صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 21 شهریور 1334


متن سند:

بسمه تعالی پیشگاه مبارک ذات اقدس شهریاری اعلیحضرتا : جان نثاران امضاءکنندگان زیر که متجاوز از یکسال است باتهام ننگین داشتن مرام پلید اشتراکی و وابستگی بسازمان افسری حزب توده از هستی ساقط شده و در زندان بسر می برند جز بعنایت باریتعالی و الطاف شاهنشاه امید دیگری ندارند.
به همین کلام اله مجید که قاطع ترین وثیقه مابین ملیونها مسلمین جهان است سوگند یاد می کنند که حتی به شهادت پرونده های موجود هر کدام بتفاوت سالها قبل از کشف این سازمان مشئوم نه فقط از آن کناره گیری نموده بلکه کوچکترین اطلاعی از اعمال مخرّب و میهن بر باد ده آنان نداشته اند و باز بهمین قرآن کریم قسم یاد می کنند که قلوب این جان نثاران همواره آکنده از مهر شاهنشاه و احترام بمقام شامخ سلطنت بوده و خواهد بود.
1 اینک این رعایای وفادار چاکرانه از پیشگاه پدر تاجدار استدعا دارند که بوضع آنان رسیدگی شود.
هرگاه عرایض مذکور برخلاف حقیقت بود شاهنشاه را بهمین کلام اله مجید سوگند میدهند که اوامر ملوکانه را مبنی بر اعدام این جان نثاران امر بصدور فرمایند تا موجب عبرت آن کسانی گردد که بدروغ در آیات مبین خدای تبارک و تعالی تخطئه می کنند.
لیکن هر آینه عرایض این جان نثاران مبنی بر بیگناهی مقرون بصحت بود اوامر ذات مقدس همایونی مشعر بر استخلاص این رعایای وفادار از زندان و اعاده حیثیّت امر بصدور فرمایند تا هم چنانکه در پیشگاه خدا و وجدان خود بعلّت بیگناهی مفتخر و سربلند هستند در نزد کسان و خویشاوندان خود نیز بیش از این سرافکنده و شرمساز نباشند و بتوانند بزندگانی از دست رفته خود و خانوده معصوم و بی سرپرست خود سروسامانی بدهند.
سرهنگ 2 سابق مرتضی خیامی سرگرد سابق فاتح سرهنگ پور سرگرد سابق تروآل گیلانی سرگرد سابق سید حسن سید نوری سروان سابق امیر ناصر اربابی یک جلد کلام اله مجید

توضیحات سند:

1 ـ عکس العمل رؤسای حزب منحله توده پس از آغاز اعدام افسران سازمان نظامی از زبان کیانوری: پس از بازداشت افسران و آغاز صدور احکام اعدام آنها «مهر 1333» دکتر مرتضی یزدی در جلسه هیئت اجرائیه پنج نفره ( ـ بهرامی، جودت، یزدی، علّوی، کیانوری) پیشنهاد کرد که به کلیه افسران زندانی توصیه شود که با نوشتن تنفرنامه به شاه درخواست عفو کنند.
هر چهار نفر بدون بحث با این پیشنهاد موافقت کردند ولی من به شدت مخالفت کردم و گفتم این کار هیچ سودی ندارد و تنها نتیجه آن این است که افسران نه تنها اعدام خواهند شد بلکه حیثیت انقلابی شان هم لکه دار خواهد شد.
شاه آنقدر به آنها کینه دارد که غیرممکن است اعدام شان نکند و تنها از طریق فشارهای بین المللی می توان جلوی قتل عام افسران را گرفت (در واقع در آن زمان تمام جمعیت های دمکرات جهان و حتی احزاب سوسیالیست اروپا که ضد کمونیست بودند با انتشار بیانیه هایی از رژیم شاه خواستند که افراد توده ای را اعدام نکنند) بهرحال مسئله به رغم مخالفت من تصویب شد و به زندان ابلاغ شد (ارتباط با زندان توسط من و سروان محقق دوانی عضو هیئت دبیران سازمان افسری تامین می شد) گروه رهبری افسران در زندان پس از بحث از هیئت اجرائیه سؤال کردند که آیا این تصمیم متفق تمام اعضای هیئت اجرائیه است و یا تنها نظر اکثریت است؟ خود افسران با این نظر مخالف بودند و سودی در اینکار نمی دیدند.
دوباره در هیئت اجرائیه بحث درگرفت من روی مخالفت خود ایستادگی کردم آن چهار نفر گفتند اگر تو روی این مخالفت پافشاری کنی و افسران از این مخالفت مطلع شوند از نوشتن تنفرنامه و درخواست عفو خودداری می کنند.
در نتیجه احکام اعدام عملی می شود و مسئولیت مرگ آنها با تو است بدین ترتیب من در برابر این تهدید حاضر شدم که با درج مخالفت من در صورتجلسه اجلاس هیئت اجرائیه به زندان اطلاع داده شود که این تصمیم به اتفاق آراء همه اعضای هیئت اجرائیه گرفته شده است من به همین شکل، تصمیم هیئت اجرائیه را به زندان اطلاع دادم و نتیجه این شد که افسران به این کار تن دادند ولی همان طور شد که من پیش بینی کرده بودم رژیم شاه 26 نفر از افسران از جمله سرهنگ سیامک و سرهنگ مبشری و یک غیرنظامی ـ مرتضی کیوان را تیرباران کرد و...
خاطرات کیانوری، ص 345

منبع:

کتاب چپ در ایران - سازمان افسران حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 169

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.