صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تعقیب گزارش فوق در مورد جلسه محرمانه روحانیون به عرض می‌رساند که روحانیون مذکور1 قصد داشته‌اند بدواً در منزل آیت‌الله میلانی اجتماع نمایند

تاریخ سند: 13 تیر 1342


تعقیب گزارش فوق در مورد جلسه محرمانه روحانیون به عرض می‌رساند که روحانیون مذکور1 قصد داشته‌اند بدواً در منزل آیت‌الله میلانی اجتماع نمایند


متن سند:

شماره: 1198/ بخش 312 تاریخ:13 /4 /1342
موضوع: جلسه روحانیون
پیرو 1195/ بخش 312 مورخه 12 /4 /42

تعقیب گزارش فوق در مورد جلسه محرمانه روحانیون به عرض می‌رساند که روحانیون مذکور1 قصد داشته‌اند بدواً در منزل آیت‌الله میلانی اجتماع نمایند ولی از ترس اینکه ممکن است مورد سوءظن واقع گردند بلافاصله تصمیم خود را تغییر داده و به مسجد حاج افضلی واقع در حسین‌آباد شهرری عزیمت می‌نمایند. جلسه مذکور کاملاً2 بی‌سابقه بوده بدین معنی که چون عده‌ای از علماء شهرستان‌ها به تهران آمده‌اند قرار تشکیل جلسه دوستانه برای ملاقات دسته‌جمعی یکدیگر داشته‌اند ولی صبح دیروز تصمیم می‌گیرند که ضمن ملاقات دوستانه مذاکراتی هم به عمل‌آورند و لذا به آیت‌الله بهبهانی تلفن کرده و خواهش می‌کنند مشارالیه نیز در جلسه شرکت کند و او به‌عنوان درد پا معذرت خواسته ولی آیت‌الله شریعتمداری مجدداً خواهش کرده چون جلسه تجدید می‌شود بنابراین در جلسه بعد شرکت نمایند و آن‌ها را ارشاد کنند.
جلسه دیروز با حضور آقای صالحی عالم3 کرمان4، آخوند5 ملاعلی6 و بنی‌صدر7 علماء همدان، ضیابری عالم رشت، آیت‌الله شریعتمداری، میلانی، نجفی مرعشی، آیت‌الله [شیخ مرتضی] حائری فرزند مرحوم حاج شیخ عبدالکریم یزدی، خوانساری، آملی، جعفری همدانی8 و عده‌ای دیگر از علما در مسجد مزبور تشکیل می‌شود. در جلسه ابتدا سؤال می‌شود که آیا پیشنهاد آیت‌الله خوانساری9 را عمل نمایند10 یا خیر (پیشنهاد خوانساری شروع مذاکره با دولت بوده تقریباً هیچ‌یک از روحانیون نظر موافق نمی‌دهند و می‌گویند با این دولت حاضر به مذاکره نیستیم) سپس در مورد اتفاق و اتحاد علما صحبت می‌شود و می‌گویند باید سعی کنیم این اتحادی که به وجود آمده پابرجا و محکم بماند و پیشنهاد می‌شود برای مذاکرات بعدی و اتخاذ تصمیم در مورد اقداماتی که باید از طرف روحانیون بشود چون تشکیل جلسه همه‌روزه ممکن نیست خوب است چهار نفر تعیین شوند که هرگونه تصمیمی اتخاذ می‌نمایند مورد قبول و اقدام سایرین قرار گیرد. این پیشنهاد مورد قبول همگی قرارگرفته و تصمیم می‌گیرند در جلسه آتیه پس از مذاکره با آیت‌الله بهبهانی چهار نفر را تعیین کنند. دیروز عصر جریان را به اطلاع آیت‌الله بهبهانی می‌رسانند و چون قرار است علماء سایر ولایات هم به تهران بیایند11 قرار شد تاریخ جلسه بعد فعلاً تعیین نشود تا سایر علما به تهران برسند و جلسه عمومی با حضور نمایندگان علماء کلیه ولایات تشکیل و تصمیم گرفته شود و به‌طوری‌که اظهار می‌شد نظر کلیه روحانیون بر این است که آیت‌الله شریعتمداری- آیت‌الله مرعشی نجفی- آیت‌الله میلانی صد درصد جز چهار نفر انتخاب شوند.12
اصل در پرونده کلاسه19ـ ر [و] جلد 2 پرونده آیت‌الله میلانی ضمیمه شود.
شهابی ـ 24 /4 /42 باقری ـ 24 /4

