آنچه درباره آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبهگرایشهایش یا به استنباطها و اظهار نظرهایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشتههای او منعکس است.
اینجانبان که علاوه بر آشنایی با آثار و نوشتههای مشارالیه با شخص او فیالجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبتهایی از قبیل سنیگری و وهابیگری به او بیاساس است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت گرایش غیراسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بیخبر میماند هرچند با کوشش زیاد به تدریج به اطلاعات خود در این زمینه میافزود در مسائل اسلامی حتی در مسائل اصولی دچار اشتباهات فراوان گردیده که سکوت در برابر آنها ناروا و نوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خدا است که: ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات من بعد ما بینا للناس اولئک یلعنهمالله و یلعنهم اللاعنون از این رو با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشارالیه و اینکه خود او در اواخر عمر در اثر تذکرات متوالی افراد بیغرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات خودش متوجه اشتباهات خود شد به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آنها داد. اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت او و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به اسلام بدون مجامله و پردهپوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و با دشمنان مفروض طی نشریاتی نظر خود را درباره مطالب و مندرجات کتابهای ایشان بالصراحه اعلام داریم از خداوند متعال مدد میطلبیم و از همه افرادی که بیغرضانه نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار دهند و ما را در این راه یاری نمایند متشکر خواهیم شد. والسلام علی من التبع الهدی.
مرتضی مطهری مهدی بازرگان
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب2 صفحه 284