تاریخ سند: 6 تیر 1327
گزارش
متن سند:
تاریخ:6 /4 /1327
گزارش
در این دو روزه بعد از تقدیم برنامه دولت جدید از طرف آقای نخستوزیر به مجلس شورای ملی، در اغلب محافل و بین اهالی تهران و حتی افسران و کسبه، از تازگی موضوع برنامه دولت صحبت بوده(1) و اغلب میگویند چنانچه دولت جدید یک قدم مسلم و واقعی برای بهبود حال توده مردم و وضع اسفبار مستخدمین دولت بردارد کافی است که تا آخر دوره پانزدهم مجلس (۲) بر سر کار باقی بماند زیرا اختلافات جدید بین علماء و بازرگانان را با دولت، بر اثر اقدامات خاص محرمانه سیاست آمریکا و انگلیس تلقی مینمایند(3) و ضمناً به طور خلاصه میگویند برای جلوگیری از نفوذ تجارت و معاملات دولت شوروی این مقدمات و تظاهرات را تعمداً فراهم نمودهاند.
توضیحات سند:
1- در تاریخ 3 /4 /27 نخستوزیر وقت، هژیر ضمن معرفی هیأت دولت به مجلس شورای ملی برنامه خود را نیز اعلام نمود. به هنگام نطق نخستوزیر، در جایگاه تماشاچیان مجلس، تظاهرات شدیدی علیه هژیر به وقوع پیوست و عدهای از نمایندگان له و علیه دولت صحبت کردند، در همین جلسه، مکی، حائریزاده، آزاد، رحیمیان و آشتیانیزاده علیه هژیر اعلام جرم نمودند.
۲ - تقلب سازمانیافته در انتخابات دوره پانزدهم مجلس (در سال ۱۳۲۵ برگزار شد) به قدری زیاد بود که از سال ۱۳۲۰ به بعد سابقه نداشت. این انتخابات یادآور «انتخابات کوپنی» بریتانیا بعد از جنگ جهانی اول بود. در این جا از کوپن واقعی برای خرید رأی به نفع طرفداران قوام استفاده میشد. مصدق در این انتخابات خود را نامزد تهران کرد. حزب توده که در ماجرای آذربایجان، روحیه خود را از دست داده و درگیر کشمکش داخلی بود، به تحریم انتخابات مبادرت نمود. مصدق توانست علیه تقلبات انتخاباتی دولت، مبارزهای همگانی را رهبری کند، جلسات سیاسی برگزار نماید و به همراه جمعی از ناراضیان سرشناس در دربار تحصن گزیند. سرانجام با نومیدی تهران را به قصد احمدآباد ترک و اعلام کرد که برای همیشه از سیاست کناره گرفته است اما مبارزات سیاسی بعد وی نشان داد که در این اظهارات خود جدی نبوده است.
٣- پس از تخلیه خاک ایران و حل غایله آذربایجان، و رد مقاوله نامه نفت شمال، حضور دولت ایالات متحده آمریکا که با استفاده از شرایط مساعد سیاسی، در میان طبقات حاکم کشورمان دوستان و هواخواهانی پیدا کرده بود و در صدد بسط نفوذ خود در ایران بود، موجب نگرانی دولت انگلستان گردید. بدین لحاظ لندن برای حفظ موقعیت خود به فعالیت پرداخت و قبل از هر کاری در صدد مبارزه علیه قوامالسلطنه که خود را به آمریکاییها نزدیک کرده بود برآمد. محمدرضا شاه نیز که ادامه زمامداری قوام را تهدیدی علیه خود میدانست، همراه با گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی و کارگردانان حزب دمکرات، در برابر طرفداران آمریکا، موضع گرفتند و به رغم تلاشهای قوامالسلطنه برای ادامه زمامداری، دولت او را پس از ۲۲ ماه، در تاریخ ۱۹ آذرماه ۱۳۲۶ ساقط کردند. حزب دمکرات ایران نیز پس از رفتن قوام متلاشی شد. با وجود سقوط دولت قوامالسلطنه، انگلستان همچنان از نفوذ روزافزون آمریکاییها در ایران نگران بود و بیم آن را داشت که در دولت جدید، هواخواهان آمریکا بر سر کار آیند و تجدیدنظر در قرارداد نفت جنوب را بر طبق تصمیم قانونی مجلس شورای ملی مطرح نمایند. طرح قانونی مهرماه ۱۳۲۶ که دولت را مکلف به استیفای حقوق ایران از منابع زیرزمینی کشور، یعنی نفت جنوب میکرد، اعلام خطری برای شرکت نفت بود، ولی واکنش اولیه شرکت نفت و محافل انگلیسی در برابر آن، چندان بدبینانه نبود. شرکت نفت در ایران مواضع بسیار محکمی داشت. از سوی دیگر انگلستان تصویب ماده قانونی ۳۰ مهرماه ۱۳۲۶، به خصوص بند «ﻫ» آن را به عنوان حفظ موازنه در برابر بیاثر ساختن موافقتنامه قوام - سادچیکف، تلقی میکرد. هرچند دربار و هیأت حاکمه ایران وابستگی خود را با شرکت نفت حفظ کرده بود و اکثریت نمایندگان مجلس به دولتهای دستنشانده انگلستان رأی میداد لیکن چند تن از نمایندگان اقلیت مشکلاتی در کارهای دولت ایجاد میکردند و نیز احتمال میرفت گروهی از نمایندگان میانهرو و فرصتطلب، به خاطر حفظ منافع خود با اقلیت همگام شوند و همراه با دوستان آمریکاییها، مزاحمتهائی، نظیر اقدام دکتر مصدق در مجلس چهاردهم که طرح قانون منع امتیاز را از تصویب گذراند، فراهم سازند. انگلیسیها و شرکت نفت، کارکشتهتر از آن بودند که آرام بنشینند و در انتظار حوادث بمانند. آنها برای حفظ منافع خود در ایران، دست به اقدامات تازهای زدند و با طرح تشکیل مجلس مؤسسان و تجدیدنظر در قانون اساسی برای افزایش اختیارات شاه و حق انحلال مجلس، لزومی به تغییر اساسی و فوری در سیاست خود، احساس نکردند.
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 25