سخنرانی تحریک آمیز شیخ هادی روحانی در شهر بابل – استان مازندران
متن سند:
سخنرانی تحریک آمیز شیخ هادی روحانی در شهر بابل – استان مازندران
ساعت 175 روز 19 /2 /37 واعظی به نام شیخ هادی روحانی در مسجد جامع شهر بابل به منبر رفته و در سخنرانی خود ضمن اشاره به وقایع شهرهای یزد، جهرم و اهواز اظهار داشت: «دولت ایران دارد با قرآن میجنگد و میخواهد حکومت چهارده قرن پیش یعنی دوره ساسانیان را در کشور برقرار سازد. ما حکومت قرآن را میخواهیم. (حاضرین با صدای بلند گفتهاند صحیح است). ناطق سپس خطاب به نظامیان گفت: شما برادران عزیز خود را نکشید، اینها هدف دارند. خمینی و سایر آیات ارتجاع سیاه1 نیستند. دولت باید با روحانیت همکاری نماید. چون این طبقه و اسلام حربه محکم و بزرگی در برابر کمونیزم است. یاد شده در خلال سخنرانی خود برای کشتهشدگان حوادث شهرهای مذکور دعا کرده و از حاضرین در مجلس خواسته برای سلامتی روحالله خمینی و هم چنین آیات الله شریعتمداری و گلپایگانی صلوات بفرستند. نامبرده در خاتمه سخنرانی خود مردم را به حفظ نظم و آرامش دعوت کرده است.
ارزیابی خبر: خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده: مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.
توضیحات سند:
_
1. شاه از روحانیون مبارز با عنوان «ارتجاع سیاه» یاد میکرد. وی از سال 1341ﻫ ش در مصاحبه ها، نطقها و پیامهایش از دو قوۀ «ارتجاع سیاه» و «ارتجاع سرخ» به عنوان مخالفان «انقلاب سفید» نام میبرد. او درکنگرۀ دهقانان، در دی ماه 1341 گفت:« در راه جلوگیری از اصلاحات ایران مسلماً ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ از پای نخواهند نشست و تمام سعی خود را به کار خواهند برد که مانع این اصلاحات بشوند....»! وی یکبار دیگر در سخنرانی بهمن ماه 1341 در قم، علما را مورد اهانت قرار داد و با صراحت، «جامعۀ روحانیت» را « ارتجاع سیاه» نامید! و در کتاب انقلاب سفید دربارۀ قیام بزرگ پانزدهم خرداد 1342 چنین میخوانیم: «بلوای پانزدهم خرداد 42 بهترین نمونۀ اتحاد نامقدس دو جناح سیاه و قوای مخرب سرخ بود که با پول دستهای از مالکین که مشمول قانون اصلاحات ارضی شده بودند انجام گرفت.»! رجوع کنید به دایره المعارف تشیع، ص 566 و 567؛ مصاحبه ها، نطقها و پیامهای محمدرضا شاه صفحات 3087 و 3089 و 3284؛ فرهنگ سیاسی، ص 5 و کوثر(مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی، جلد دوم)، (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1371)، ص 162.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 04 صفحه 355