صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه بحث و انتقاد مسجد جلیلی و سخنرانی محمدرضا مهدوی معروف به کنی

تاریخ سند: 2 آبان 1345


موضوع : جلسه بحث و انتقاد مسجد جلیلی و سخنرانی محمدرضا مهدوی معروف به کنی


متن سند:

شماره : 16594 /20 ه 2 ساعت 1800 روز 29 /7 /45 جلسه بحث و انتقاد مسجد جلیلی واقع در خیابان ایرانشهر با حضور طبقات مختلف مردم و عده ای از عناصر طرفدار نهضت آزادی تشکیل گردید.
افراد شناخته شده عبارتند از محمدرضا مهدوی معروف به کنی.
خلیل شالچی.
حاج احمد صادق .
حسن افتخار اردبیلی.
رضا تقدسی و برادرش.
شیرازی.
عبدالحسین کازرونیان1.
توانا متصدی کتابخانه مسجد.
محمدمهدی اندوهی.
امین اللّه خالوئی نژاد.
احمد کرم سلطانی.
احمد رضائی و برادرش.
2 اکبر حاج بابا.
علی عمرانی (پیراهن دوز) عضو حزب ملت ایران.
پس از خاتمه نماز جماعت توسط محمدرضا مهدوی افراد با تذکرات خلیل شالچی به داخل کتابخانه مسجد، محل تشکیل جلسه، رفتند و پس از صرف چای آیاتی چند از قرآن مجید تلاوت و توسط احمد صادق ترجمه گردید.
آنگاه آقای محمدرضا مهدوی سخنرانی خود را تحت عنوان نبوت امری است واجب و لازم شروع نمود و در این بحث راجع به کلیات قوانین قرآن و تطبیق قوانین عصر حاضر که ساخته و پرداخته زمامداران و یا قوه مقننه هر مملکت می باشد.
اشاره نمود و طبق اسناد و آیاتی از قرآن اثبات نمود که بدون عیب و نقص بودن قوانین فقط قانون و مقررات خاص قرآن است و بس و قوانین موجود در عالم نمی تواند سعادت فعلی و آینده مردم را تامین و خالی از عیب و نقص نماید و کسانی که نیز داعیه سعادتمند بودن اینگونه قوانین که ساخته وتراوشات مغزی آنان می باشد در اندک زمانی آن قانون مواجه با هزاران عیب و نقص شده وای بسا آن را تغییر یا به آن ماده و تبصره ای اضافه می نمایند.
چه قدر قانون ها که با کوس و کرنا ابتدا برای سعادت مردم وضع شد و پس از چندی دیگری روی کار آمد و آن را مضر به حال جامعه دانسته و آن را لغو و خود قانونی وضع نموده و اینگونه قوانین زیاد در هر عصر و دوره ای وضع و تدوین شد که آثاری از آنها باقی نیست.
قرآن که سرآمد ادیان در جهان است قانونی است که اگر بدان عمل نمایند نه تنها مردم در هر مملکتی سعادتمند می شوند بلکه هر گونه تعدی و ظلم و جور و غارت و چپاولگری محو و نابود می شود.
ناطق سپس سخنانی در مورد قوانین قرآن و تعداد زوجات در اسلام و در مسیحیت به میان آورد و طبق آمارهایی که فهرست وار از مجلات بیان می داشت اظهار نمود فجایع و بی عصمتی هایی که در اثر قانون غلط مسیحیت درباره منع ازدواج مجدد به بار آورده شرم آور است.
وی آنگاه انتقادات شدیدی درباره انجام انتخابات ـ درج مقالات ضد دینی درباره آزادی زنان ـ وکلایی که برای سعادت مردم قانون وضع می نمایند نمود.
پس از خاتمه این بحث سؤالی درباره قوانینی که مربوط به قرآن است و 14 قرن از آن می گذرد نمود که آیات می تواند ضامن احتیاجات آینده و وضع مردم باشد در صورتی که این قوانین در 14 قرن برای مردم وحشی و کفار دین و علم و دانش آن زمان آمده و حال آن که پیشرفت علم و سطح معلومات مردم طوری است که در این عصر شاید قوانین قرآن نتواند احتیاجات مردم را تامین نماید.
در مورد پاسخ به این سئوال از طرف مهدوی و محمدمهدی اندوهی و سایرین سئوال شخص مورد بحث رد و گفته شد قوانین قرآن ضامن سعادت بشر بوده و هست.
سپس حاج احمد صادق در زمینه درج مطالب ضد دین و تشویق به دخالت در امر احکام مذهبی توسط زنان و درج مطالب زن روز و مقاله کیهان3 اظهار داشت که کسی پیدا نیست از مسلمانان جواب این مجله و روزنامه را بدهد.
چرا در آن رفراندوم می گذارد که آیا بکارت برای دختر واجب است یا نه و در نتیجه عده ای بنویسند لازم نیست؟ چرا همت نمی کنند و تذکرات و مقالاتی بر علیه این نوشته ها که با عصمت عمومی مردم بازی می کند بدهید تا از آن جلوگیری شود؟ شخص اول مملکت همیشه رفاه و آسایش مردم و خواسته های آنها را در نظر دارند.
مؤدبانه باید به دولت تذکر دهند تا به اطلاع ایشان برسانند و از ادامه این ناروائی ها بر ساحت دین مقدس اسلام ممانعت شود.
ناطق افزود برنامه تلویزیونی رادیو و تبلیغات علیه دین چنان مسیر خود را می پیماید که حدی برای آن متصور نیست.
آنگاه وی به دستگاه پاپ و دربار واتیکان و کشیش ها که دخترهای راهبه را چطور با خود دمساز و تارک دنیاها را آبستن می نمایند حمله نمود و اظهار داشت طبق آمار در واتیکان در چاه های آن هزاران جمجمه نوزاد بوده است.
ناطق سپس در مورد رد قوانین یهودی و مسیحیت که هزاران اشکال از نظر عموم و اجازه گرفتن زن مجدد و وجود هزاران زن بدون شوهر در آلمان بحث نمود که بنا به اظهار وی آمار آنها را نوشته و در هفته آینده سخنرانی جلسه به عهده او خواهد بود تا درباره قوانین غلط مسیحیت طبق اسناد خود آنها بحث نماید.
این جلسه در ساعت 2130 خاتمه یافت و در آخر جلسه ضمن صحبت خصوصی مهدوی به اندوهی تذکر داد که جلوی حرف های خود را بگیرد و از انتقاد شدید نسبت به دستگاه و رویه های آنان کنترل بیشتری نماید و اضافه نمود چون در اینجا نباید اطمینان داشت که مأموری وجود ندارد.
تو کنترل صحبت هایت را نداری و یک بار کاری دست خودت می دهی.