توضیحات سند:

1. اصل: مذکر
2. اصل: کامگ
3. اصل: عالم یزد علم
4. آیت‌الله‌ على‌اصغر صالحى کرمانى، فرزند ملا غلامحسین در سال 1275ش. در کرمان متولد شد. تحصیلات مقدماتى را در کرمان آغاز کرد و سپس در اصفهان پى گرفت و پس از مدتى عازم قم شد و از محضر آیت‌الله‌ حاج شیخ عبدالکریم حائرى استفاده برد و پس از رسیدن به درجه اجتهاد، در اوج اختناق رضاخانى، به توصیه آیت‌الله‌ حائرى به کرمان بازگشت و به درس و بحث و ارشاد پرداخت و در جنگ جهانى دوم با شیوع قحطى و گرانى اقدام به تأسیس انجمن خیریه و با سقوط رضاخان اقدام به تأسیس حوزه علمیه کرمان نمود. از شاگردان وى مى‌توان به حاج شیخ عباس حقیقى، حاج شیخ محمدرضا لبیبى، آیت‌الله‌ روحانى، حجت‌الاسلام نیشابورى، شیخ عباس شیخ‌الرئیسى، شهید فخر مهدوی، برادران موحدى کرمانى، برادران حجتى کرمانى، دکتر باهنر و تعدادى دیگر اشاره نمود. در آغاز نهضت امام خمینى (ره) و در جریان وقایع 15 خرداد، مهاجرت علما به تهران، تبعید امام به ترکیه و بالاخره در اوان شکوفایى انقلاب، با نهضت همکارى داشت و از آن پشتیبانى مى‌نمود. ایشان در 5 فروردین 1360ش. در سن 85 سالگى دارفانى را وداع گفت و پس از تشییع در کرمان، به قم منتقل و در جوار مرقد حضرت معصومه سلام‌الله‌ علیها به خاک سپرده شد.
5. اصل: اخواهد
6. علی بن ابراهیم معصومی معروف به آخوند ملاعلی همدانی فرزند کشاورزی ساده به نام ابراهیم همدانی، در سال 1312ق. در یکی از روستاهای سردرود همدان به نام وفس به دنیا آمد. در اوایل جوانی به همدان رفت و نزد اساتید و علمای آنجا صرف و نحو و معانی و بیان و سطوح فقه و اصول را بیاموخت، سپس برای تکمیل مراتب علمی به تهران رفت و حدود پنج سال نزد اساتیدی چون آخوند هیدجی کسب فیض کرد و کاملاً تحت تأثیر معنویات و جذبات روحی آن حکیم قرار گرفت. با ورود مرحوم حائری یزدی به قم، ایشان نیز به آن شهر عزیمت کرد و به استفاده از محضر آن عالم بزرگ پرداخت و در همان حال به تدریس شرح لمعه مشغول شد. در سال 1350ق. بنا به تقاضای مردم همدان برای سرپرستی حوزه علمیه آنجا، به آن دیار عزیمت کرد و پس از تجدید بنای مدرسه مخروبه آخوند ملاحسین، در آن محل مشغول به تدریس گردید. آخوند ملاعلی همدانی علاوه بر مقام فقهی و اصولی کم‌نظیرشان، با استفاده از حافظه قوی و نیرومند خویش در شناخت رجال حدیث و آشنائی با معارف قرآن نیز مبرز بودند و همیشه در مباحث تاریخی، فلسفی و رجال، سخن نو و تازه‌ای داشتند. ایشان بسیار فعال و پرمطالعه بود، همواره طلاب را به تهجّد تشویق می‌کرد و به جهت ویژگی‌ها و محاسن اخلاقی در مدت کوتاهی محبوب خاص و عام شد. از دیگر آثار و خدمات این بزرگوار تأسیس کتابخانه غرب همدان، تعمیر و تأسیس مساجد و تکایا و انتشار مجله پیک اسلام می‌باشد. آخوند ملاعلی معصومی همدانی به جهت شخصیت روحانی والای خود ملجأ مبارزان خطۀ همدان بود به‌طوری‌که با درگذشت وی در سال 1357 در شهر همدان تظاهرات گسترده‌ای علیه رژیم پهلوی برگزار شد.
