تاریخ سند: 28 فروردین 1344
موضوع: مذاکرات جلسه مجلس شورای ملى
متن سند:
شماره: 187 /322 تاریخ: 28 /1 /44 13440128
موضوع: مذاکرات جلسه مجلس شورای ملى
جلسه علنى مجلس شورایملى روز 5 شنبه 26 /1 /44 تشکیل گردید و مجلس از حادثه بیست و یکم فروردین ماه شدیدا اظهار تأسف کرد و مهندس ریاضى رئیس مجلس ضمن سخنانى در این زمینه اظهار داشت به طوری که خاطر نمایندگان محترم مستحضر است صبح روز شنبه بیست و یکم فروردینماه در مجاورت دفترکار اعلیحضرت همایون شاهنشاه واقعهاى اتفاق افتاد که ممکن بود کاخ عظمت و سعادت ملیت ایران را فرو ریزد ولى هر چه بود بحمدالله بخیر گذشت و یکبار دیگر دست خدا که بالاى همه دست است شاهنشاه ما (این مظهر استقلال و بقاى کشور) را از گزند حادثهاى هولناک در پناه خود مصون و محفوظ نگاهداشت (نمایندگان گفتند خداوند را شکر میکنیم).
در حقیقت باید گفت که دعاى خیر تمامى ملت ایران که از برکت وجود چنین شهریارى عادل و رهبرى توانا از نعمت امن و آسایش و آرامش واقعى تمام و کمال برخوردارند همچون حصنى حصین شاهنشاه ما را در بر گرفت (نمایندگان گفتند. صحیح است).
مجلس شورایملى ضمن ابراز تاثر عمیق قلبى از وقوع این پیش آمد و خرسندى و افر از سلامت ذات مقدس شاهنشاه از دولت انتظار دارد بموضوع دقیقاً رسیدگى کند و وظیفه خود را در قبال ملتى که با نگرانى و بىصبرى در انتظار اطلاع از جریان واقعى امر هستند انجام دهد زیرا مردم ایران میدانند که وجود شاهنشاه ضامن بقاى کشور و حفظ تمامیت و استقلال ایران و رفاه و آسایش ملت و آرامش و امنیت مملکت است و هرگونه تزلزلى در ارکان قویم سلطنت موجب هدم بنیان قومیت و ملیت ایران خواهد بود.
(نمایندگان گفتند. صحیح است) شاهنشاه ایران جریان این حادثه را با کمال خرسندى و بىاعتنائى و با قوت قلبى حاکى از ایمان واقعى بذات باریتعالى تلقى فرمودند و بدون هیچگونه وقفهاى باجراء برنامه روزانه خود پرداختند.
همه میدانند که شاهنشاه ما در طول تاریخ سلطنت پرافتخار خود غالبا با خطرات گوناگون مواجه بودهاند ولى مانند یک سردار رشید و یک سرباز فداکار در همه موارد وظیفه خویش را در قبال ملت عزیز خود انجام دادند و در همه مواقع نیت پاک و اعتقاد باطنى و ایمان راسخ بمبانى و اصول دینى و توکل بخداى بزرگ و دلبستگى باجراى هدفهاى عالى در پیشرفت اساس مملکت و ملت شاهنشاه ما را به حل مشکلات و معضلات امور و دفع خطرات و رفع موانع موفق و موید داشت (نمایندگان گفتند. صحیح است). چنان که توانستند با تدبیر و ابتکار و با پشتیبانى و همکارى اکثریت ملت راهى صدساله را یک شبه به پیمایند و در مدتى قلیل عقب ماندگیهاى گذشته را جبران کنند.
