تاریخ سند: 25 آذر 1357
مذاکرات خانم امینی با خانمی در روز 25/9/1357
متن سند:
تاریخ:25 /9 /1357
مذاکرات خانم امینی با خانمی در روز 25 /9 /1357
خانم امینی دختر آیتالله قمی با خانمی1 تماس و اظهار داشت دیروز به اتفاق آقا به ملاقات مجروحین حادثه اخیر به بیمارستان شاهرضا رفتیم که بعد از مراجعت، آقا به شدت ناراحت و گریه میکرد مخصوصاً قسمت اطفال را که آقا مشاهده کردند و ایران که به اصطلاح خودشان پیشرفته و مترقی است وضع بیمارستانها در زمان صلح تأمین ندارند لیکن در لبنان که یک کشور در حال جنگ است لااقل بیمارستانهایش مصونیت دارند.
مخاطب گفت که فردا ختم رسمی سربازی که در همدان کشته شده در منزل پدرش برگزار خواهد شد.2
خانم امینی گفت قرار است امشب آقا در بیمارستان شام بدهد3 و به دولت بفهماند که چماقبدستها از خودشان میباشد و دیگر اینکه بلکه چماقبدستها از بیمارستان خارج شوند و در بیمارستان آرامش به وجود آید.
خانم مذکور گفت هیئت بلندپایه کاتوزیان4 به ملاقات آقا آمدند که خانم امینی اظهار داشت راهشان ندادیم ولی به بیمارستان شهناز رفتهاند و در بیمارستان آنقدر آنها را هو نمودند و موقعی که کاتوزیان میخواسته صحبت کند دانشجویان مرتباً به وی گفتهاند ای احمق نادان ای همکار فلانی از اینجا برو بیرون و مثل اینکه بیرونشان میکنند لذا از قرار معلوم در بیمارستان شاهرضا تعدادی از کارکنان که از خود آنها بودهاند آنان را به خدمت آقا که آنجا بوده میبرند و این مورد اعتراض [و] عدهای از دانشجویان ادبیات قرار بود امروز بیمارستان را ترک نمایند و خوشبختانه مردم متوجه این ملاقات نشدهاند. ضمناً آقا به یکایک افراد منزل سپرده بود که اگر این هیئت آمدند به منزل راه ندهید. ضمناً خبرنگاران [را] با توجه به اینکه آقا مصاحبه نمیکند پذیرفت و مصاحبه مفصلی انجام گرفت و اضافه نمود که رادیو بیبیسی در اخبارش اعلام نمود که کارتر گفته به ایران کمکی نمیکند و آن هم دلیلی دارد چون کشورهای دیگر مخصوصاً شوروی آمادگی خود را اعلام ننمودهاند لیکن پشتیبانی خود را از شاه اعلام داشته ولی آقایان را تقبیح کرده که چرا اینقدر دستور خونریزی میدهند و عنوان نمود شاه هم به هیچ عنوان آمادگی رفتن را ندارد و بیان داشت دکتر کریم سنجابی هم با شاه ملاقات کرده و مشورتی درباره ایران بوده و دکتر سنجابی همان حرفهائی که خمینی زده بدون پروا5 به شاه گفته است و به وی پیشنهاد نخستوزیری داده که قبول ننموده و ازهاری هم گفته امنیت را برقرار میکنم ظاهراً معلوم است که نمیتواند امنیت را حفظ کند و شاید کس دیگری به جای وی بیاورند و احتمال دارد یک حکومت صد در صد اسلامی و شاه هم فقط مشروطه باشد و کم کم باز قدرت پیدا کند و سپس بر شاه مسلط میشوند و در خاتمه مذاکره گفت دولت واقعاً از اعتصاب کارکنان شرکت نفت خیلی عاجز شده و خمینی که گفته اعتصابات خود را ادامه بدهید و آیتالله قمی هم در تصمیماتش میخواهند جدیتر شوند و نیز آقا گفتهاند که احتمال هرج و مرج در ایران میرود و آقا میخواهند اعلامیهای بدهند.
توضیحات سند:
1. با توجه به سند بعد که در آن به برگزاری مجلس ترحیم در منزل آیتالله سیدعبدالله شیرازی اشاره شده است، به نظر میرسد مخاطب دختر آیتالله سیدحسن قمی، دختر آیتالله سیدعبدالله شیرازی بوده است.
2. شهید محسن مبشر کاشانی فرزند شکرالله در سال 1335 ش در مشهد مقدس به دنیا آمد. در زمان حضور در مشهد، در جلسات مسجد کرامت مشهد شرکت داشت. وی که در سال 1357ش سرباز ژاندارمری بود، در روز 19 آذر ماه سال 1357ش که مصادف با روز تاسوعا بود، به طرف قدرتالله خدایاری که استاندار همدان بود تیراندازی کرد و سپس متواری شد و در صبح روز بیستم آذر در کوههای عباسآباد همدان به وسیله مأمورینی که در تعقیبش بودند، به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید عزیز پس از انتقال به مشهد، در بهشت رضا به خاک سپرده شد.
3. در اصل: میدهد
4. سپهبد باقر کاتوزیان در سال 1291ش به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم، در سال 1312ش وارد دانشکده افسری شد. در سال 1324ش درجه سرگردی، در سال 1329ش درجه سرهنگی، در سال 1335 درجه سرتیپی، در سال 1339 درجه سرلشکری و در سال 1344 درجه سپهبدی گرفت. در مشاغل مختلف نظامی از جمله: ریاست ستاد لشکر خوزستان . فرماندهی تیپ . فرماندهی لشکر . ریاست کارگزینی ارتش . فرماندهی گارد گمرک و معاونت پارلمانی وزارت جنگ فعالیت کرد. وی در سال 1357ش در کابینه نظامی غلامرضا ازهاری، وزیر کار و امور اجتماعی شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بازنشسته گردید.
5. در اصل: بیپروا.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 20 صفحه 40