برادر معظم قربانت گردم.1
تاریخ سند: 6 آذر 1334
برادر معظم قربانت گردم.1
متن سند:
تاریخ: 6 آذر1334برادر معظم قربانت گردم.1
امیدوارم که وجود نازنین همواره از نعمت سلامتی بهره‌مند است. هفته قبل نامه‌ای حضور مبارک ارسال و تقاضای بذل توجه بیشتری در مورد فوق‌العاده بنده یا ارسال وجه نموده بودم، دیروز خدمت جناب آقای دکتر اقبال رفته بودم. اظهار می‌داشتند که ممکن است جنابعالی نیز تا چند روز[دیگر] به پاریس تشریف آورده و سپس به امریکا حرکت فرمایید. نمی‌دانم تاریخ مسافرت کی خواهد بود. استدعا دارم این مطلب را قبل از حرکت از تهران به بنده مرقوم دارید. در مورد انتخابات، صحبت‌هایی می‌کردند که گویا در ابتدا قرار بوده انتخابات تحت نظر حضرتعالی قرار گیرد، ولی بعداً از این نظر انصراف حاصل شده است؛ اگر این‌طور باشد جای تأسف است.
در مورد تصویب فوق‌العاده ارزی بنده، به طوری که یکی از رفقا به بنده نوشته بود، گویا وزارت دادگستری نامه‌ای دایر به تحصیل موافقت وزارت دارایی نوشته، که هنوز جواب آن نیامده و بدون موافقت وزیر دارایی نیز، تصویب‌نامه‌ای صادر نمی‌شود و فوق‌العاده پرداخت نمی‌گردد. لذا استدعا دارم با خود آقای وزیر دارایی ملاقاتی فرموده و توصیه فرمایید که با نامه وزارت دادگستری موافقت کرده و اعاده دهند؛ بخصوص که فوق‌العاده بنده از بودجه ارزی وزارت دادگستری پرداخت خواهد شد. ممکن است شماره نامه را تلفناً از آقای اردلان یا آقای ابهری دریافت فرمایید. پس از موافقت وزیر دارایی، سایر تشریفات جزئی را رفقا تعقیب می‌نمایند.
مطلب دیگر اینکه مبادا توقف بنده در اروپا موجب از دست رفتن فرصت انتخاباتی باشد و به هر کیفیت، قبل از حرکت خود به اروپا استدعا دارم در مورد شخص بنده، حضور مبارک برادر اعظم اطلاعات کافی داده و ذهن معظم‌له را روشن فرمایید.
البته خود آقای حمیدیه،2 وکیل مراغه، حاضر به ائتلاف با بنده بوده و تمام اهالی مراغه طی نامه‌هایی پشتیبانی خود را اعلام داشته‌اند و بدیهی است برادر معظم، از هر جهت فدوی را بر آقای محمود افشار، دانشجوی سال اول حقوق ترجیح خواهند داد. در خاتمه در انتظار زیارت مرقومه مبارک، سلام خانم را حضور عالی و حضور سرکار علیه خانم ابلاغ داشته و خدمت کلیه برادران ارجمندم به عرض سلام مصدعم. به آقای ابهری بفرمایید که امید بنده در تعقیب کار فوق‌العاده فقط به ایشان است. دارا دست مبارک را از دور می‌بوسد روی نازنین را [ناخوانا] عریضه بعدی [ناخوانا]
تصدقت.
دکتر دادفر . شاد کوک
______________________
1. مخاطب این نامه سپهبد کیا است.
2. احمد حمیدیه از ملاکان بزرگ مراغه بود که در دوره‌های 16 و 17 و 18 نماینده مجلس شورای ملی بود و با حزب ملیون نیز ارتباط داشت.