7. آیت‌الله حاج سید نصرالله بنی‌صدر فرزند مرحوم صدرالله‌ همدانى از شخصیت‌های برجسته و معروف همدان بود. مقدمات و سطوح دروس حوزه را در زادگاه خود خواند، سپس به تهران مهاجرت نمود و پس از طى مراحل عازم نجف اشرف گردید. به درس حضرات آیات عظام میرزا حسین نائینى، آقا ضیاء عراقى، سید ابوالحسن اصفهانى و ... حاضر و کسب فیض نمود. پس از مراجعت به همدان درراه نشر معارف اسلامى، خدمات اجتماعى و ارشاد مردم تلاش نمود. وى در جریان نهضت 15 خرداد فعال بوده و به تهران نیز مهاجرت کرد. آیت‌الله‌ بنى‌صدر در سال 1391 قمرى در سن 75 سالگى درحالى‌که براى معالجه به فرانسه رفته بود، در پاریس به رحمت حق پیوست و جنازه‌اش به نجف اشرف منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.
8. آیت‌الله‌ حاج شیخ غلامحسین جعفرى همدانى فرزند محمدتقى، در سال 1281ش. در یکى از روستاهاى همدان به دنیا آمد. وى در 1337ق. براى تحصیل علوم دینى به همدان رفت و ازآنجا در 1342ق. براى ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و سه سال بعد به نجف رفت و به مدت 23 سال در حوزه علمیه نجف مشغول تحصیل شد و از درس آیات عظام میرزا ابوالحسن مشکینى، سید ابوالحسن اصفهانى، ضیاءالدین عراقى، شیخ محمدحسین کمپانى اصفهانى و سید محمدحسین نائینى بهره‌مند شد. در 1328 به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید و در یکى از شبستان‌هاى مسجد جامع تهران به اقامه جماعت و تبلیغ و نشر احکام دینى همت گماشت. وى از سال1343 مبارزه با رژیم را آغاز کرد و بارها در آن مسجد علیه رژیم پهلوى سخن گفت و یا به تحریک مبارزان به ایراد سخنرانى‌هاى سیاسى می‌پرداخت. ایشان چندین مرتبه دستگیر و مدتى در زندان‌های رژیم شاه بود. آیت‌الله‌ جعفرى همدانى در آبان 1374 در 93 سالگى دارفانى را وداع گفت.
9. اصل: خونساری
10. اصل: نماید
11. اصل: بیاند
12. مهاجرت علما به تهران: پس از دستگیری امام خمینی به همراه آیت‌الله سید حسن قمی و آیت‌الله محلاتی در 15 خرداد 1342، پشتیبانی و حمایت علماء اعلام و روحانیون ایران از امام، تنها به صدور اعلامیه، تلگراف و نامه محدود نشد، بلکه از علماء طراز اول حوزه‌های علمیه قم و مشهد تا علماء عالی‌مقام شهرستان‌ها، به‌منظور نشان دادن حد اعلای هماهنگی و اتحاد به تهران هجرت کردند و رسماً از رژیم شاه خواستار آزادی بی‌قیدوشرط امام شدند. اسامی شماری از علما و روحانیونی که از حوزه‌های علمیه و شهرستان‌ها به نمایندگی از طرف جامعۀ روحانیت، به تهران هجرت کرده بودند و «مهاجرین» خوانده می‌شدند بدین شرح است: شریعتمداری، نجفی مرعشی، شیخ مرتضی حائری یزدی و سید محمدحسین طباطبائی از قم، حاج سید محمدهادی میلانی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ حسین مقدسی و سید علی ابطحی دامغانی از مشهد، حاج حسین خادمی، سید محمدباقر موحد ابطحی، عبدالجواد اصفهانی و سید محمد موسوی شمس‌آبادی از اصفهان، شیخ حسینعلی منتظری و شیخ ابراهیم امینی از نجف‌آباد، شیخ عبدالرسول قائمی از آبادان، شیخ حسین اهری و سید جعفر اهری از اهر، سید علی بهبهانی، سید محمدحسن جزایری، سید مصطفی علم‌الهدی، سید مرتضی علم‌الهدی و سید عیسی جزایری از اهواز، سید مرتضی پسندیده و