توضیحات سند:

1ـ عبدالحسین کازرونیان فرزند سلیمان به سال 1307 در بمبئی متولد شده، در همان جا تحصیل کرد؛ لیکن پیش از آنکه به اخذ مدرک دیپلم نائل آید، ترک تحصیل نمود.
وی در سال 1335 به همراه پسرش به ایران آمد و چون در هندوستان زندگی کرده و درس خوانده بود و به زبان انگلیسی نیز تسلط داشت، بلافاصله به استخدام شرکت نفت درآمد، وی مدتی بعد استعفا داد و به عنوان مترجم اداره اصلاح و تهیه نهال و بذر به استخدام وزارت کشاورزی درآمد.
کازرونیان در اکثر جلسات مسجد جلیلی به همراه دو تن از اقوام سببی خود محمدحسین و محمدحسن توانایان فرد شرکت می جست.
2ـ رضا رضایی از اعضای کمیته مرکزی و تیم ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق بود که در سال 1325 در تهران به دنیا آمد.
و در سال 1344 به سازمان پیوست و بعد دو برادرش مهدی و احمد و خواهرش صدیقه را به سازمان وارد نمود.
در سال 1349 که سازمان تعدادی از کادر مرکزی خود را راهی اردن نمود.
رضا رضایی نیز به این کشور عزیمت کرد.
وی در رشته دندانپزشکی دانشگاه تهران درس می خواند که در جریان دستگری اولیه کادرهای سازمان، در شهریور 1350 دستگیر شد؛ ولی از زندان فرار نمود.
او پس از اعدام محمد حنیف نژاد به کار رهبری سازمان پرداخت و سرانجام در 25 خرداد 1352 طی یک درگیری با مأموران ساواک در تهران کشته شد.
(یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید محمدعلی رجای، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران مرداد 1378، صفحه 278 و 279) 3ـ «در سال 1320 عبدالرحمن فرامرزی از دولت امتیاز روزنامه ای به نام کیهان را گرفت و سردبیری این نشریه را به دکتر مصباح زاده سپرد.
روزنامه کیهان گرچه یومیه بود ولی در نخستین روزهای تولد در هفته دو یا سه شماره انتشار می یافت.
ولی مندرجات روزنامه از سایر مطبوعات روز بهتر بود، مخصوصا مقالات فرامرزی و تندرویهای او در انتقاد از هیئت حاکمه خیلی زود روزنامه کیهان را به جامعه معرفی کرد.
در آذر ماه 1321 ش که قوام السلطنه حکومت داشت، در تهران شهرستانها به علت کمبود و قحطی نان و مواد غذایی و فقر عمومی و بیماریهای گوناگون بلوای بزرگی به راه افتاد.
سازمانهای دولتی و مجلس شورای ملی و مغازه ها مورد غارت قرار گرفته حتی مردم خانه قوام السلطنه را به آتش کشیدند و دولت هم برای رفع بحران دست به اقداماتی زد، از جمله امتیاز تمام روزنامه ها را لغو نمود، مدیران و سردبیران را به زندان افکند و فقط یک نشریه به نام اخبار روز به مدیریت حسینقلی مستعان از طرف دولت انتشار می یافت.
بعد از سقوط قوام مدیران جراید دست به اقدام زدند و دولت مجددا امتیاز روزنامه ها را به صاحبان آن برگردانید.
این بار امتیاز و مسئولیت انتشار روزنامه کیهان به عهده دکتر مصباح زاده قرار گرفت و مدیریت و سردبیری را عبدالرحمن فرامرزی عهده دار شد.
مصباح زاده با فعالیت زیاد سازمان وسیعی برای کیهان پی ریزی کرد و آن را به صورت یومیه انتشار می داد و مقالات فرامرزی هم روز به روز بررونق و نفوذ او می افزود.
کیهان در مقابل صدها روزنامه موسمی که می آمدند و می رفتند باقی ماند و به سرعت و خیلی زود خود را به پایه روزنامه اطلاعات رسانید و بعد به سرعت زیاد از او جلو افتاد و روزنامه اول ایران شد.
از لحاظ فنی و چاپ و وسایل لازم، آخرین پدیده های دنیا در چاپخانه کیهان دیده می شد.
» (شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، دکتر باقر عاقلی، جلد سوم، نشر گفتار، سال 1380، صفحه 1451)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 55


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.