(مردم زحمتکش آمل)
(مردم زحمتکش آمل)
متن سند:
(مردم زحمتکش آمل)رژیم شاه خائن پنجاه سال سلطنت دودمان منفور پهلوی را جشن گرفت. پنجاه سال جنایت، پنجاه سال خیانت، پنجاه سال حکومت وحشت و زور و سرنیزه، مردم، بدانید! رژیم شاه نوکرصفت پنجاه سال به بند کشیدن برادران و خواهران و فرزندان دلیر ما را جشن گرفت.
از رضاشاه قداره‌بند، این دشمن قسم خورده مردم زحمتکش، شروع کنیم که با پشتیبانی اربابان انگلیسی خود روی کار آمد. طی 2 سال حکومت ننگین خود به سرکوبی جنبش‌های آزادی‌خواه و صلح‌طلبانه مردم که برعلیه استبداد رضاخانی و نوکرصفتی او برخاسته1 بودند، پرداخت و سرانجام با افتضاح تمام در شهریور 132 از سلطنت برکنار شد و جایش را فرزند جلادش محمدرضا شاه عاری از مهر گرفت که هم اکنون بیش از سی سال است با شیوه‌های جنایتکارانه خود بهترین فرزندان دلیر ما را به خون کشیده است اگر نتیجه مبارزات مردم ایران برعلیه غارتگری‌های استعمارگران انگلیسی و نوکران دست به سینه آنها در ایران و در رأس آنها شاه خائن منجر به برقراری حکومت ملی دکتر مصدق گشت ولی با کودتای شاه در مرداد 32 2 که توسط اربابان جدید آمریکایی‌اش صورت گرفت بار دیگر دست سرمایه‌داران جهانی به سرکردگی آمریکا را در ایران باز کرد. این غارتگران جدید با شیوه‌های نوین به تاراج منابع طبیعی میهن ما پرداخته‌اند. و برای سرکوب کردن نهضت‌های ملی و مردمی زحمتکشان ایران، سازمان امنیت (ساواک) را به وجود آورده‌اند که با شیوه‌های وحشیانه خویش به این نهضت‌ها یورش ببرند و به دستگیری و شکنجه و آزار جوانان انقلابی و آزادی‌خواه وطنمان می‌پردازد و هزاران تن را به سیاهچال‌ها می‌کشاند.
شاه مزدور در بهمن 41 دست به یک اصلاح فرمایشی زد که از طرف اربابان آمریکایی به او دیکته شده بود. شاه ادعا می‌کند که با این انقلاب همه فئودال‌ها از بین رفته‌اند. دهقانان آزاد شده‌اند و مردم در رفاه و آسایش زندگی می‌کنند ولی ما چنین چیزی را نمی‌بینیم چه کسی است که نداند ملاکان بزرگ، هم‌چنان بهترین زمین‌های کشور ما را در دست دارند. به شهر خودمان نگاه کنیم. هم‌اکنون دسته دسته از دهقانان برای پیدا کردن کار به شهر می‌آیند و برای نجات از گرسنگی تن به هر کاری می‌دهند و سرمایه‌داران از این امر استفاده کرده آنها را با حقوق ناچیز در کارخانه‌ها به کار وامی‌دارند. مگر با ماهی 45 الی 6 تومان می‌شود خرج زن و فرزند خود را داد؟
شاه ادعا می‌کند درآمد مردم زیاد شده است. آیا هیچوقت به این سئوال جواب داد که قیمت اجناس ضروری مردم چند برابر شده است؟ شاید در چند سال پیش با 3 تومان می‌شد زندگی کرد. حکومت شاه با وارد کردن برنج آمریکایی و پاکستانی و ارزان نگه داشتن قیمت برنج محلی دهقانان را روز به روز به فقر بیشتری می‌کشاند.