رئیس مجلس شورایملى سپس به تحولات اساسى مملکت اشاره کردند و در پایان گفتند: مسلم است هر تلاشى که براى جلوگیرى از این پیشرفت و متوقف ماندن برنامههاى مقدس انقلابى از هر جانب به کار رود هرگز به نتیجه نخواهد رسید و دیگر کسى را یاراى آن نیست که جز در راه ترقى و تکامل ملى بیندیشد و هر قدرتى که جز در طریق به ثمر رسیدن نتایج این انقلاب عظیم به کار افتد محکوم بزوال و شکست و فناست و هر تلاشى در مقابل مشیتالهى و نیروى اراده شاهنشاه و خواست ملت بیهوده خواهد بود و دیدیم که دست خدا معجزهآسا هر دستى را که براى فناى ملت ایران دراز شد شکست (تصدیق نمایندگان).1
پس از پایان سخنان مهندس ریاضى مجلس وارد دستور شد و سئوال دکتر الموتى از وزارت آبادانى و مسکن درباره ساختمان راههاى فرعى و خانه در روستاهاى کشور مطرح گردید.
دکتر الموتى پیرامون سئوال خود توضیحاتى داد و گفت بیشتر فعالیتهاى وزارت آبادانى و مسکن باید متوجه روستاها باشد زیرا بزرگترین مشکل روستانشینان مشکل مسکن و مسئله راههاى فرعى است.
دکتر نهاوندى وزیر آبادانى و مسکن در پاسخ نخست برنامههاى وزارت آبادانى و مسکن و فعالیتهاى یکساله آن وزارتخانه را تشریح کرد و سپس گفت. وظیفه اصلى وزارت آبادانى و مسکن نوسازى روستاها و آبادانى شهرستانها است و لولهکشى شهرستانها از جمله لولهکشى شهرستان قزوین در سال جارى شروع خواهد شد. در مورد ساختمان راههاى فرعى نیز در نظر است که در اجراى اوامر شاهنشاه هر چه زودتر تمام دهات به شاهراههاى کشور متصل شود. براى خانهسازى در شهرستانها و دهات نیز برنامههاى مفصلى داریم. جلسه علنى شورایملى در ساعت یازده پایان یافت.
بررسى و با روزنامه اطلاعات مورخه 26 /1 /44 تطبیق گردید عیناً درج شده است در پروندههاى مربوطه بایگانى گردید اقدام دیگرى بر روى این اطلاعیه در پرونده 4خ بایگانى شود.
رئیس بخش 322 رشیدى
توضیحات سند:
1 - ریشه تفکرات ریاضى و سایر جیرهخواران دربار پهلوى از سناریوى تظاهر به دیندارى و عوامفریبى محمدرضا نشأت مىگرفت. در کتاب اهرمهاى سقوط شاه جلد یک چنین مىخوانیم: «در ممالک اسلامى و به خصوص کشورى که فرهنگ اسلام پیامبر (ص) و على (ع) توسط مبلغین و مفسیرین على الدوام به گوش مردم مىرسد فرهنگى که شاهان را غاصب، ظالم و جائر مىشناسد و تمام پیشوایان دینى را شهید راه مبارزه با آنها تلقى مىنمایند تشبث به شیوه گفتارهایى چون خواب نما شدن، دیدار با قدیسین و به تعبیر ما نظر کردگى نه تنها مفید نیست که بسیار خطرناک هم هست»
شاه در کتابهاى «مأموریت براى وطنم» و «انقلاب سفید» یا «به سوى تمدن بزرگ» بدون توجه به حاکمیت چنان فرهنگى بر جامعه ما گور بدبختى خویش را کند و به قصد عوامفریبى چنین مىنویسد:
«در یکى از سفرها که من جلو زین اسب یکى از خویشاوندان خود که سمت افسرى داشت نشسته بودم ناگهان پاى اسب لغزید و هر دو از اسب به زیر افتادیم. من که سبکتر بودم با سر به شدت روى سنگ و ناهموارى پرت شدم و از حال رفتم. هنگامى که به خود آمدم همراهان من از این که هیچ گونه صدمهاى ندیده بودم، فوقالعاده تعجب کردند. ناچار براى آنها فاش کردم که در حین فرو افتادن از اسب حضرت ابوالفضل علیهالسلام فرزند برومند على (ع) ظاهر شده و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت.»
اهرمهاى سقوط شاه، ج 1، فخر روحانى، نشر بلیغ، 1370، ص 476
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 184