سید مهدی موسوی خوانساری از خمین، حاج ملاعلی همدانی، بنی‌صدر همدانی، سید محمد جلالی، شیخ محمدحسین باری و شیخ رضا انصاری از همدان، سید احمد خسروشاهی، عبدالله مجتهدی و سید مهدی دروازه‌ای از تبریز، سید حسین بحرالعلوم، سید محمود ضیابری و سید حسین رودباری از رشت، حاج سید عزّالدین حسینی (امام‌جمعه) از زنجان، محمدجعفر طاهری موسوی، محی‌الدین فالی، صدرالدین حائری، سید محمد امام، محمود علوی، علی آل‌یقطین، حسین حسینی یزدی و علی‌خواه شیرازی از شیراز، شیخ علی قوچانی، حاج سید حسین نجفی اهری، سید جعفر بنی‌هاشم اهری، سید یوسف هاشمی تبریزی، عبدالعلی موسوی و شیخ حسین گرگانی از شهریار، سید روح‌الله خاتمی از اردکان، حاج‌آقا روح‌الله کمالوند از خرم‌آباد، سید محمدباقر شهیدی، ابوالقاسم محمدی و آقا علی قاضی زاهدی از گلپایگان، شیخ محمد هاشمی از رفسنجان، سید ابوالحسن قزوینی از قزوین، محمد صدوقی یزدی از یزد، علی‌اصغر صالحی کرمانی و محمدحسن رفسنجانی النجفی از کرمان، عبدالجلیل جلیلی از کرمانشاه، سید مهدی یثربی از کاشان و محمدعلی عندلیبی و شیخ محمدحسین هرسینی از داراب.
از نخستین دست‌آوردهای این حرکت و هجرت، شکسته شدن اسطورۀ وحشت و اختناقی بود که به دنبال کشتار فجیع و دسته‌جمعی 15 خرداد، سراسر ایران را فراگرفته بود و می‌رفت که کشور را به‌صورت گورستانی تاریک و وحشت‌زا درآورد. ملت ستمدیده و به‌خون‌کشیدۀ ایران که پس از دستگیرشدن امام، بی‌رهبر و راهنما و بی‌یار و یاور مانده بود، با مهاجرت علما به تهران روح تازه‌ای در کالبد او دمیده شد، جنب‌وجوش تازه‌ای در او پدید آمد، کابوس یأس و ناامیدی که در قلوب بسیاری جا باز کرد و سستی و زبونی به بار آورد، جای خود را به گرمی و امید داد. مردم ماتم‌زده پایتخت، با گرمی و اشتیاق فراوان از علماء مهاجر استقبال کردند و ازآنجاکه به علت فشار شدید و بیش از حد رژیم، در هیج‌جا و مکانی حتی مسجد نمی‌توانستند اجتماع کرده، با یکدیگر به گفت‌وگو بنشینند، منازل علماء مهاجر، ازجمله آیت‌الله میلانی، را تنها اماکن مناسب برای تبادل نظر، شور و گفت‌وگو می‌یافتند و در آنجا مرتب اجتماع کرده، ازدحام فوق‌العاده‌ای به‌وجود می‌آورند. علما و روحانیون مهاجر که از اطراف و اکناف، به مرکز آمده بودند، بی‌درنگ باهم و نیز با روحانیون مقیم مرکز به گفت‌وگو و رایزنی پرداختند و ازآنجاکه نسبت به‌جانِ امام، احساس خطر و نگرانی می‌کردند و بیم آن را داشتند که رژیم شاه در این گیرودار‌ها گزندی به او رسانیده باشد و از طرفی روی فشار شدید مردم، که با بی‌صبری از علما و روحانیان خواستار به دست آوردن اطلاع از سرنوشت و محل اقامت او بودند، بر آن شدند که پیش از هر کار برای به دست آوردن اطلاعی از امام، اقدامی جدی به عمل آورند تا بتوانند تا حدودی مردم آشفته و نگران را آرام ساخته، با آسودگی خاطر درراه آزادی او و تحقق آرمان‌های مقدس جامعۀ روحانیت به اقداماتی دست بزنند. (روحانی، سیدحمید، نهضت امام خمینی، ص 671-668)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 280

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.