آیا امثال اینگونه مسایل بی‌ارزش بودن [ناخوانا]
آیا ما تا چند سال پیش مشکلی به نام کمبود نان، گوشت، تخم مرغ، سیب زمینی، پیاز و ...3 و امثال آن را داشتیم؟ اینها فقط و فقط ناشی از سیاست‌های ضدمردمی رژیم شاه جنایتکار است که درآمد حاصل از نفت ما را صرف خرید اسلحه می‌کند و نقش حامی منافع سرمایه‌داران خارجی به ویژه آمریکایی را در خلیج فارس به عهده گرفته و برای کمک به شرکت های ورشکسته مانند پان‌آمریکن، کروپ، .... سهام آنها را می‌خرد و یا برای جبران کسری موازنه پرداخت‌های انگلستان مبلغ /4 میلیون دلار به این کشور وام می‌دهد و در همان زمان از سرمایه‌داران آمریکایی وام با بهره 8% می‌گیرد و با بهره 2% (مثلاً به سنگال) وام می‌دهد و با این ترتیب دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی دودمان پهلوی جشن می‌گیرد و میلیون‌ها تومان درآمد ملی کشور ما را به هدر می‌دهد. چه چیز این زندگی فلاکت‌بار رضایت‌بخش است که برای آن جشن بگیریم؟ فقیر شدن هر چه بیشتر رنجبران این سرزمین در طی این چند سال جشن دارد؟ کشتار هزاران نفر در طی پنجاه سال؟ در هر جا زور باشد مقاومت نیز هست. در طی چند سال اخیر مبارزات مردم ایران برعلیه حکومت شاه گسترش فراوانی یافته است. اعتصاب‌ها و تظاهرات کارگران، دهقانان، و دانشجویان وطن ما طی سال جاری پایه‌های حکومت شاه، این نوکر بی‌چون و چرای غارتگران آمریکایی را لرزانده است. این اعتراضات در آمل به اشکال مختلف از قبیل اعتصاب کارگران کوره‌پز خانه‌ها و تظاهرات و اعتصابات دبیرستان‌های آمل و نیز مقاومت زنان دلیر چاکسر در مورد وضع غیربهداشتی کشتارگاه و تحریم گوشت یخ‌زده از طرف کلیه مصرف‌کنندگان این شهر و مقاومت دهقانان معلم کلا در برابر زورگویی‌های فاطمه پهلوی4 و ...5 انعکاسی یافته است با توجه به پیگیری و گسترش این مبارزات یر همه روشنفکران آمل فرض است که هر چه بیشتر به افشاء ماهیت ضدخلقی رژیم محمدرضا شاه، پرداخته و اعتراضات مردم را برعلیه این رژیم هدایت کنند و نقش خود را در تسریع انقلاب قهرآمیز خلق ایفا نمایند. هر چه گسترده‌تر باد مبارزات حق طلبانه مردم برعلیه رژیم شاه جنایتکار مرگ بر حکومت شاه و اربابان هار و وحشی آمریکایی او، دشمنان خلق‌های ایران و جهان. جاوید باد رهبری طبقه کارگر.
اعلامیه شماره 1
توضیحات سند:
1. اصل: برخواسته2.کودتای 28 مرداد: نهضت ملی شدن نفت ایران ضربه بزرگی بر منافع دول استعمارگر، به‌ویژه انگلستان وارد کرد. با برنامه‌ریزی مشترک آمریکا و انگلیس کودتای 28 مرداد با موفقیت اجرا شد و سرآغاز دیکتاتوری 25 ساله محمدرضا گردید.
انگلیسی‌ها موفق شدند موافقت آمریکا را با سقوط مصدق جلب کنند و نقش اصلی با انگلیسی‌ها بود. سپهبد فضل‌الله زاهدی مأمور انگلیسی‌ها بود و سرلشگر حسن اخوی طراح کودتا و مغز متفکر سرلشگر ارفع بود.
کرمیت روزولت (مقام سازمان سیا) برای حسن اجرای کودتا به تهران سفر کرد. در روز 24 مرداد 1332 هجری شمسی محمدرضا حکم عزل مصدق از نخست‌وزیری و انتصاب زاهدی به نخست‌وزیری را صادر می‌کند، اما دکتر مصدق این حکم را نمی‌پذیرد و متوجه کودتا می‌شود. و کودتاگران شکست می‌خورند و خلع سلاح می‌گردند و شاه که به نوشهر رفته بود، به بغداد پرواز می‌کند و از آنجا به ایتالیا می‌رود و کودتاگران ناکام می‌مانند.
