تاریخ سند: 6 آبان 1330
متن سند:
شماره : 2457
غیرنظامی جمشید ارمنی ساکن خیابان گرگان چهار راه عظیم پور عمارت
جنب سلمانی شهبازی سن در حدود 18 ساله که دین او نیز جهود میباشد و
شاگرد یکنفر جهود است اظهار میداشت کشور ایران در آینده نزدیکی جمهوری
خواهد شد خود نامبرده عضو سازمان جوانان حزب توده میباشد و از کلیه
جریانات و دستوراتیکه از طرف حزب صادر میشود با اطلاع میباشد نامبرده
گفت حزب توده به قسمت
مهم تقسیم میشود که تحت
سرپرستی افسران روسی
اداره میشوند یک دسته شغل
آنها جاسوسی است و در
کلیه ادارات دولتی و ملی
وجود دارند و دسته دوم
سرباز فدائی میباشند که در
مواقع لزوم از کوچکترین و
بزرگترین چیز که در
زندگانی خود از جان و مال
داشته باشند دریغ نخواهند
داشت و برای حب و مرام
خود مذایقه نمیکنند قسمت
سوم هیئت گردانندگان و
تحریریه و قضائیه میباشد که
کلیه دستورات و قوانین با قوانین شوروی زیر نظر افسران روسی بررسی کرده و
تعلیمات و نشریه های حزب توده را که تهیه میکنند بموقع اجرا میگذارند
تعلیمات هر یک از این سه دسته از این قرار است
دسته ایکه سرباز فدائی میباشد و اخیرا تعلیمات جدیدی بوسیله افسران روسی
در حوالی تجریش و کوههای شمالی تهران یاد میگیرند این عده تازگی با
نارنجک هائی که مانند بطری میباشد و صد تانک و ارابه جنگی است مسلح
میشوند تا در مواقع لزوم بکار ببرند این عده بقدری قوی هستند و [ناخوانا] آنها
قوی است که از هیچ حادثه نمیترسند
دسته دوم که جاسوس میباشند بوسیله مجامع و مجلس های سری که دارند مرتبا
نشریه های حزب توده را میخوانند و تفسیر میکنند و نیز هر کدام هر گونه
اطلاعاتی در اداره مربوطه با محل مربوطه که منزل دارند شفاها یا کتبا برابط
مخصوص میرسانند از این رو از کلیه کارهای روزانه بطور خوبی بدون دروغ
اطلاع حاصل میکنند این افراد در مرام خود عقیده ثابتی دارند بطوریکه مدت دو
سال و قدری بیشتر است روزنامه مردم منتشر میشد بدون اینکه پلیس بتواند
بفهمد در کجا چاپ میشود
اما دسته سوم که تعلیمات
عالی را باید یاد بگیرند آنها
اکثرا دکتر و لیسانسیه هستند
و کافی است که افسران
روسی در مدت دو ماه کلیه
منظورات و دستورات را
بآنها بدهند کلیه افراد توده
میدانند اگر زندانی بشوند در
روحیه آنها تاثیری نخواهد
داشت زیرا در زندان به
بهترین وضعی میگذرانند از
لحاظ غذا و لباس و خرج
خانه با آنها همه نوع کمک
میشود و این کمکها
بطورکلی از شوروی میباشد
نامبرده اضافه کرد که من مدت زیادی است که در حزب توده هستم و سوابق من
در شهربانی میباشد زیرا گرفتار شدم و شهربانی مرا زندانی کرد و چون سال من
کم بود با گرفتن ضامن مرا آزاد نمود نفت ایران سابقا فقط نفت تحت نفوذ
انگلیسها بود ولی خب توده و کشور شوروی باین موضوع رضایت نداشت دولت
امریکا و انگلیس با هم هم فکر شدند و بوسیله عمال خود در ایران نفت ایران را
ملی کردند یعنی نفت شمال و جنوب دیگر در کار نباشد و همه آن ملی شود پس
از ملی شدن خود ایران از عهده استخراج آن برنمیاید و این امر باعث میشود که با
انگلیسیها یا امریکائیها نفت را استخراج کنند زیرا به روسیه نخواهند داد خلاصه
دولت ایران کارکنان شرکت نفت را بدستور خودشان از کارخانه ها بیرون کردند
و ایران ناچار است از نفت ذخیره شده که تا شش ماه دیگر بیشتر ندارد استفاده
کند آن هم که تمام شد دستش روی دستش باقی میماند و آنوقت روسیه نفت از
قفقاز وارد میکند و در[ناخوانا] پول و سرمایه ایران را میبرد و همچنین فعلا
دولت روسیه مشغول بردن ذخیره غذائی مردم است برنج را میبرد گندم و پنبه را
میبرد تا بالاخره قحطی را در ایران ایجاد و مردم را بیچاره خواهد کرد و مردم
خودبخود بدامان روسیه خواهند افتاد بدون اینکه جنگی بشود یا کشتاری ایجاد
گردد دولت مصدق با صلح و صواب دید خود انگلیسها و حیله بازیهای آنها
بامریکا رفت و بالاخره کار را با نفع امریکا و انقلاب تمام خواهد کرد.
در موقع جشن مهرگان خود حزب توده نخواست جشن بگیرد و منصرف شد زیرا
دستور جدیدی از شوروی واصل شد والا هیچ چیز نمی توانست جلوگیری کند
دولت ایران 18 ملیون جمعیت دارد ولی 12 ملیون آن توده ای میباشند دو ملیون
هم غیر توده و بقیه هم طرفدار توده میباشند خلاصه با این قدرت کسی
نمیتوانست مانع جشن شود بنا بود تابلوئی که درست شده و عکس استالین را
کشیده اند با دستگاه برق مرتب کنند و در بالای کوههای شمال تهران در شب
جشن مهرگان1 بگذارند تا تمام مردم شهر آنرا به بینند خلاصه ما بآینده خود
امیدواریم و تا یکسال دیگر ایران جمهوری خواهد شد و این اساسا...
.
غیره از
بین خواهد رفت و یک برگ روزنامه مردم که در جیب خود داشت بیرون آورد که
بپیوست تقدیم است.
پرونده سازمان حزب توده جهۀ جمشید ارمنی فیش در پرونده انفرادی تشکیل شود
توضیحات سند:
1ـ در سالنمایی که در اواخر
هخامنشیان به وجود آمد نام
هفتمین ماه «مهر» و نام
شانزدهمین روز هر ماه «مهر»
بوده است که هرگاه نام روز و
نام ماه یکی می شد آن را جشن
می گرفتند روز مهر از ماه مهر
(مهر روز از مهرماه) یعنی روز
شانزدهم ماه مهر هر سال
«مهرگان» نامیده می شد که آن
روز را جشن می گرفتند.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - سازمان جوانان حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 56