اما کودتای 28 مرداد طرح‌ریزی می‌شود که براساس آن جمعیتی در خیابان‌ها راهپیمایی می‌کنند و نیروهای کودتا به منزل مصدق می‌روند و سرهنگی به نام رحیمی ساختمان خانه دکتر مصدق را به توپ می‌بندد. اما مصدق موفق به فرار می‌شود. زاهدی زمام امور را در دست گرفت و محمدرضا به کشور بازگشت و حکومت سرکوب را در کشور حاکم کرد. در ابتدای سال 1379 وزیر خارجه آمریکا اعتراف کرد که در کودتای 28 مرداد ایران، آمریکا نقش داشته است.
3. نقطه چین در متن سند آمده است.
4. فاطمه پهلوی، در هشتم آبان 1307 ه ش در تهران متولد شد و چهارمین دختر رضاشاه از همسر آخر او عصمت‌الملوک بود. در زمان تبعید رضاشاه همراه مادرش به مدت هفت ماه در جزیره موریس اقامت داشت، ولى براثر اصرار و خواهشهاى مادرش، پدر به وى اجازه داد به همراه مادرش به ایران برگردد. در سال 1322 به همراه برادرش حمیدرضا به لبنان رفت و در یکى از مدارس شبانه روزى اسکندریه مشغول تحصیل شد. بعد از مرگ رضاشاه در سال 1323 به همراه چند تن از برادرانش به آمریکا رفته تا در آنجا تحصیل نماید ولى فاطمه تا اواخر سال 1326 در آمریکا بود و بنا به دلایل نامشخص بى‌آنکه موفق شود دانشنامه‌اى بگیرد، فقط پس از آموختن زبانهاى انگلیسى و فرانسه به ایران آمد.
در سال 1327 شایعه خواستگارى عبدالحسین هژیر نخست‌وزیر از وى در جراید به چاپ رسید، که مورد موافقت دربار و فاطمه قرار نگرفت. مشارالیه در سال 1328 بار دیگر رهسپار آمریکا شد. در طى دوران اقامت او در آمریکا بود که وینسنت هیلیر، جوان بیکاره امریکایى که دوست محمودرضا بود، در سر راه او قرار گرفت و سرانجام بعد از مخالفتهاى دربار آنها در اوایل سال 1329 با هم ازدواج کردند. دربار هم براى ساکت کردن افکار عمومى، بویژه آرام ساختن روحانیون اعلام داشت که فاطمه از مزایاى خاندان پهلوى محروم شده است. اما هیلیر که بخاطر القاب و امتیازات و ثروت موروثى با فاطمه ازدواج کرده بود، دست از لجاجت برداشته و پذیرفت به دین اسلام درآید تا ازدواج او با خواهر شاه محذور شرعى و اجتماعى نداشته باشد. هیلیر مدت 9 سال، از سال 1329 تا 1338، در ایران سرگرم زدوبند با شرکتهاى آمریکایى و جاسوسى از داخل دربار براى آمریکا بود و در معاملات بزرگ دخالت مى‌کرد و کمیسیون مى‌گرفت. رفتار وى براثر افراط در شرب خمر تحمل‌ناپذیر شده بود و در سال آخر ضمن برخورد و مناقشه‌اى شدید با فاطمه، نوزادشان «آرزو» را به هوا پرتاب کرد که منجر به کشته شدن کودک شد و همچنین به دنبال ضرب و شتم فاطمه، دربار به او فشار آورد که فاطمه را طلاق بدهد. فاطمه از او دو فرزند پسر به نامهاى کیوان (متولد 1331) و داریوش (متولد 1335) داشت. بعد از طلاق از هیلیر، فاطمه در آبان 1338 با ارتشبد محمد خاتمى فرمانده نیروى هوایى ازدواج کرد و از او هم داراى دو پسر بنام کامبیز (1341) و رامین (متولد 1346) شد. محمد خاتمى در یک سانحه هوایى در 21 شهریور 1354 جان خود را از دست داد. فاطمه هم، اکنون در قید حیات نیست. پستهائى که وى قبل از انقلاب عهده‌دار بود عبارتند از: ریاست هیئت امناى دانشگاه اصفهان ـ ریاست هیئت امناى باغات گیاهشناسى و ریاست هیئت امناى دانشگاه صنعتى.نک: اشرف در آیینه بدون زنگار (ج 2) ـ خسرو معتضد ـ تهران: نشر البرز، 1376 ـ ص 281، 279، 260، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى (ج 1) ـ تهران: اطلاعات، 1369 ـ ص 243
(اسناد ساواک ـ پرونده‌هاى انفرادى)
5. نقطه‌چین در متن سند امده است.